0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  گرگ و گوسفند نوشته صمد بهرنگی نشر آوا خورشید

کتاب صوتی گرگ و گوسفند نوشته صمد بهرنگی نشر آوا خورشید

کتاب صوتی
نویسنده:
درباره گرگ و گوسفند نوشته صمد بهرنگی

هوشیار بودن هیچگاه ارتباطی با ظاهر انسان ندارد. بسیارند انسان‌های که به واسطه‌ی ظاهر بسیار ترسناک و باهوش به چشم می‌آیند. اما در مواقع بسیار ساده بازی را کاملا به طرف مقابل می‌بازند. در مقابل افراد بسیاری نیز هستند که ظاهری معمولی و بدون هیاهو دارند. اما به سرعت می‌توانند شرایط سخت را به نفع خوشان سهل کنند. باهوش بودن در ذهن رخ می‌دهد نه در ظاهر.about book image

نقد و بررسی کتاب صوتی «گرگ و گوسفند»

داستان کوتاه گرگ و گوسفند یکی از داستان‌های مجموعه تلخون است. این مجموعه در سال 1342 توسط صمد بهرنگی به رشته‌ی تحریر درآمده‌است. داستان گرگ و گوسفند حکایتی ساده و کوتاه اما پر از پند است. پندی که شاید در ظاهر تکراری و ساده باشد. اما بسیاری از افراد در مواقع لازم آن را از یاد می‌برند و بازی زندگی را به راحتی می‌بازند. داستان گرگ و گوسفند همانند تمامی داستان‌های صمد بهرنگی برای هوشیاری بهتر کودکان نوشته شده‌است. بهرنگی با نوشتن این داستان‌ها قصد داشت تا یکسری از نکات مهم و کلیدی زندگی را از کودکی درون انسان‌ها نهادیه کند. او با این کار نسل‌های بهتری را پرورش می‌داد.

داستان گرگ و گوسفند از گوسفند سیاه و به ظاهر آرام آغاز می‌شود. گوسفند سیاه همان طور که داشت به همراه گله درون دشت علف‌های تازه را می‌خورد یک لحظه به خودش آمد و دید که از گله خبری نیست. او از دوستانش جا مانده بود. گوسفند سیاه هرچه دشت را گشت، هیچ اثری از گله پیدا نکرد. او بسیار ناراحت و کلافه در گوشه‌ای ایستاده بود و به فکر راه چاره‌ای میگشت که ناگهان گرگی را دید. گرگ بزرگ با چهره‌ای ترسناک به سمت گوسفند می‌آمد. از فاصله‌ای که گوسفند با او داشت هم مشخص بود که چقدر گرسنه است. در نهایت گرگ گرسنه به گوسفند رسید و پرسید که تو اینجا چکار می‌کنی؟ مگر نمیدانی که اگر از گله جدا شوی من تو را میخورم؟ گرگ به گوسفند گفت که تمام این کوه‌‌ها و دشت‌هایی که می‌بینی برای من است و هیچ کس حق ندارد به آن وارد شود. هر کسی که به آن‌ها بی اجازه وارد شود من او را می‌خورم. گوسفند که نمی‌دانست باید چگونه از دست این گرگ فرار کند، با خود فکر کرد و حیله‌ای سوار کرد.

گوسفند خودش را به موش مردگی زد و بیان کرد که نمی‌دانسته این درشت‌ها و کوه‌ها مال آقای گرگ است. به همین دلیل اگر واقعاً برای او باشد گرگ باید به همراه گوسفند به زیارتگاه رفته و قسم بخورد. اگر هم قسم گرگ درست باشد، می‌تواند گوسفند را یک لقمه کرده و بخورد. خلاصه گوسفند و گرگ به سمت زیارتگاه رفتند. در تمام راه گرگ نادان در دلش می‌گفت در هر صورت من گوسفند را میخورم. زمانیکه به زیارتگاه رسیدند، گرگ زیارتگاهی را دید که درخت بود. این درخت استراحتگاه همیشگی سگ گله‌ی گوسفند بود. دست بر قضا سگ آن روز هم زیر درخت در حال استراحت بود. گوسفند به گرگ که حالا می‌توانی قسم بخوریی که تمامی دشت‌ها و کوه‌ها متعلق به تو است. زمانی که گرگ دستش را بر روی درخت زد سگ از خواب پرید و گرگ را کشت. به این ترتیب گوسفند زیرک داستان نجات پیدا کرد. این داستان نماد انسان‌هایی است که در ظاهر بسیار عاقل ودانا هستند. اما در باطن به سرعت گول می‌خورند. به گفتهی محمود نامی «لطفا گوسفند نباشید.»

انتشار کتاب صوتی «گرگ و گوسفند»

کتاب صوتی گرگ و گوسفند در سال 1399 توسط انتشارات آوا خورشید منتشر شد. گوینده‌ی این کتاب صوتی هنرمند خوب کشورمان مهدی پاکدل است. شما می‌توانید کتاب صوتی گرگ و گوسفند به قلم صمد بهرنگی، صدای مهدی پاکدل و انتشارات آوا خورشید را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.

مهدی پاکدل در دهمین روز تیر ماه سال ۱۳۵۹ در شهر زیبای اصفهان چشم به جهان گشود. وی فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه اصفهان است. همچنین برادر آقایان حسین پاکدل و مسئول پاکدل است. حسین پاکدل یکی از بازیگران و کارگردانان خوب کشورمان و مسعود پاکدل نیز یکی از عکاسان و مستندسازان سینمای ایران محسوب می‌شود. مهدی پاکدل از دوران جوانی و نوجوانی علاقه بسیاری به حضور در سینما و تلویزیون داشت. او در سال ۱۳۶۹ برای بازی نقش مجید در فیلم داستان های مجید تست بازیگری داد. اما سرانجام کیومرث پوراحمد، مهدی باقربیگی را برای این نقش انتخاب کرد. سرانجام پس از نقل مکان به تهران برای اولین بار در سال ۱۳۷۶ در تئاتر جنبش انفیه در کلکته  حضور یافت. مهدی پاکدل تاکنون در فیلم های سینمایی، تلویزیونی، تئاتر و فیلم های نمایش خانگی بسیاری حضور داشته است. از کارهای وی می‌توان به فیلم چهارراه استانبول، هم گناه کیمیا، ستایش، داره زنگی، مخمصه،می‌خوام بخوابم و ... حضور داشته است. برای اولین بار در سال ۱۳۸۹ با بهنوش طباطبایی ازدواج کرد. اما این ازدواج پس از مدتی به جدایی ختم شد. مهدی پاکدل در سال ۱۳۹۹ با رعنا آزادی ور ازدواج کرد. همسر آقای پاکدل خانم رعنا آزادی ور نیز یکی از هنرمندان خوب کشورمان محسوب می‌شود. به علاوه باید گفت که عاطفه رضوی همسر آقای حسین پاکدل است.

صمد بهرنگی، نویسنده کتاب صوتی «گرگ و گوسفند»

صمد بهرنگی در دوم  تیرماه ۱۳۱۸ به دنیا آمد. بهرنگی زاده شهر چشم نواز تبریز است. او فارغ التحصیل دانشسرای عالی پسران تبریز بود‌. در همان جا بود که اولین آثار خود را در روزنامه دیواری مدرسه به نام «خنده» منتشر می‌کرد. او از سال 1336 مقاله‌ها و داستان‌هایش را در مجله توفیق به چاپ می‌رساند. بهرنگی یک سال پس از اتمام دوران تحصیل در دانشسرا، وارد دانشگاه ادبیات فارسی و زبان های خارجی شد او به تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. صمد بهرنگی تا آخر عمر خود یک معلم بود و تلاش بسیاری برای سواد آموزی به تمامی بچه های ایران به ویژه بچه های روستاهای دور افتاده در آذربایجان کرد. صمد بهرنگی یکی از کسانی بود که تلاش بسیاری برای تاسیس سپاه دانش کرد. اما به دلیل نوشتن داستان هایی که گاهی رنگ و بوی سیاسی داشت بسیار اذیت شد. او چند ماهی مجبور به ترک دبیرستان شد و نتوانست تدریس کند. اما پس از تبرئه در دادگاه دوباره به سر کارش بازگشت. بهرنگی در سال ۱۳۳۹ نخستین داستان خود را به نام عادت نوشت. داستان های او برای کودکان نوشته شده است. داستان هایی که ریشه در فرهنگ، زبان و ادبیات ایران زمین دارد. به علاوه او داستان های قدیمی آذربایجانی را نیز زنده کرده است. بهرنگی گرایش سیاسی خاصی نداشت. اما با انتشار دو کتاب به نام ماهی سیاه کوچولو و الدوز و کلاغ‌ها بسیار میان گروهک فداییان خلق طرفدار پیدا کرد. گروهک فداییان خلق اعلام کردند که مضامین به کار رفته در این کتاب بسیار شبیه به عقاید آن‌ها است. آثار او برای اولین بار در سال ۱۳۷۳ در ایران منتشر شد. این دوست از دست رفته کودکان در سال ۱۳۴۷ زمانی که ۲۹ سال داشت بر اثر غرق شدن در رود ارس درگذشت. در مورد فوت این نویسنده شایعات بسیاری وجود دارد. بسیاری معتقدند که بهرنگی کشته شده و بسیاری دیگر اعتقاد دارند که او فقط غرق شده‌است. فراتر از کتاب هایی که در مورد مرگ نوشته شده کتاب‌های بسیاری درباره زندگی او نیز نوشته شده‌است.about book image

بخشی از کتاب صوتی «گرگ و گوسفند»

گرگ دندان‌هایش را بهم سایید و گفت: سلام و زهر مار! تو اینجا چکار می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی این کوه‌ها ارث بابای من است؟ الانه تو را می‌خورم.

گوسفند دید بدجوری گیر کرده و باید کلکی جور بکند و در برود. این بود که گفت: راستش من باور نمی‌کنم این کوه‌ها مال پدر تو باشند. آخر می‌دانی من خیلی دیرباورم. اگر راست می‌گویی برویم سر اجاق زیارتگاه، تو دست به قبر بزن و قسم بخور تا من باور کنم. البته آن موقع می‌توانی مرا بخوری.

گرگ پیش خودش گفت: عجب گوسفند احمقی گیر آوردم. می‌روم قسم می‌خورم بعد تکه پاره‌اش می‌کنم و می‌خورم.

 

 

 

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
2.۰۲ مگابایت
مدت زمان
۰۲:۱۲
نویسندهصمد بهرنگی
راویمهدی پاکدل
ناشرآوا خورشید
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۹/۰۶/۱۵
قیمت ارزی
5 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۲.۰۲ مگابایت
۰۲:۱۲

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.3
از 5
براساس رأی 6 مخاطب
5
33 ٪
4
16 ٪
3
16 ٪
2
16 ٪
1
16 ٪
3 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
2

سلام ، انتظار یه چیز فوق العاده رو داشتم ولی خیلی معمولی و کوتاه بود ؛ صدای آقای پاکدل رو دوست دارم .

1

نمونه یک دقیقه ای که ۴۵ ثانیه اش آهنگه

5

عالی

3.3
(6)
٪10
35,000
31,500
تومان

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
گرگ و گوسفند نوشته صمد بهرنگی
صمد بهرنگی
آوا خورشید
3.3
(6)
٪10
35,000
31,500
تومان