کودکی از مراحل بنیادین زندگی هر انسان در جامعه است. اگر این مرحله بهخوبی شناخته شده و بهطور مناسب پشت سر گذاشته شود، جامعه مملو از افرادی خواهد شد که قابلیتهای لازم برای زندگی در وضعیتی مطلوب را دارند. درواقع، دوره کودکی دورهای است که انسان سپری میکند تا از کودکی بیولوژیک به عضوی اجتماعی تبدیل شود.
کودک، نخستین تعامل خود را با محیط، در خانواده آغاز میکند؛ پس مهمترین جایگاه برای کودک، خانواده است و یکی از ارکان خانواده نیز ممکن است کودک باشد. در این کانون اولیه، نخستین اثرگذاری و اثرپذیری آغاز میشود و کودک، اندکاندک در فرایند رشد اجتماعی قرار میگیرد.
از دیدگاه روانشناسان، سالهای اولیه کودکی در رشد شخصیت و آینده کودک نقشی بسزا دارد. بیشترِ شناختهای کودک از خود، اطرافیان و محیط نیز در این دوران شکل میگیرد. امروزه، این حقیقت به اثبات رسیده است که کودکان در سنین کم، به توجه و مراقبت جسمانیِ صرف نیاز ندارند؛ بلکه باید به همه ابعاد وجودی کودک که شامل رشد اجتماعی، عاطفی، شخصیتی و هوشی است، توجه کرد. اینها عوامل تعیینکننده و اساسی شخصیت هر انساناند که از دوران کودکی پایهگذاری میشوند و شکل میگیرند. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک به ارتباط خانواده با وی و اینکه تا چه میزان خانواده تلاش میکند نیازهای او را برآورده سازد، بستگی دارد. کودکانی که در این سالها ازنظر عاطفی و امنیتی در خانواده تأمین نمیشوند، در آینده به سختیها و مشکلات متعددی دچار میشوند.
بهرسمیتشناختن حقوق کودک در جهان، مسیر بسیار سختی را پشت سر گذاشته است: در اواخر قرن نوزدهم، به دورهای از تحولات تاریخی میرسیم که میتوان آنرا دوران شناسایی حقوق کودک و توجه و احترام به آن نامید. از اواخر سده نوزدهم به بعد، در اکثر نظامهای حقوقی، کودکان بهعنوان صنفی خاص، موضوع حقوق قرار گرفتهاند. بعد از جنگ جهانی اول که بخشی از قربانیان آن کودکان بودند، برای حمایت از حقوق انسان اهتمام بسیاری کردند که این رویکرد، به تهیه و تصویب اسناد متعددی در حمایت از حقوق انسان منجر شد. در پی شکلگیری این نوع نگرش و فعالیتهای متناسب با آن، توجه جامعه جهانی به قشرهای خاصی از افراد، مانند کودکان که نیاز به حمایت خاص و ویژه دارند، جلب شد.
علاوه بر اسناد عام حقوق بشری که در ضمن آنها به کودکان نیز توجه شد، اولین اقدام در حمایت از کودکان به سال ۱۹۲۴ بر میگردد: در آن سال، جامعه ملل اعلامیه حقوق کودک را که سازمانی غیردولتی و بینالمللی تهیه کرده بود، در پنج ماده تصویب کرد. بعد از جنگ جهانی دوم، بهدلیل وضعیت آسیبپذیر کودکان، بهویژه در زمان درگیری و مخاصمۀ مسلحانه، اعلامیه جهانی حقوق کودک در ۲۰نوامبر۱۹۵۹ طی قطعنامهای با اتفاق آرا در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. اگرچه این اعلامیه تأثیر چشمگیری در نگرش کشورها به حقوق کودکان ایجاد کرد، ضمانت اجرا نداشت و برای دولتها تعهدآور نبود. در سال ۱۹۷۸، لهستان سند پیشنهادی (پیشنویس کنوانسیون حقوق کودک) خود را در حمایت از کودکان به سازمان ملل ارائه کرد که پس از ده سال بحث و گفتوگو، در ۲۰نوامبر۱۹۸۹ و طی قطعنامهای، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. بعد از آن، اقدامات عملی و اَسناد دیگری نیز مطرح شد که در بخش بررسی پیشینه تاریخی، بهتفصیل آنها را بررسی خواهیم کرد.