یکی از مسایلی که در مباحث حقوقی مطرح شده این است که آیا در خسارت معنوی وارث می تواند قایم مقام زیان دیده شود؟ با توجه به اقسام خسارت معنوی، عده ای از فقها و حقوقدانان قسمتی از خسارت ها را وابسته به شخصیت متوفی دانسته اند و در مورد قابل انتقال بودن این قسم به ورثه تردید جدی دارند، و بر این باورند که چون دعوا به شخصیت مورث بستگی دارد و جبران درد و رنج مادی و عاطفی قائم به شخص است و با فوت او موضوع خسارت معنوی منتفی می شود.
همچنین بر اساس اصل جبران کامل خسارات، زیان دیده باید دقیقا معادل آنچه را در نتیجه زیان وارده، متحمل گردیده است دریافت کند. هدف این است که نظام حقوقی، تا جای ممکن، تعادلی را که فعل زیانبار از میان برده است بازگرداند و زیان دیده را در وضعیت پیشین قرار دهد که تحقق این مهم نیز در خصوص شخص زیاندیده ای که فوت نموده با سوالات و ابهامات متعددی روبرو خواهد بود.
پاسخ به این سوالات و بررسی مفهوم خسارت معنوی و اقسام آن و اینکه کدام قسم قابل انتقال به ورثه است و طرق جبران خسارت و طریقه جبران پذیری خسارات معنوی برای متوفی و تبیین نظریاتی که فقهای اسلام و حقوقدانان مطرح کرده اند و نقد و بررسی این نظریات محورهای اصلی بحث خواهند بود.
در فصل نخست، به بازنمایی چیستی خسارت معنوی در معنا، تعریف و گونههای آن، پرداخته ایم و در فصل دوم، بنیادها و قاعدههای مربوط به جبران پذیری و ارث پذیری خسارت معنوی در حقوق اسلام و ایران تبیین شده است و به دنبال آن امکان انتقال اهلیت مطالبه خسارت معنوی را در انواع مختلف خسارت معنوی وارده به متوفی بررسی کرده ایم. در فصل سوم، نمونه ها و مصادیق اقدام وارثین به طرفیت متوفی برای مطالبه خسارات معنوی در احکام فقهی و مواد قانونی ارائه شده است و نهایتا در فصل چهارم، محدوده وارثانی که حق مطالبه دارند، نیز حدود اختیارات ایشان در مقام پی گیری و مطالبه در نظریاتی که فقهای اسلام و حقوقدانان مطرح کرده اند و دیدگاه قانونگذار در مواد قانونی بررسی شده که با عنوان آثار قائم مقامی ورثه در مطالبه خسارات معنوی نام گذاری شده است.