انسانها معمولاً از شنیدن «توصیه» زود خسته میشوند. حتی برخی از آن فرار میکنند. اما «توصیف» اینگونه نیست؛ بهویژه اگر توصیف خوبیها باشد. شاید هیچ چیزی به اندازۀ توصیف خوبیها نتواند انسانها را برای حرکت و اقدام به شوق آورد و به آنها انگیزه و ارادۀ کافی ببخشد. اساساً شیوۀ «توصیف» که به جای «توصیه» به کار میرود، روشی منحصر به فرد و بسیار تأثیرگذار است که انسانها را عمیقاً به حقیقت جذب و علاقهمند میکند. حضرت آیت الله بهجت(ره) میفرمودند: «مراجعه به تراجم علمای سلف، بهمنزلۀ مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است.» علتش این است که آن کتابها در واقع توصیف زندگی انسانهای خوب است. مقام معظم رهبری نیز شبیه همین مطلب را در جمع طلاب و اساتید حوزۀ علمیه قم فرمودهاند.
اما به همین مقدار که «توصیف هنرمندانه و باورپذیر» اثری عمیق در جان انسانها دارد، کار به شدت سختی نیز هست. امیرالمؤمنین(ع) این کار را در مشهورترین و بهترین خطبۀ اخلاقی نهج البلاغه، یعنی «خطبۀ متقین» به درخواست یکی از یاران عارف خود به نام «همام» انجام دادهاند. در این خطبه هیچ توصیهای وجود ندارد، و از ابتدا تا انتها توصیف است. حضرت در این خطبۀ شریف که از نظر زیبایی، سبک، مخاطب، جامعیت و تأثیرگذاری کمنظیر است، به «توصیف» فضائل و زیباییهای اهل تقوا پرداختهاند.
نوشتار حاضر بخش اول از شرح این خطبه توسط استاد پناهیان است که در جلسات هفتگی در مسجد دانشگاه تهران برای دانشجویان ارائه شده و اکنون پس از تنظیم و بازنویسی توسط واحد پژوهش مؤسسۀ بیان معنوی آمادۀ انتشار شده است.