زیباترین های زندگی را نه می توان دید، و نه می توان لمس کرد، اما می توان با قلب احساس کرد.
جوانه کوچکی که در قلبم نشسته بود، آرام آرام شکفت. عشق سراغم را گرفت و من با تمام قلبم زیبایی و شکوهش را احساس کردم.
در ظاهر من شاگرد بودم و او استاد، اما در متن راستین زندگی ام، من زمینی خشک بودم و او اقیانوس. من گمشده در مسیری ناشناخته، و او ستاره قطبی به هر سو می رفتم، راه بازگشتم به سوی او بود.