کتاب جامعه، سیاست و اقتصاد در چین امروز نشر انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران

خیزش شرق آسیا در دوران معاصر، هم به‌لحاظ وسعت و سرعت و هم به‌لحاظ کمّی و کیفی، پدیده‌ای بی‌نظیر در تاریخ بشریت است. به‌واقع، در هیچ برهه‌ای از تاریخ تمدن، زمانی چنین را نمی‌توان یافت که در فرصت زمانی کمتر از چهار دهه، سطح زندگی مردمی چنین انبوه، به‌لحاظ اقتصادی و به‌تبع آن، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، دگرگونی همه‌جانبه‌ای را تجربه کرده باشد؛ چنان‌که برآوردهای جهانی را به سمتی ببرند که از آن با نام « عصر آسیا» نام برند.

دراین‌میان، جمهوری خلق چین گویا به‌مثابه اژدهایی که ناپلئون تأکید داشت «نباید هرگز او را از خواب بیدار کرد»، پس از تجربه بیش از دو قرن تحقیر و مورد تجاوز قرار گرفتن ازسوی بیگانگان، از خواب برخاسته و با خیزشی اقتصادی هم‌اکنون به‌عنوان قدرتی جهانی قامت راست کرده است؛ چنان‌که بسیاری از کارشناسان دهه‌های آتی تحولات نظام بین‌الملل را حاصل تعاملات و چالش‌های بین ایالت متحده آمریکا و چین می‌دانند. این درحالی است که «سرعت تحولات جامعه چین در عرصه‌های مختلف» به‌واقع چندین برابر سرعت دیگر جوامع غربی بوده است. قطعاً این سرعت نه‌تنها عرصه اقتصادی که حوزهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را نیز دربرمی‌گیرد؛ چنان‌که علاوه‌بر معجزه اقتصادی، بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیت طی کمتر از سه دهه در چین به‌وقوع پیوست و حزب کمونیست در قامت حزبی که «مقبولیت» را بنیادی برای «مشروعیت» ادامه حاکمیت خود بر پرجمعیت‌ترین کشور جهان قرار داده، ظاهر شده است.

بی‌تردید، مهار زمام قدرت در دستان نخبگان نسل پنجم به رهبری شی جین ‌پینگ را می‌توان آغاز دورانی جدید در عرصه داخلی و خارجی چین دانست؛ دورانی که اگرچه ادامه منطقی سه دهه اصلاحات و دگرگونی سریع است، مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد و درک عمیق و همه‌جانبه آن نه‌تنها در حوزه شناخت چین امروز، بلکه عامل مهمی در پیش‌بینی سیر تحولات آتی نظام بین‌الملل تلقی می‌شود.