کتاب منوچهر مُدق به روایت فرشته ملکی،همسرشهید نشر روایت فتح

- تغییر راوی از دانای کل به شخصیت‌ها یهویی و بی‌نشونه بود و آدم وسط پاراگراف می‌فهمید این از زبون یکی دیگه‌س. + یه جاهایی بیش از حد خلاصه کرده بود و در صفحه یا پاراگراف بعدی متوجه می‌شدیم اتفاقی که به‌طور ضمنی و غیرمستقیم بهش اشاره شده، به‌طور کامل به وقوع پیوسته یا الان چندسال گذشته. + داستان زندگی دو کفتر عاشق که از هم جدا افتادن + شیرینی و شیوایی بیان نویسنده این کتاب رو برای بنده جزو خاطرات شیرین و ماندگارم کرد.

داستان واقعی و زیباست ولی بهتر از این می تونست نوشته بشه.. به نطر میاد خیلی سریع و عجولانه داستان داره تعریف میشه. خود خانم مدق که تعریف میکردن جزئیات بیشتری را می گفتن و جذاب تر بود

صفحات آخر کتاب واقعا جگرسوزه... خیلی سخته که عاشق باشی و مجبور باشی رها کنی تا معشوق کمتر درد بکشه، و بعد تا آخر عمر رنج دوری بکشی...

خوب بود من اول خاطرات خانم مدق رو تو برنامه دیدم، مشتاق شدم که کتابشون رو بخونم چون داستان واقعی بود لذت بردم

بی نظیره .بالای ۶۰ جلد این کتاب رو هدیه دادم .از دست ندید دوستان

من چاپیشو خوندم. یک عاشقانه ارام و واقعی

خوب بود