در مهمانگاه پانزده نویسنده از نسبت امروز خودشان با واقعهی سال ۶۱ هجری نوشتهاند. نویسندگان این کتاب سبک زندگی، شغل و دغدغههای متفاوتی دارند و فارغ از نسبتشان با عاشورا و عزای حسینی، با جسارت و شهامت قلم به دست گرفتهاند و بیپردهپوشی از باورها و تردیدها، سنتها و سنتشکنیها، امیدها و ناامیدیها، قهرها و آشتیها، پیوستنها و بریدنها، و ثباتها و تغییرهایشان در گذر زمان نوشتهاند. گاه شیفتگی است که از اینجا و آنجای متن بیرون میزند، گاه استیصالِ حاصل از نیافتن پاسخ، و گاه نیاز به شنیدن گزارش عبور از مصیبتی عظیم به امید یافتن راه رهایی. بعضی متنها «آنِ» تکاندهندهای به تجربیات خواننده میافزایند و بعضی او را در وادی پرسشهای بنیادین آدمی رها میکنند. مهمانگاه کتاب پنجم مجموعهی کآشوب است. مجموعهای که هر سال در آستانهی محرم منتشر میشود. کآشوب، رستخیز، زانتشنگان و رهیده چهار کتاب دیگر این مجموعه هستند. مهمانگاه | پانزده روایت از روضههایی که زندگی میکنیم وقتی میرزا محمدتقی مامقانی در شرح میدان رفتن علیاکبر نوشت «من ز بهر دادن جان میروم / سوی مهمانگاه جانان میروم» احتمالا با پسوند «گاه» میخواست اسم مکان بسازد. ولی اگر محمدتقی، متخلص به نیر تبریزی، در سحرگاهی در سنهی ۱۲۷۱ «گاه» را پسوند زمان گرفته باشد، تصویرمهمانگاه در شعرش تکاندهندهتر از اسم مکان میشود: موسم مهمان، مقام مهمان. وقتش. وقت حسین. وقتی که با هم وعده داشتند. «گاه» پسوند مشترک زمان و مکان، برای عاشورا، برای واقعهای که هیچ وقت نمیفهمیم اتفاقی در زمان بوده یا در مکان. چقدر درست است. پسوندی سرگردان میان زمان و مکان برای محرم که هیچ وقت نمیفهمیم مثل زمان در حرکت به ما رسیده یا مکانی است که بهش رسیدهایم. مهمانگاه روایت این «گاه» غریب است در زندگی امروز ایران. پانزده نفر از عاشوراهایی نوشتهاند که بر آنها گذشته است. از دریافتها و خاطراتشان از محرمهای دور و نزدیک و اندوه هر ساله در همین کوچهها و خانههای دور و بر. کتابهای رهیده، کآشوب، رستخیز و زانتشنگان چهار جلد دیگر این مجموعه هستند.