مغازهی ساندویچی بین راهی، واقع در جادهای فرعی در منطقهی برکس، پنسیلوانیا.
کسانی به آنجا میروند که دنبال میانبرها و مسیرهای انحرافی هستند. یک سالن انتظار عجیب که معمولاً محل تجمع افرادی است که در زندگی بد آورده و دنبال شانسی دوبارهاند. مغازهی کلاید، مانند بسیاری از کسبوکارهای کوچک در امریکای پساصنعتی بهسختی تلاش میکند تا دوام آورده و فضایی را ایجاد کند که با داشتن چشماندازی از توسعهی تدریجی، ارتقا یابد. ما در یک آشپزخانهی کوچک و قدیمی و کثیف هستیم، که میتوانست برزخ باشد. یک ساندویچ گران و مخصوص در مرکز پیشخان قرار دارد.
مونترلس، حدوداً پنجاهساله، بودا گونه، خردمند، بااستعداد و البته آرام و دوستداشتنی. با دقت فراوان درحال تزئین یک ساندویچ پنیر برشته شده است. مثل جان کولترین که عاشق ساکسوفون زدن بود، او هم عاشق ساندویچ درست کردن است و این کار اصلاً برایش سخت یا کسلکننده نیست. درحال کارکردن صحبت میکند بدون اینکه تمرکزش را از دست بدهد، حتی اگر درحال تعریف مراحل پایانی یک داستان مهیج باشد.
کلاید حدوداً چهلساله، خانمی قوی و جذاب، روی پیشخان خم شده و به دستی که زیر چانهاش است تکیه کرده، مشتاقانه و مغرور گوش میدهد. صدای خشن و زمخت او نشاندهندهی مصرف زیاد سیگار و الکل در طول زندگیاش است. بهنظر میرسد که یک زندگی پر از شور و نشاط و لذت، بدون حس پشیمانی را گذرانده است.
مونترلس:... اتفاقیه که افتاده. چه کار دیگهای میتونستم انجام بدم؟ ها؟
کلاید آهی از سر تأسف میکشد.
کلاید: خدای من!
مونترلس: آره دیگه، بدبختانه قضیه ازاینقرار بود.
کلاید: لعنتی. چطور ممکنه که تو هیچوقت این داستان رو به من نگفته باشی؟
مونترلس: نمیدونم.
کلاید: خب حالا چرا داری بهم میگی؟ منظورم اینه که دنبال ترحم و دلسوزی هستی؟ یا چی؟ متأسفانه من این کار رو نمیکنم.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 218.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 112 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۴۴:۰۰ |
نویسنده | لین ناتیج |
مترجم | افسانه لطفیمقدم |
ناشر | نشر قطره |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Clyde's |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 95,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |