

کتاب درباره نظام دانش
نسخه الکترونیک کتاب درباره نظام دانش به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب درباره نظام دانش
در این مطالعات تطبیقی و در رویارویی با کشورهای نوتاسیس پسااستعماری، ابژهای «شرقی» ترسیم میشود که گذشتهاش، در مقایسه و برخلاف «غرب»، بر بنیاد سکون و ایستایی رقم خورده و امکانی برای گذارِ درونبود و «طبیعی» به مدرنیته را به وجود نمیآورده است. این صورتبندی شرقشناسانه در همان مفهوم گذار بالا و در منطق اینهمانی ریشه دارد. همانطور که جامعهشناسی متعارف و پوزیتیویستی، و حتی به معنایی فراختر، کلیت ژانر علوم اجتماعی چیزی جز صورتبندی عقلایی و جامعه شناختی دانش و تصور شرقشناسی آکادمیک از «شرق» بر اساس ایدۀ پیشرفت و فلسفههای تاریخ متناظر با آن نیست، مطالعات تطبیقی نیز چیزی جز بسط جغرافیایی علوم اجتماعی به «شرق» نیست. ایدۀ پیشرفت و صورتبندی جامعهشناختی آن، از همان آغاز مبتنی بوده است بر ایده و تصور سکون و ایستایی اجتماعی که در «شرق» بروزی تمام و کمال مییابد. «سنت» و «تجدد»، «ترادیشن» و «مدرنیته»، تنها در این مرزگذاری متقابل بر اساس منطق اینهمانی و توضیح سلبی تفاوت معنادار میشود. در تمامی اشکال شرقشناسی (شرقشناسی آکادمیک، مطالعات تطبیقی و نظریههای مدرنیزاسیون پس از جنگ جهانی دوم)، «شرق» تعینِ منفی«غرب» است و شرایط امکان بازنویسی تاریخِ «ایجابی» غرب بر اساس ایدۀ پیشرفت. اما روی دیگر این سکه، نگارش تاریخ «شرق» بر اساس ایدۀ غیاب است: غیاب همۀ آن چیزهایی که در گذشتۀ غرب وجود داشتهاند و گذار آن به مدرنیته را امکانپذیر کردهاند. بر اساس آن تاریخِ ایجابیِ غرب که «تاریخ جهانی» و مسیر معیار تلقی میشود، و این «غیابنگاری»، در «جوامع در حال گذار از سنت به تجدد»، لحظۀ حالی به تصویر کشیده میشود که در کشاکش میان گذشته و آیندهای ناهمجنس قرار دارد، میان گذشتهای شرق-شناختی و آیندهای جامعهشناختی.
نظرات کاربران درباره کتاب درباره نظام دانش