کتاب پروژهی رزی نوشتهی گرام سی سیمسیوس، که داستانی عاشقانه و پرماجرا است که در دوران جنگ جهانی دوم در یونان رخ میدهد. این کتاب روایتگر عشق بین رزی، دختری یونانی و نیک، خلبان انگلیسی است. رزی دختری زیبا و مستقل است که در یک خانوادهی فقیر در آتن زندگی میکند. او آرزو دارد که روزی نقاش شود. نیک، خلبان جوان انگلیسی در جریان جنگ به یونان میآید و با رزی آشنا میشود. آنها عاشق یکدیگر میشوند، اما جنگ و فاصلهی بین آنها، مانع از رسیدن آنها به یکدیگر میشود.
پروژهی رزی داستانی عاشقانه و پرکشش است که مخاطب را با خود همراه میکند. این کتاب روایتگر عشقی است که در میان جنگ و آشوب میشکوفد.
برای خواندن کتابهای درام به فیدیبو سر بزنید.
گرام سی سیمسیوس، نویسندهی آمریکایی-یونانی، در سال ۱۹۶۸ در آتن یونان متولد شد. او در سال ۱۹۹۰ به ایالات متحده مهاجرت کرد و در دانشگاه نیویورک به تحصیل در رشتهی نویسندگی خلاق پرداخت.
سیمسیوس تاکنون شش رمان منتشر کرده که از جملهی آنها میتوان به پروژهی رزی (۲۰۱۴)، بهار در آتن (۲۰۱۶)، و خانهی روی تپه (۲۰۲۰) اشاره کرد. آثار سیمسیوس تاکنون به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شدهاند و جوایز متعددی را از بنیادها و موسسات معتبر ادبی جهانی دریافت کردهاند.
سیمسیوس در آثارش به موضوعاتی چون عشق، خانواده، و مهاجرت میپردازد و در آنها از توصیفهای شاعرانه و شخصیتپردازیهای قوی استفاده میکند.
سیمسیوس یکی از نویسندگان برجستهی معاصر است که آثارش در سراسر جهان محبوبیت دارند.
دلایل بسیاری برای خواندن این کتاب وجود دارد. از جمله:
● داستان عاشقانهی جذاب: پروژهی رزی داستانی عاشقانه و پرکشش است که مخاطب را با خود همراه میکند.
● روایتی پرماجرا: داستان این کتاب در دوران جنگ جهانی دوم در یونان میگذرد. حوادث جنگ، روایت داستان را پرماجرا و جذاب میکند.
● شخصیتهای دوستداشتنی: شخصیتهای اصلی داستان، رزی و نیک، شخصیتهای دوستداشتنی هستند که مخاطب به آنها علاقهمند میشود.
● درسهای زندگی: این کتاب درسهای زندگی بسیاری را به مخاطب میآموزد، از جمله اهمیت عشق، امید و تلاش.
اگر به دنبال یک کتاب عاشقانه و پرماجرا هستید که درسهای زندگی نیز به شما بیاموزد، پروژهی رزی را از دست ندهید.
«شرابمان را در رستوران تمام نکرده بودیم. برای جبران کمبود الکل یک شات تکیلا برای خودم ریختم. تلویزیون را روشن کردم و کامپیوترم را راه انداختم و برای بار آخر کازابلانکا را زدم جلو. آن صحنهای را دیدم که شخصیت همفری بوگارت از استعارهی نخود لوبیا استفاده میکند تا بیاهمیت بودن رابطهاش با شخصیت اینگرید برگمن را در یک جهان پهناور بیان کند و شرافت و منطق را بر هوسهای احساسی و خودخواهانهاش مقدم شمارد. آنچه فیلم را اینقدر گیرا کرده بود، سرگشتگی و تصمیمگیری در پی آن بود. اما تماشاچی برای چیز دیگری اشک میریزد. آنها عاشق هم بودند و نمیتوانستند با هم باشند. این جمله را برای خودم تکرار کردم، به امید بروز واکنشی احساسی. چیزی برون نیامد. برایم مهم نبود. خودم بهقدر کافی مشکل داشتم.
زنگ در به صدا در آمد، برای لحظهای گفتم شاید رزی باشد، اما همینکه آیفون تصویری را فشار دادم چهرهٔ کلودیا ظاهر شد.
کلودیا گفت: «حالت خوب است، دان؟ میشود بیایم بالا؟»
«خیلی دیر است.»
صدای کلودیا وحشتزده بود. «دان؟ چهکار کردهای؟»
گفتم: «ساعت ۱۰:۳۱ است. برای مهمان خیلی دیر است.»
کلودیا دوباره گفت: «حالت خوب است؟»
«خوبم. تجربهی بسیار مفیدی بود. مهارتهای اجتماعی تازهای یاد گرفتم و پروژه همسریابی را برای همیشه فیصله دادم. مثل روز روشن است که من به درد زنها نمیخورم.»
چهرهٔ جین هم پشت آیفون پیدا شد. «دان، میشود بیاییم بالا چیزی بنوشیم؟»
«فکر الکل را از سرت بیرون کن.» هنوز نصف لیوان تکیلا دستم بود. مودبانه داشتم دروغ میبافتم تا از معاشرت پرهیز کنم. آیفون را خاموش کردم.
چراغ پیغامگیر تلفن خانهام چشمک میزد. والدین و برادرم بودند که برایم تبریک تولد گذاشته بودند. دو روز پیش که مادرم به عادت یکشنبه عصرش تماس گرفته بود با او حرف زده بودم. این سههفتهٔ اخیر، دلم میخواست خبری از خودم بدهم، اما ذکری از رزی به میان نیاورده بودم. با استفاده از دکمهٔ اسپیکرفون همه با هم آهنگ «تولدت مبارک» را برایم خوانده بودندیا دستکم مادرم خوانده بود و از دو عضو دیگر خانوادهام عاجزانه تقاضا کرده بود مشارکت کنند.
مادرم پیغام گذاشته بود: «اگر قبل از ۱۰:۳۰ برگشتی خانه، زنگ بزن،» ساعت ۱۰:۳۸ بود، اما بر آن شدم که مته به خشخاش نگذارم.
مادرم گفت: «ساعت ۱۰:۳۹ است. تعجب کردم زنگ زدی.» معلوم بود که انتظار مته به خشخاش نگذاشتن از من نداشته، که البته مسبوق به سابقه است، اما به هر حال از اینکه زنگ زده بودم خشنود بهنظر میرسید.
مادرم گفت: «هی. خواهر گری پارکینسون تو را در فیسبوک دیده است. دختر موقرمزی که باهات بود کیست؟»
«دختری که میدیدمش.»»
اگر از خواندن کتاب پروژهی رزی لذت بردید، پیشنهاد میکنیم که از خواندن کتابهای زیر غافل نشوید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 304 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۰۸:۰۰ |
نویسنده | گرام سی سیمسیون |
مترجم | مهدی نسرین |
ناشر | نشر مرکز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Rosie Project |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من این کتاب رو چند سال پیش خوندم ماجرای جالبی داره اگه دلتون میخواد فارغ از نتیجه گیری های فلسفی سنگین فقط یه ماجرا رو دنبال کنید کتاب جالبیه