در شاهنامه از حدود ۶۲۰ موضع جغرافیایی (اعم از کشور، سرزمین، ولایت، شهر، دژ، قلعه، دریا، رود، کوه، بیابان، تل، تپه و چشمه...) نام برده شده که از میان آنها حدود ۳۶۰ نام اصلی و بقیه فرعی و بَدَل هستند، بدین معنا که مثلاً نام اصفهان (عنوان اصلی) به صورتهای فرعی و بَدَل سپاهان و اسپهان و اسفهان هم آمده است. بیشتر این عناوین و نامهای جغرافیایی مربوط به ایرانزمین (حوزۀ فرهنگی ایران بزرگ) اعم از خراسان و پارس و عراق و ورارود، شامل شهرهایی چون بلخ، مرو، نشابور، ری، شیراز، اردَبیل، سمرقند و بخارا... بوده و بقیه هم در کشورها و سرزمینهای همجوار ایران (انیران) چون چین، ماچین، هند، ترکستان و ماورای خزر و روم و سرزمینهای عربی قرار داشتهاند. در نتیجه نامهای مذکور در شاهنامه عمدتاً متعلقاند به کشورهای فعلی ایران، افغانستان، پاکستان، هندوستان، چین، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ارمنستان، گرجستان، آذَربایجان، ترکیه، سوریه، اردن، عراق، عربستان، عمان، یمن، مصر و حتی روم و یونان و روسیه.
اگر نگاهی اجمالی به پیشینۀ تاریخی این کشورها و سرزمینها بیندازیم، خواهیم دید که طی چند هزار سال شکلگیری داستانها و وقایع شاهنامه دهها قوم و قبیله و گروههای نژادی و دینی و زبانی متفاوت یکی پس از دیگری این سرزمینها را تصرف کرده و بعد در آنها مانده یا از آنها رفتهاند. پیداست زبان و فرهنگ هر قوم و گروهی، بسته به مدت ماندگاریشان در این سرزمینها و سلیقه و مصالح قومی ایشان، بر نامهای جغرافیایی تأثیر گذاشته و آنها را دگرگون یا محو کرده و نامهای جدیدی را جایگزین نامهای قدیم و اصیل جغرافیایی کرده است. برای مثال، ساسانیان کوشیدهاند نامهای مربوط به قوم پارت و حکومت اشکانیان را مثل تاریخ آنها محو یا «ساسانیزه» کنند، چنانکه نام پرتَوه یا پرثَوَه (سرزمین قوم پارت) را به خراسان تبدیل و حتی نام آرش، قهرمان اساطیری و تاریخی اشکانیان، را از شاهنامه حذف کردهاند. ساسانیان اصلاً خداینامه را بازنویسی و در نامهای جغرافیایی آن تغییر و تبدیل ایجاد کرده و با نامهای مرسوم زمان خود انطباق دادهاند.