درباره ارزیابی تأثیرات اجتماعی سیاست ها، برنامه ها و طرح ها
سیرایت میلز معتقد بود: «امروزه افراد غالباً احساس میکنند که زندگیهای خصوصیشان، مجموعهای از گرفتاریهاست و قادر نیستند بر مشکلات زندگی روزانهشان چیره شوند». وی تحلیل اجتماعی را ترکیبی از فصل مشترک تاریخ، ساخت اجتماعی و بیوگرافی افراد بهمنظور ایجاد چشماندازی کلّنگرانه از نهادها، پویاییهای نهادی و جهت و سرعت تغییراتی که بر زندگی آدمیان وارد میشوند تلقی میکرد و معتقد بود بدون داشتن شناختی از نیروهایی که زندگی هرروزۀ مردان و زنان را تحت سلطه دارند، مردم هر روز بیشتر در برابر تغییرات احساس بیقدرتی میکنند. میلز امیدوار بود که بینش جامعهشناختی در خدمت کشف نیروهایی قرار گیرد که مشکلاتی عمومی، ساختاری و تاریخی پدید آوردهاند و به مردم کمک کند تا گرفتاریهای خصوصی خود را در چهارچوب این مشکلات عمومی درک کنند تا بهاینترتیب مردم بتوانند علیه این «نیروهای اجتماعی وسیعتری که مأوای گرفتاریهای آنهاست، تدبیری اتخاذ کنند».
سیرایت میلز به نیروهایی بسیار بزرگ در اندازۀ فرایندهای سرمایهداری نظر داشت، اما شاید اگر امروز دربارۀ دانش و عمل اتا مینوشت، منطق این رویکرد و نوع بهرهگیری آن از سنجش و کمیت را کاملاً در راستای بینش جامعهشناختی تلقی میکرد. اتا نیز در واقع رویکرد و ابزاری برای تحلیل مجموعهای از سیاستها، برنامهها و طرحهاست که از دل سامان جاری زندگی و ملهم از ساختارهای کلان جامعه برمیخیزند و زندگی روزانۀ آدمیان را تحت تأثیر قرار میدهند.