کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران: اندیشه سیاسی عرفانی در ایران،از مکتب اصفهان تا حکمای الهی معاصر» نوشته مهدی فدایی مهربانی ( -۱۳۶۱) است.
این نوشتار به نسبت بین سیاست و حکمت و معرفت میپردازد.
این کتاب سعی دارد تحقیقی درباره ماهیت اندیشههای سیاسی در ایران، از مکتب اصفهان تا دوره معاصر باشد؛ دورهای که به دلیل دوری رسالههای سیاسی از سنجههای یونانی به دوره زوال مشهور شده است. زمانی که، حکمت عملی در مباحث تکراری خلاصه شده و درنهایت تبدیل به رسالههای اخلاقی میشود. اما نویسنده این کتاب سعی کرده است، با بررسی صدها رساله از نویسندگان آشنا و ناآشنا نشان دهد فاصلهگیری نویسندگان ایرانی از اندیشه سیاسی و مدنی یونانی، نه به مثابه غفلت، بلکه باید بهعنوان ضرورتی گریزناپذیر در متن دورهای از تاریخ اندیشه ایران فهمیده شود.
نسبت دین و سیاست یا عرفان و سیاست از جمله موضوعات مهم در طول تاریخ معرفت و حكمت اسلامی بوده است. به طوری كه بسیاری از حكومتها بر پایه دیانت به صدور احكام و وضع قوانین و اداراه حكومت میپرداختند.
در مقدمه کتاب « حکمت، معرفت و سیاست در ایران» میخوانیم:
«ماهیت سیاست چیست؟ آیا سیاست یک فن است یا یک هنر یا دانش است؟ آیا سیاست میتواند متعلق فلسفه و حکمت قرار گیرد؟ با این مفروض آیا سیاست دارای حقیقتی است که باید ادراک گردد یا تنها یک فن یا هنر است؟
این پرسش مقدمهای برای تحقیق ما در باب اندیشههای سیاسی در ایران، حد فاصل مکتب اصفهان تا حکمای الهی معاصر است. در این رساله در پی بررسی این نکته هستیم که اندیشه سیاسی عرفانی در ایران در فاصله زمانی مذکور دارای چه ویژگیهایی است.
غالب آثاری که تا کنون درباره تاریخ اندیشه سیاسی ایران به نگارش درآمدهاند، سیاست را ذیل حکمت عملی در فلسفه مشایی بررسی کردهاند، و بدین ترتیب نسب به بخش عظیمی از سنت فکری این سرزمین، یعنی حکمت الهی و فلسفه اشراقی، غفلت ورزیدهاند. ما در این رساله در جست و جوی ماهیت اندیشه سیاسی در متون عرفانی و اشراقی بودهایم، که متاسفانه غالبا نادیده انگاشته شدهاند و همین غفلت بدل به مبنایی برای داوریهای عجولانه در باب اندیشه سیاسی ایران گشته است».