کمتر از یک سده است که ما در کشورمان دانشگاه مدرن تأسیس کردهایم بیآنکه از همان آغاز، یا در ادامه، توجهی به روح دانشگاه یعنی فلسفۀ دانشگاه کرده باشیم. ایدههای فلسفی دربارۀ ماهیت و رسالت دانشگاه روح دانشگاه بهشمار میآیند و مبادی عزیمت، مسیر اصلی و غایت فرجامین آن را تعیین میکنند. رسالت کنشگرانِ دانشگاه، خواه آموزگاران و دانشجویان و پژوهشگران، و خواه مدیران دانشگاه توسط ایدههای فلسفی تعیین میشود و به یاری سنجههای فلسفی ارزیابی میشود.
این کتاب نشان میدهد که دستکم برای دویست سال است که فیلسوفان بزرگ مغرب زمین از کانت به بعد، مفصلاً به بحث و نظریهپردازی دربارۀ هویت فلسفی دانشگاه اقدام کردهاند. فیلسوفانی چون کانت، نیومن، هیدگر، گادامر، هابرماس، جان سرل و مانند آنها از این شمارند و در این کتاب نوشتههایی از آنها در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار میگیرد. جالب اینجاست که در ایران حتی اهل فلسفه هم توجه چندانی به اندیشهورزی این اندیشمندان دربارۀ این موضوع دانشگاه نکردهاند. این مجموعه میتواند سرآغازی برای توجه جدی به این حوزه باشد.