اگر یکی از ارکان تعهد وصفی بپذیرد تعهد مرکب میشود. در حالی که اصل بر حال بودن تعهدات و قراردادهاست، اجل وصفی است که به رابطهی حقوقی تعلق میگیرد و اجرای تعهد یا سقوط تعهد را برای مدتی به تأخیر میاندازد. شرط، نیز، مانند اجل به رابطهی حقوقی تعلق میگیرد و ناظر به وقوع حادثهای در آینده است، با این تفاوت که وقوع حادثهی مشروط، احتمالی است، و، برخلاف اجل که اجرای تعهد را به تأخیر میاندازد، ایجاد تعهد را معلق میکند.
شناسایی کامل اجل هنگامی میسر است که به اعتبارهای گوناگون و از زوایای متعدد مورد بررسی واقع شود: اجل به اعتبار منبع آن به اجل قراردادی، اجل ناشی از ایقاع، اجل قانونی و اجل قضایی تقسیم میشود. از حیث اثری که اجل در رابطهی حقوقی مینهد و کیفیت آن را تغییر میدهد، به اجل تأخیری و اجل پایان بخش تقسیم میشود. اجل، مدتی است که اجرای تعهد یا سقوط تعهد و پایان قرارداد را به تأخیر میاندازد. سررسید اجل ممکن است معلوم باشد یا مجهول باشد، در حالی که وقوع آن قطعی است. براین مبنا اجل به اجلِ با سررسید معلوم و اجلِ با سررسید نامعلوم تفکیک میشود. به تأخیر افتادن اجرای تعهد غالباً به سود متعهد است. گاه نیز ذینفعِ اجل طلبکار و گاه تعیین اجل به سود مشترک است. انصراف از اجل تنها با ارادهی کسی میسر است که در ایجاد و بقای اجل نفع دارد. از این زاویه نیز اجل به اجل به سود بدهکار، اجل به سود طلبکار و اجل به سود مشترک تقسیم میگردد...
-از متن کتاب-