
کتاب هیچچیز آنجا نیست
پنج جستار دربارهی صداهایی که از طبیعت نمیشنویم
نسخه الکترونیک کتاب هیچچیز آنجا نیست به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
معرفی کامل کتاب هیچچیز آنجا نیست را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب هیچچیز آنجا نیست
هیاهو و شلوغی شهرها و دغدغههایی که صدایشان بیشتر از بوق ممتد اتومبیلها ذهنمان را به خود مشغول کردهاند، دیگر اجازهی لذت بردن از طبیعت را به ما نمیدهند. ما به قدری دچار زندگی شهری شدهایم که لذت تماشای طلوع و غروب خورشید، نور مهتاب و حتی تماشای یک پرنده در فراسوی آسمان را نمیبینیم. دیگر صدای طبیعت، صدای وزش باد، صدای افتادن برگی از درخت و موسیقی طبیعت ما را به سکوت دعوت نمیکند. کتاب هیچچیز آنجا نیست 5 جستار دربارهی بهتر دیدن و شنیدن طبیعت است. در این کتاب یاد میگیریم که چطور دیدگاهمان را به پدیدههای زیبای جهان تغییر دهیم.
درباره کتاب هیچچیز آنجا نیست
هیچچیز آنجا نیست اثر انی دیلارد، کتابی متشکل از 5 جستار روایی دربارهی صداهایی است که از طبیعت نمیشنویم. دیلارد به دلیل شیوهی روایت منحصر به فرد خود در جستارهایش توانسته جایزهی پولیتزر را کسب کند. او در جستارهای این کتاب خواننده را به بهتر دیدن جهان و سکوت کردن در برابر جهان شگفت انگیز دعوت میکند. در این کتاب خبری از انسانها نیست بلکه پدیدههای طبیعی جهان از نگاه تجربیات و احساسات درونی نویسنده بیان میشوند. او نگاه علمی به این پدیدهها ندارد و تنها تجربیاتی را به خواننده القا میکند تا واقعیت دنیای بیرون را درون او هدف بگیرد. تجربهی سکوتی که هیاهوی زندگی روزمره را در خود فرو میبرد.
جستارهای دیلارد در این کتاب سراسر پر از ابهام و شگفتیاند. او از ساعتها مشاهدات خود وام گرفته است و در عین لطافت مخاطب خود را به دنیایی سراسر از خیال و واقعیت میکشاند. لحن نوشتاری او صمیمی و به دور از ابهامات موهوم است. به همین دلیل میتوان نوشتههای او را تاثیرگذار و دغدغه مند دانست. به طوری که بعد از خواندن هر جستار با حال وهوای ویژهی آنها همراه خواهید شد و حتی ممکن است بعد از خواندن آنها در تنگنای جملات هر متن احساس سردرگمی کنید.
عناوین جستارهای کتاب هیچی چیز آنجا نیست به ترتیب عبارتاند از: «زندگی همین است»، «دیدن»، «سفر اکتشافی به قطب»، «کسوف کامل» و «آموزش مکالمه به سنگ». به گفتهی ناشر: «جستارهای دیلارد بیهیاهو و آرام، توفانی از پرسشهایی بنیادین در ذهن خواننده به پا میکنند که بسیاری از دغدغههای روزمرهی ما را در خود میبلعد: آیا جهل واقعاً موهبتی الهی است؟ آیا ماهیها و پروانهها و قورباغهها که آگاهی انسانی ندارند از ما خوشترند؟ آیا چنان درگیر مستند کردن زندگیمان شدهایم که خود را از تجربهی واقعی آن محروم کردهایم؟ آیا بهرغم ماهیت خشن، بیمعنی و بیرحم طبیعت، مشاهدهی جدی و تجربهی بلافصل آن، حقایقی عمیقتر دربارهی زیبایی، معنویت، مرگ و مفهوم زندگی را برای ما به ارمغان میآورد؟»
کتاب هیچچیز آنجا نیست نمونهی خوبی برای مطالعهی جستارهای روایی است. این کتاب را انتشارات اطراف با ترجمهی محمد ملاعباسی منتشر کرده است و در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
درباره انی دیلارد نویسندهی کتاب هیچ چیز آنجا نیست
انی دیلارد شاعر و نویسندهی آمریکایی متولد 1945 است. او در کالج هالینزِ ویرجینیا ادبیات و نویسندگی خلاق خواند و توانست در 29 سالگی جایزهی پولیتزر را برای کتاب «زائر نهر تینکر» از آن خود کند. بسیاری از منتقدان چند جستار او را جزو جستارهای برتر قرن دانستهاند. او در کنار نویسندگی، ۲۱ سال در دپارتمان زبان انگلیسی دانشگاه وسلیان تدریس کرده است و تا امروز توانسته است جوایز معتبری از جمله جایزهی هنر جستارنویسی را دریافت کند. دیلارد علاوه بر جستارنویسی، شعر و رمان نیز در کارنامهی خود دارد.
محور اصلی و اساسی نوشتههای دیلارد طبیعت است. او توصیفاتی کاملا شخصی و دقیق از طبیعت دارد. بر خلاف نویسندگانی که طبیعت در آثار آنها در بهترین و کاملترین شکل ممکن نمو پیدا میکند، در آثار دیلارد میتواند به شکل نیمه تمام، ناقص و مبهم ظاهر شود. از خصوصیات دیگر نوشتههای او میتوان به عدم حضور انسانها و دنیای روابط اجتماعی اشاره کرد. در دنیای نوشتههای او هرچه هست درختان و حیوانات و طبیعت بیجان است.
انی دیلارد در ایران با کتاب هیچچیز آنجا نیست شناخته شده است. از آثار او میتوان به زائر نهر تینکر (۱۹۷۴)، آموزش مکالمه به سنگ (۱۹۸۲)، زندگی با نوشتن و در حال حاضر (۱۹۹۹). راه زنده ماندن (۱۹۹۲) و خانواده مِیتری (۲۰۰۷) اشاره کرد. او همچنین چند مجموعه شعر و چند کتاب نقد در کارنامهی خود دارد.
در بخشی از کتاب هیچچیز آنجا نیست میخوانیم
هر چقدر هم که خودتان با مردمتان در خواب مصنوعی به سر ببرید، باز هم در جنگ آنها جان خواهید داد، در جنگ ما. هر چقدر هم که بمیرید، باز آدمهای بیشتری خواهند آمد. هر چقدر هم که آدمهای بیشتری بیایند، روزگار شما و عشق و علاقههایش، خود شما و علایقتان، درست بهاندازهی آن مردگانی ارزش خواهد داشت که پایهی چرخابهایشان را در نیل یا رود زرد فرو میکردند، با روی پیشانیشان نقشهای سیاه فام میکشیدند، یا در طبیعت وحشی گرسنگی میکشیدند، یا از بیماری تلف میشدند، چه آن روزها، چه امروز. یا زندگیها و مرگهایمان به یک میزان میارزد، یا باید هر-فرد-یک-رأی را دور بیندازیم، دموکراسی را متلاشی کنیم و فهرستی بنویسیم که هفت میلیارد آدم را از نظر میزان اهمیت زندگی، از یک تا هفت میلیارد ردیف کند.
گیریم در برج عاجتان نشسته بودید و منظرهی همهی آدمها را در تمام زمانها و مکانها میدیدید، چه کار متفاوتی قرار بود انجام دهید؟ وقتی از برجتان پایین میآیید، کمتر میرقصید چون میدانید که موسیقیهای موردعلاقهتان تنها مدت زمان اندکی در گوشتان باقی خواهند ماند؟ یک نفر باید کفش و کوزه بسازد، خاکها را زیر و رو کند، ماهی بگیرد. اگر از آن نردبان طنابی بلند پایین بیایید و در بافتی که به آن
باشد کسی به حرفهایتان اهمیتی بدهد، آنوقت چه؟ همه میدانند دورانها و فرهنگها متنوعاند. اگر وقتی بر میگردید نسبی گرایی لاابالی یا مطلق انگاری متعصب باشید، آن وقت چه؟ اگر ساعات روز را بالای دیوار مردمتان بگذرانید، در حالی که پاهایتان را از آن بالا آویزان کردهاید و تکان تکان میدهید و نق و نوق میکنید، آن وقت به چه حکمتهای تازهای خواهید رسید که با خودتان به گور ببرید تا کرمها سر از رازهایش در آورند؟ خب، شاید به سمت تبلیغات نروید. ولی به هر حال چه کاری مناسب حالتان خواهد بود؟ ممکن است مرگ خودتان را بهتر شناخته باشید، اما باز هم ترس آن جایی نرفته است. آیا تلاش خواهید کرد که مردم را هم با خودتان بالای دیوار ببرید و بچهها را هم کول میکنید تا ببینند؟ به چه هدفی؟ که کمتر سرگرم مسابقات گلف شوند؟ مگر گلف چه عیبی دارد؟ هیچ عیبی. برابری در ثروت، بسیار خوب. چطوری؟
آن زنی که آنجا حواسش به گوسفندان است، آن مردی که در سفال سوراخسوراخ توپی شکلش آتش میبرد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب هیچچیز آنجا نیست بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی ناداستان میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب هیچچیز آنجا نیست