فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 14.۹۹ مگابایت |
مدت زمان | ۱۶:۲۲ |
نویسنده | شرمین نادری |
راوی | احترام برومند |
ناش ر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۹/۱۶ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
-متنکتاب- -گریه زیادی فرمودند.گفته بودند من سلطنت نمیخواهم.به پدر من چه کردهاند که با خود من بکنند.میخواهند خودشان سلطنت بکنند،اسم من را بدنام میکنند.این چه سلطنتی است که آدم اختیار چیزی را ندارد. -پس شاه،اوقات فراغت خود را در محیط تزویر و خرافات و غیبت و کهنهپرستی میگذراند و وقتی به سن قانونی برای سلطنت رسید،اکثر نشانههای یک فرمانروای بد را داشت.ترسو بود.دودل بود.قادر به گرفتن تصمیمات قاطع نبود. -چون در آن هفده سالی که احمدشاه بر تخت نشست،حوادث ناگوار زیادی در این سرزمین به وقوع پیوست. -احمدشاه:جدّم،صدراعظم خود را کشت و هنوز بدنام این کار است.من اگر رضاخان را بکشم،از او هم یادی چون امیرکبیر خواهدشد. -احمدشاه قاجار هم در زمستان سرد پاریس به علت همان بیماری موروثی کلیه درگذشت و بالاخره قصه این پادشاهی ناخواسته را با خود به گوری دور در گورستانی بزرگ واقع در کربلایمعلی برد.
سپاس بابت لطفتون ... ممنون که هرچندکوتاه ولی بازم به فکر انتشار تاریخ و حکایات قدیمی هستین... کاری پرارزش که بشدت کمه توفرهنگمون...
بسیار بسیار ممنونم بابت انتشار این وقایع تاریخی به قلم زیبای خانم نادری و گويندگي فوق العاده روان و زیبای خانم برومند
جالبه تاریخ معاصر ایران خیلی برام جالبه مخصوصاً جزییات
عالی ایست.
عالی