برایان تریسی در 5 ژانویه سال 1944 بدنیا آمده است و اکنون 75 سال دارد. در میان افراد موفق و شناختهشده در دنیا تریسی به قدری موفق بوده که بسیاری با الهام گرفتن از راهکارهای او توانستند به موفقیتها و نتایج قابل توجهی دست پیدا کنند. او در شهر شارلوت تاون در کشور کانادا متولد و بزرگ شد. تریسی خانوادهای محترم و مقید به اصول اخلاقی ولی بسیار فقیر داشت. به طوری که درآمد آنها برای تامین مخارج اولیهی آنها کافی نبوده است.
تریسی که این روزها یک نویسندهی پرکار، یک مربی و سخنران تأثیرگذار و حرفهای در زمینه موفقیت است. او مشاور بیش از 500 شرکت معتبر بینالمللی است.
برایان در دوران مدرسه دانشآموز کنجکاو و با استعدادی بود اما به درس خواندن علاقهای نداشت. به همین دلیل تصمیم گرفت کنجکاوی خود را خرج مسیر دیگری کند. درس را کنار گذاشت و ترک تحصیل کرد. او تقریبا تمام سالهای نوجوانیاش را با کارگری گذراند. بعد از رها کردن مدرسه به شستن ظرف و نظافت کاری در یک هتل مشغول شد. بعد از آن کار در کارگاه چوببری، کارخانه، مزارع دامداری را تجربه کرد. پسر جوان تا 20 سالگی به کارگری مشغول بود و در آن زمان سعی کرد خود را کمی جلو بیندازد. به همین دلیل هر چه را که پس انداز کرده بود برداشت و این بار کار در یک کشتی نروژی مشغول به کارگری شد. او مدتی با کشتیهای باربری به اقیانوسهای اطلس و آرام سفر کرد و در نهایت به تنگه جبل الطارق رفت و در آنجا به همراه دوستانش یک لندرور خرید و با آن به ژوهانسبورگ رفت. از آنجا به لندن رفت و مدتی نیز در آنجا مشغول به کار شد.
برایان تریسی 23 ساله که تجارب کاری و زندگی سختی را چشیده است حال در این سن به سراغ کارگری در زمینهای کشاورزی و به مدت یک سال برای زراعت مشغول شد و این کار هم حس درونی وی را ارضا نکرد و در سن 24 سالگی به فکر سفر به سنگاپور افتاد و نکته جالب توجه در سفرش به سنگاپور گذر از کشور ایران بود. تریسی نتوانست کار همیشگی خود را در سنگاپور بیابد و به همین جهت به سراغ کار فروش رفت.
بعد از چند سال تجربهی کاری سخت در سن 23- 24سالگی تصمیم گرفت کار فروش را تجربه کند. سوالی که زندگی او را در جوانی تحت شعاع قرار داد این بود که چرا با وجود کار سخت بازهم دیگران از نظر شغلی از او بهترند ؟ و تصمیم گرفت کار فروش را شروع کند. او برای فروش درب تک تک خانههای مردم را میزد. شاید باور این موضوع که این برایان تریسی مشهور و پولدار امروز روزی کارگری میکرد و برای فروش محصول در خانههای مردم را میزد کمی عجیب باشد. اما او بااراده و تلاش شروع کرد.
یک روز برای فروش کالاهایش که لوازمخانگی بود در کوچهها پرسه میزده و از این خانه به آن خانه میرفته است.در ابتدا تریسی به سود کم راضی بود. اما به گفتهی خودش : «یک روز یقهی خودم را گرفتم و از خودم پرسیدم هی تو برایان، چرا نباید در این حرفه و کار موفق باشی، در حالی که خیلیها در این حرفه موفقاند؟».
همین سوال مسیر زندگی او را دستخوش تغییر کرد و برایان تریسی را به دنیای پر از موفقیت و دستاوردهای بزرگ کشاند. به همین دلیل تلاش او برای ثروتمند شدن با نوشتن یک هدف بر روی یک برگه آغاز شد. هدف او کسب 1000 دلار سود در یک ماه از فروش کالاها بود. تریسی میگوید: «بعد از انجام این کار حتی نمیداند کاغذ را چه کرد اما در مدت یک ماه این اتفاق افتاد و در زندگیاش معجزه رخ داد.»
تریسی با الگو قرار دادن زندگی و روش کاری فروشندگان موفق در سن 25 سالگی تبدیل به یکی از فروشندگان حرفهای و کارآمد شد. او نزد همهی فروشندگان موفق رفت و ازآنها پرسید: « رمز موفقیت شما چیست؟» هر کدام از آنها حرفهایی زدند و تجربیات ارزشمند خود را با او به اشتراک گذاشتند. او از توصیههای آنها برای فروش خود بهره برد و در مدتزمان یک ماه میزان فروشش سه برابر زیاد شد. این کار تریسی تداوم داشت تا جایی که از یک فروشندهی معمولی به یک مدیر فروش تبدیل شد. او برای مدیریت فروش هم به سراغ مدیرهای فروش موفق رفت و با سوال کردن از آنها درباره رمز موفقیت خود، در طول یک سال توانست خودش را به سطح مدیران فروش موفق برساند و نام وی درکنار آنها بر سر زبانها بیفتد.
درواقع یکی از نکات قابلتوجه در موفقیت برایان تریسی مقایسهی خودش با افراد موفق و فعال در زمینه کاریاش بود که با پیروی از مسیر آنها توانست به فرد موفقی در تمامی زمینههای فعالیتش بدل شود.
تریسی در 25 سالگی و خیلی سریع توانست با ثبت شرکت و به کارگیری 95 نفر کار خود را به طور گسترده و در سطح بالاتر آغاز کند. او به کار وارد کردن ماشینهای سوزوکی در کانادا پرداخت و از فروش حاصل از این کار 25 میلیون دلار سود حاصل شد و کار بزرگ بعدی تریسی در سالهای ابتدایی کارش مدیریت یک شرکت 265 میلیارد دلاری بود که با مدیریت فوقالعاده ش توانست شرکت را دوباره بسازد.n>
برایان تریسی با اینکه نتوانست در 18 سالگی مدرک دبیرستان دریافت کند اما در دهه 30 توانست وارد دانشگاه آلبرتا شود و کارشناسی ارشد را در رشته بازرگانی با موفقیت به اتمام برساند. او همچنین وارد محیطهای آکادمیک شد و تجارب خود را در قالب سمینار و واحد درسی در کشورهای امریکا و کانادا ارائه کرد. البته به درخواست متقاضیان بسیاری که به تریسی دسترسی نداشتند او سخنان خود را به صورت دیداری و شنیداری روانه بازار کرد.
برایان تریسی از جمله افراد موفق و تاثیرگذاری است که به واسطهی تجارب و سختیهایی که در 75 سال زندگی خود به دست آورده بر موفقیت افراد و کسب و کار شرکتهای بزرگ تاثیر بهسزایی داشته است. او بر چند زبان از جمله فرانسوی، آلمانی و اسپانیایی مسلط است و توانسته در کشورهای مختلف از جمله ایران همایش و سمینارهای متعدد برای مشاوره در زمینهی مدیریت، فروش و استراتژی کسب و کار برگزار کند.
برایان تریسی در دههی 30 زندگیاش موفق شد در رشتهی کارشناسی ارشد بازرگانی تحصیلات خود را به پایان برساند. از موفقیتهای او میتوان به بیش از 300 محتوای آموزش و مشاورهی موفقیت در قالب دیداری و شنیداری، بیش از 20 عنوان کتاب و تاسیس چند شرکت بزرگ اشاره کرد. او با سخنان خود در کتابها و همایشها به افراد توصیه میکند که برای پیروز شدن نباید تسلیم شد و تنها باید به پا خواست و شروع کرد تا در زندگی موفق شد. کتاب قورباغه را بخور یکی از معروفترین کتابهای برایان تریسی است که باعث شهرت و محبوبیت او در سراسر جهان شد.
برایان تریسی در سال 1971 و در سن 27 سالگی با باربارا تریسی ازدواج کرد و از این ازدواج خود صاحب 4 فرزند شد.
« قورباغهات را قورت بده » نام کتابی است که نویسنده آن تریسی بوده است و نام برایان تریسی با این کتاب در کشورمان به شهرت رسید. از دیگر کتابهای معروف وی در زمینه موفقیت و پیشرفت میتوان به (پیش به سوی ثروت، اوج موفقیت، 21 روش عالی برای این که یک فروشندهی فوق ستاره شوید، 12 اصل رهبری عالی، بهانه ممنوع، 100 قانون بی چون و چرا برای موفقیت در تجارت و به روش خود ثروتمند شوید) اشاره کرد.
برایان تریسی به مخاطبان خود میگوید زندگی فرمولهای سادهای دارد کافی است:
«یک، دو،سه: حرکت! از زندگی چه میخواهید؟ در زندگی به دنبال چه هستید؟ هدفهای شما در زندگی و کار چیست؟ برای این کار یکتکه کاغذ بردارید و هدفهای دور و نزدیک خود را رویش بنویسید. با خودتان صادق باشید.» او اعتقاد دارد که « آنهایی که افکار و اهدافشان را روی کاغذ میآورند لاقل یک قدم به موفقیت نزدیکتر میشوند. با این شیوه، احتمال موفق شدن نابغهای است که هدفها و برنامههایش را در ذهنش نگه میدارد و با خودش حمل میکند». او میگوید « برای تعیین اهداف میتوان از نظرات دیگران بهرهمند شد. این قدم اول است». و بعد با زمانبندی و اولویتبندی پیش بروید.
یکی از معروفترین توصیههای تریسی که در سمینارها و کلاسهای درس شنیده شده است درباره افراد موفق و ناموفق است که در ادامه آن را میخوانید.
«تفاوت اصلی بین افراد موفق و افراد ناموفق این است که افراد موفق اقدام میکنند. آنها کارشان را آغاز میکنند و چیزی را که میخواهند انجام میدهند. افراد ناموفق نیز همین ایدهها و اطلاعات را دارند، اما همیشه بهانهای برای شروع نکردن دارند.»