در میان قصهنویسان مطرح معاصر غزاله علیزاده پایگاهی ویژه به خود دارد . هر چند که از عمر دراز و طبیعی بیبهره ماند (بهمن ۱۳۲۷ – اردیبهشت ۱۳۷۵) اما آثارش طالعی ماندگار خواهد داشت. غزاله زندگی را، نبض برآمدن را در نوشتن مخیل پویا دنبال کرد، و از آنجا که معتقد بود: «خود اصل من همان خود داستان سراست» در هر وضعیت و موقعیتی که قرار میگرفت، این کلمات بود که در ساخت قصه و داستان واگوی دنیای اثیری نگاهش میشد. غزاله گاه نثری روشن و تراشداده شده دارد و کندوکاو در قصههای کوتاه و داستانهای بلندش این نکته را به خوانندۀ نوشتههایش برمیتابد که اگر درد ناخواسته و مرگ زودرس سراغ این بانوی نویسنده را نمیگرفت چه بسا از تخیل خلاق و چشم نوشتارش، آثار با ارزش دیگری، بر دفتر و کارنامۀ زمانۀ ما میافزود. غزاله در داستانهای کوتاه و بلندش معمار الگوهای درونی و بیرونی آن فضایی است که نهایت، نگر به ناکجا دارد و آنچه از ذهن متخیل و باور نگاههایش، به دوروبر خویش، و جهان ناشناخته است، بیرون از متن «من» و «ما» و جامعۀ انسانی نیست، که در وجه قومی، او نقاشی چیرهدست مینماید، روایت میکند. چون مادربزرگی که پای خانوادهاش پیر شده و از آینده همه نگران است. غزاله در «موقعیت اضطراب» قلم میزند، و در مه انبوهی که او نیز گرفتار آن است، دل شورههای دور و نزدیک آرامش نمیگذارد، و از همین گذر، و عبور معصومانه است که از «ندبه تکرار» به «تکرار ندبه» وانمانده و قصهگوی رباط مغموم تا ناکجای ادراک شخصی است. با نگاه از دریچه ممکن آثارش را مینویسد و آنگونه میزید و تن به مرگ میسپارد که بیرون از کلامی نبوده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۳۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 608 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۰:۱۶:۰۰ |
نویسنده | غزاله علیزاده |
ناشر | توس |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۵/۰۲ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
متن خیلی قوی و داستان محکم و روانی داشت، شخصیتها بهخصوص شکوه و لقا خیلی خوب بودند، در جایی که افراد داستان گذشته خود را تعریف میکردند، ایکاش در طول کتاب اتفاق میافتاد و همه پشت سر هم نبود تا بیشتر میشد روی آن تمرکز کرد، پایان کتاب را هم من اصلا دوست نداشتم. ولی با اینکه خیلی رمان میخوانم، برایم عجیب بود که تا به حال با آثار ایشان آشنا نبودم!
اونقدر فوق العاده و بینظیر بود که هنوزم باورم نمیشه با این کتاب من بالاخره به ادبیات فارسی رو آوردم
توصیفهای طولانی و اِطناب داشت و تعداد شخصیتها در حد رمانهای روسی بود ولی موضوع جالبی داشت.
کتاب بسیار جذاب و گیرایی است
#کتابـبعدیـمن