درباره بررسی تطبیقی اشخاص حقوقی در ایران و انگلستان
یکی از مهمترین موضوعاتی که پیش از هر موردی در حقوق امروزی مورد توجه است، مسئله حقوق اشخاص می باشد. می دانیم که آنچه ابتدا در عالم حقوق مورد توجه است، انسان به عنوان یک موجود زنده در موضع حق و تکالیف می باشد. در حقیقت از هر جنبه به علم حقوق اعم از مقررات و قواعد الزامآور یا به عنوان یک دانش خاص بخواهیم بنگریم، می بینیم که زندگی امروزی حول محور مفهوم اشخاص در حرکت می باشد. منتها در اثر تحولات زندگی بشری و گسترش اجتماع، نوع دیگری از موجودات نیز مورد شناسایی واقع شده اند که هر چند دارای روح و شعور نیستند، ولی همانند اشخاص حقیقی دارای شخصیت حقوقی هستند. این بدان معنی است که قانونگذار برای این موجودات نوعی شخصیت قائل است. با توجه به متمایز بودن این اشخاص از افراد انسانی، اولین سؤالی که به ذهن می رسد چگونگی و چیستی این موجودات می باشد. در حقیقت اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم، باید ببینیم که اشخاص حقوقی دارای چه ماهیت و سرشتی می باشد و این که موجودیت و فعالیت آنها چه آثاری را برای خود این اشخاص و اشخاص ثالث ببار می آورد. این اشخاص حقوقی به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شوند که هر کدام برای خود مصادیقی دارند که دولت، سازمانهای دولتی، از مصادیق اشخاص حقوقی مربوط به حقوق عمومی و شرکتهای تجاری و مؤسسات خصوصی از مصادیق اشخاص حقوقی مربوط به حقوق خصوصی می باشند. در این بین دسته ای از اشخاص حقوقی نیز وجود دارد که ماهیت خاص خود را دارند، مانند وقف. البته اشخاص حقوقی محدودیتهایی را دارند. مانند اینکه نمی توانند صاحب حق و تکلیفی که مختص ذات افراد طبیعی است، بشوند مانند ابوّت، بنوّت و.....
باید توجه داشته باشیم که تشخیص شخصیت حقوقی مختص حقوق ما نیست. بنابراین گریزی نیز بر حقوق انگلستان که مهد کامنلا و قاعده انصاف می باشد، به نظر در زمینه بسط موضوع مفید بوده و برای درک بهتر موضوع و شناخت مصادیق هر چه بیشتر و رویه این کشور در خور توجه می باشد.