این کتاب جذاب داستان چند نوجوان در منطقه جوادیه است که اتفاقات جذابی را پشت سر میگذارند. درباره کتاب جام جهانی در جوادیه ۲ نوجوان از محله جوادیه تهران که به دنبال جایی برای بازی فوتبال در تابستان میگردند به طور اتفاقی با پسر سفیر کانادا در ایران آشنا میشوند. یکی از این نوجوانان به نام سیاوش که به زبان انگلیسی آشنا است به «الکس» فارسی یاد میدهد. الکس که فهمیده است سیاوش قرار است یک دوره مسابقه فوتبال در محله برگزار کند پیشنهاد میدهد که فرزندان کارمند سفارت کانادا نیز بهعنوان یک تیم در این مسابقات شرکت کنند. پس از موافقت سیاوش، تیمی هم از فرزندان کارکنان سفارت برزیل در این مسابقات ثبتنام میکنند. از طرفی کارگران نوجوان افغانستانی هم که در محله ساکن هستند یک تیم تشکیل میدهند و به مسابقات میآیند و بهاینترتیب یک جام جهانی فوتبال نوجوانان در محله جوادیه برگزار میشود. امیریان تا کنون ۲۶ داستان منتشر کرده و جوایز گوناگونی به دست آورده است. امیریان به سال ۱۳۴۹ در کرمان متولد شد. امیریان از سال ۶۹ نویسندگیاش را با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد. خواندن این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم. بخشی از کتاب جام جهانی در جوادیه: «سیاوش به سفارت کانادا رسید. قلبش تند میزد. چند نفس عمیق کشید و با دست موهایش را مرتب کرد. به لباسش نگاه کرد ببیند مرتب است یا نه. بعد کیفش را به دست دیگر داد. کف دستهایش عرق کرده بود. سعی کرد حالتش عادی باشد. با قدمهای شمرده بهطرف درِ سفارت رفت. ـ کجا آقاپسر؟ سیاوش بهطرف صدا برگشت. یک سرباز از داخل اتاقک فلزی کوچکی کنار در بزرگ سفارت نگاهش کرد. سیاوش با قدمهای مطمئن بهطرف سرباز رفت. سرباز که از هُرم گرما و نور شدید آفتاب اول تابستان به اتاقک فلزی پناه برده بود، بیرون آمد. سیاوش به سرباز رسید. ـ سلام. من با پسر سفیر کانادا قرار ملاقات دارم! سرباز چین به پیشانی انداخت و با تعجب گفت: «با پسر سفیر کانادا؟» ـ بله. ـ مطمئنی حالت خوبه؟ ـ به لطف شما! ـ مزه نپران. سیاوش ناراحت شد. ـ قراره معلم خصوصی پسر سفیر بشوم. همین ساعت هم با ایشون قرار دارم...