کلان شهر تهران از نظر تنوع فرهنگی و اجتماعی، یکی از متنوع ترین شهرهای ایران است. این فرهنگها اگرچه بهظاهر مستقل مینمایند، اما واقعیت این است که آنان دیگر بر مدار تاریخ خود نمیچرخند و درون فرهنگی به نام فرهنگ تهرانی ـ از آن جهت که تهران نماینده ایران است ـ یا بهتر است بگوییم ایرانی، مستحیل شدهاند و چیز زیادی برای گفتن ندارند. گروههای اجتماعی مختلفی چون زنان، جوانان، نوجوانان، دانشجویان، کارگران، کارمندان، بازاریان، صنعتگران، پزشکان، معماران وغیره دارای طیف وسیعی از خواستهها و تقاضاهای متنوعی در دو عرصه فرهنگی و اجتماعی بودند که برآوردهکردنشان کار آسانی نبوده است. نیازهای ورزشی، هنری، آموزشی، رفاهی، خدماتی، بهداشتی و درمانی، اوقات فراغت و مذهبی که همگی آنها نیازمند داشتن مبانی نظری، حقوقی و قانونی، تجربیات جهانی و خلاصه نیازمند مدل و الگویی بودهاند تا بر اساس یک الگوی مشخص و ازپیشطراحیشده و نیز برنامههای مدون اقدامات لازم صورت گیرد. درواقع بدون شناخت نسبت به نیازهای وسیع این گروهها و بدون مطالعه و بررسی همهجانبه، هرگونه اقدامی نیز بینتیجه و ابتر بوده است. از سوی دیگر همه این اقدامات برای آن بودهاند که مسیر توسعه اجتماعی و فرهنگی و نیز توسعه پایدار شهری طی شود تا از این رهگذر مسیر توسعه کشور میسر شود، زیرا معتقدیم توسعه تهران بهنوعی توسعه ایران را در پی خواهد داشت.شهرداری تهران در دو دهه اخیر بهطورکلی و بهویژه در هشت سال گذشته، منشأ تحولات و تغییرات عمدهای در حوزه اجتماعی و فرهنگی شهر تهران بوده است. با نگاهی هرچند سطحی و گذرا به این تغییرات میتوان به ابعاد گوناگون آن پی برد.