
کتاب راهبردهای کاهش فقر شهری
بررسی شش شهر (در هند)
نسخه الکترونیک کتاب راهبردهای کاهش فقر شهری به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب راهبردهای کاهش فقر شهری
فقر شهری به این دلیل که ازلحاظ درآمدزایی و الگوهای مکانی ناهمگونتر است، به طرز چشمگیری با فقر روستایی تفاوت دارد. فقر روستایی، در ارتباط با کشاورزی و اراضی مشخص میشود. مطالعات کشورهای درحالتوسعۀ آسیایی، در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ و همچنین آفریقای غربی (هیل، ۱۹۷۲؛ ریردون و همکاران، ۱۹۹۲) نشان دادهاند که فقرای روستایی، نسبت به غیر فقرای روستایی، وابستگی بیشتری به کشاورزی دارند (کویبریا و سرینیواسان، ۱۹۹۱). باوجوداین، حدود یکسوم از درآمد روستایی و یکچهارم از اشتغال روستایی، معمولاً از فعالیتهای غیر زراعی حاصل میشوند (چوتا و لیدهوم، ۱۹۸۱)؛ اما رفاه مردم روستا اساساً وابسته به پیوندهای پسین و پیشین تولید و مصرف است (هازل و هاگبلید، ۱۹۹۳؛ هازل و رامازامی، ۱۹۹۱). در مقابل، فقرای شهری الگوی بسیار متنوعی از فعالیتها و مسائل را نشان میدهند. لیپتون و راوالیون (۱۹۹۵) اظهار میدارند که «تمرکز بر سیاست فقرزدایی روستایی از طریق بهبود میزان بهرهوری، ثبات و توزیع نهادههای کشاورزی، اشتغال، محصول و زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی آنها امکانپذیر است. به همین دلیل - برخلاف شهرهای موجود در کشورهای کمتر توسعهیافته - که از مخارج عمومی و تخصیص پرسنل آنها با تورش مواجه است در روستا ها نسبت به شهرها فهرست بسیار شفاف تر و تولید محورتری از سیاستهای فقرزدایی وجود دارد». مهاجرت فقرای روستایی به ناحیه شهری، بهطور گسترده در آثار موجود موردبحث قرار گرفته است. چارچوب هریس-تودارو (۱۹۷۰) تلاش میکند مهاجرت از روستا به شهر را عمدتاً برحسب تفاضل درآمد مورد انتظار روستائی-شهری توضیح دهد. این چارچوب بر این امر دلالت دارد که افراد فاقد دارایی و شغل در نواحی روستایی برای رفتن به نواحی شهری بیشتر تشویق خواهند شد. باوجوداین، ناکامی آنها برای جذب در بخشهایی با بهرهوری بالا، نشاندهنده این است که آنها درواقع، فقرشان را از روستا به شهر منتقل میکنند (تودارو ۱۹۶۹، ۱۹۸۰). فقر روستایی تمایل دارد مهاجرت به نواحی شهری را برای اشتغال افزایش دهد که این امر بهنوبۀ خود، اندازه نسبی بخش اشتغال غیررسمی شهری را گسترش میدهد. جذب باقیماندۀ نیروی کار در بخش غیررسمی با بهرهوری پایین، هزینه مصرف سرانه را کاهش میدهد و بهاینترتیب نسبت فقر شهری را بالاتر میبرد. ازآنجاییکه اشتغال صنعتی بر سهم اشتغال بخش غیررسمی تأثیر منفی دارد و اشتغال بخش غیررسمی به مهاجرت از نواحی روستایی به شهری به طرز مثبتی واکنش نشان میدهد، کاملاً احتمال دارد که در بین کارگران مهاجر، افراد زیادی در بخش غیررسمی به کار گرفته شوند؛ باوجوداین در هند، گذشته از مهاجرت همزمان فقرای روستایی به نواحی شهری، فقر شهری در نواحی شهری با فقیر ماندن خانوادههای مهاجر اولیه اما بزرگتر شدن آنها و گذشت یک یا دو نسل از آنها گسترش یافته است. بهعنوانمثال، میترا (۱۹۹۲) برآورد نموده است که کشش فقر شهری با توجه به فقر روستایی (در مقادیر میانگین) در محدوده ۰.۰۲ تا ۰.۰۷ در برخی از گونههای این مدل است. با استفاده از چارچوب مدل بازگشتی، میترا فرضیۀ مهاجرت روستایی به شهر را در بافت هند آزموده است و دریافته است که برخلاف وجود رابطۀ آشکار بین فقر شهری و روستایی، کشش فقر شهری با توجه به فقر روستایی، بسیار اندک است. با توجه به این کشش پایین، ممکن است فقر روستایی، دلیل اصلی فقر شهری در هند نباشد.
نظرات کاربران درباره کتاب راهبردهای کاهش فقر شهری