جنیفر کلمنت، داستاننویس اهل مکزیک بر این باور است که با ادبیات میتواند دنیا را تغییر دهد. او با این اندیشه داستانی واقعی از جنس نابرابری که در هر مختصات این دنیا در حال وقوع است، را آفریده است. او نابرابری و ظلم به زنان در جامعهی مکزیک را با قلمی پرنفوذ در داستان دعا برای ربودهشدگان به تصویر کشیده و فریاد آن را به گوش همهی جهانیان رسانده است. داستان دعا برای ربودهشدگان قصهای پرقدرت است که از سوی آیریش تایمز، روزنامهی ایرلند بهعنوان بهترین کتاب سال انتخاب شد.
کتاب «دعا برای ربودهشدگان» اثر «جنیفر کلمنت» در سال 2014 منتشر شد. داستان این کتاب روایت زندگی زنان و دخترانی است که در نابرابریها، جرم و جنایتهای یک جغرافیا محصورشدهاند. «جنیفر کلمنت» در این داستان که در مکزیک رخ میدهد کمدی سیاهی را روایت میکند که در آن اعجاز ایستادگی انسان در عمق فاجعه دیده میشود. او تصویر خیرهکنندهی زنانی را به جهان نشان میدهد که در پیامدهای جنگی نابرابر قرارگرفتهاند. این کتاب در طی سه بخش و بیستوهشت فصل نگاشته شده است و آنچنان جذاب و پرکشش است که خواننده را مجاب میکند که بیوقفه داستان را بخواند.
کتاب «دعا برای ربودهشدگان» بانام اصلی Prayers For The Stolen اثری قدرتمند با نثری جادویی و تأثیرگذار است که مفاهیم دوستی، خانواده و اراده را به چالش میکشد. این داستان تصویری از سرزمینی است که تنها زنان در آن زندگی میکنند و گاهی مردان خلافکار و قاچاقچی برای بردن بردهای جدید به آنجا سر میزنند. تصویری زنده و تأثیرگذار از زنان روستاهای مکزیک که دختران خود را حتی به خاک میسپارند تا دزدان آنها را به دست نیاورند. «لیدی دی گارسیا مارتینز» دخترکی بانمک و باهوش نمادی از دختران این سرزمین است که داستان زندگیاش در کتاب «دعا برای ربودهشدگان» روایت میشود. او به همراه دوستانش «ماریا»، «پائولا» و «استفانی» کودکی خود را در این روستا میگذرانند و درگیر مشکلات و مسائل محل زندگیشان میشوند. «لیدی»، «ماریا»، «پائولا» و «استفانی» در پی مشکلات و ناهنجاریهای منطقه سکونتشان تلاش میکنند تا خود را به مرزهای آمریکا برسانند تا نجات یابند.
«لیدی دی گارسیا مارتینز» باپوست و چشمهای قهوهای و موهای فر در دنیایی پر از ابهامات زندگی میکند. او در تلویزیون دختران زیبای را میبیند که موهایشان را پاپیون صورتی تزیین کردهاند درحالیکه مادرش زمانی که او به دنیا آمده به همه اعلام کرده است فرزندش پسر است. مادرش هرروز به او میگوید ما تو رو زشت میکنیم و «لیدی دی گارسیا مارتینز» به این فکر میکند شاید در مکزیک بهترین چیز این است که یک دختر زشت باشی.
مادر راست میگفت؛ مردان ما از رودخانه گذشتند تا به امریکا بروند. آنها تا سینه به آب زدند اما وقتی به آنطرف رسیدند مرده بودند. زنها و بچه هاشان را جا گذاشتند و وارد قبرستانی بزرگ به اسم امریکا شدند. پول فرستادند، یکی دو بار برگشتند، اما همهاش همین بود. بنابراین در سرزمینمان ما دستهای زن بودیم که کار میکردیم و سعی میکردیم خودمان را بار بياوریم. تنها مردان آن دوروبر آنهایی بودند که سوار ماشینهای شاسیبلند و موتورسیکلت با اسلحهی 47 AK روی شانههایشان و بستهای کوکایین در جیب شلوار جین و یک پاکت سیگار مارلبورو قرمز توی جیب جلو پیراهنشان ناگهان ظاهر میشدند. عینک آفتابی ری بن میزدند و باید مواظب میبودیم توی چشمشان نگاه نکنیم، هرگز نباید آن مردمکهای کوچک سیاه را که به افکارشان راه داشت ببینیم. یکبار در اخبار شنیدیم سیوپنج کارگر که در حال برداشت محصول ذرت بودند بهوسیلهی چند مرد با سه تا کامیون ربوده شدند. آدمرباها اسلحه را بهطرف کارگران مزرعه گرفتند و آنها را وادار کردند سوار کامیونها شوند. کارگرها پشت کامیونها مثل گلهای گاو به هم فشرده ایستادند. بعد از دو سه هفته کارگرها به خانههایشان برگردانده شدند. به آنها اخطار دادهشده بود اگر دربارهی اتفاقی که برایشان افتاده باکسی حرفی بزنند کشته خواهند شد. همه میدانستند آنها را برای برداشت محصول ماریجوانا برده بودند. اگر ساکت باشی هیچ اتفاقی نمیافتد، مطمئناً یک روز یک نفر شعری در آن مورد خواهد سرود. هر چیزی که نباید بدانی یا در موردش حرف بزنی بالاخره به یک ترانه تبدیل میشد.
مادرم گفت «آخرش یه آدم احمق دربارهی کارگران مزرعه ترانهای می سازه و سر خودش رو به باد میده.»
من و مادرم تعطیلات آخر هفته به آکاپولکو میرفتیم. او آنجا در خانهی یکی از خانوادههای ثروتمند مکزیکوسیتی نظافتچی بود. اعضای خانواده در ماه چند تعطیلی را در منطقهی ویلایی لب دریا میگذراندند. سالها آن مسیر را با ماشین رفتند و آمدند، تا اینکه روزی یک هلیکوپتر خریدند. چند ماهی طول کشید تاباند فرود را در ملکشان بسازند. اول میبایست استخر را با خاک پر میکردند و روی آن را میپوشاندند و بعد استخر جدید را چند متر آنطرف تر میساختند. جای زمین تنیس را همتغییر دادند تا هلیکوپتر تا آنجا که ممکن بود از خانه دور باشد.
«جنیفر کلمنت» Jennifer Clement شاعر و نویسندهی اهل مکزیک در سال 1960 متولد شد. او در نوجوانی به آمریکا مهاجرت کرد و رشتهی ادبیات و مردمشناسی را در دانشگاه نیویورک آغاز کرد. او اولین کتابش را در سال 2000 به نام Widow Basquiat را منتشر کرد که بسیار توجه علاقهمندان به کتاب را جلب کرد. «جنیفر کلمنت» با انتشار کتاب «دعا برای ربودهشدگان» به شهرت رسید و برای آن موفق به دریافت دکترا افتخاری انجمن استعدادهای ملی شد. این اثر از سوی نیویورکتایمز بهعنوان اثری برجسته برگزیده شد و والاستریت جور نال دربارهی آن نوشت: «رمانی زیبا و تأثیرگذار.» همچنین این اثر دو جایزهی انساندوستی سارا کاری در سال 2014 و جایزه پن فاکنر را در سال 2015 را نیز از آن خود کرد.
«جنیفر کلمنت» علاوه برنوشتن داستان، چند دفتر شعر نیز تا امروز به زبانهای انگلیسی و اسپانیایی منتشر کرده است و به همراه خواهرش برنامهی خوانش شعر هفتگی The San Miguel Poetry Week را برگزار میکند. «جنیفر کلمنت» رئیس انجمن پن مکزیک است و در جهت رشد مطبوعات و روزنامهها فعالیت میکند.
کتاب «دعا برای ربودهشدگان» را «میچکا سرمدی» به فارسی ترجمه کرده و «نشر چشمه» آن را در سال 1393 منتشر کرده است. کتاب الکترونیکی «دعا برای ربودهشدگان» در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «میچکا سرمدی» اولین مواجهش با این کتاب زمانی بوده است که 250 دخترمدرسهای را در نیجریه میربایند و او با شنیدن این خبر انگیزه میگیرد تا کتاب را ترجمه کند. از کتابهای دیگر این مترجم میتوان به «خانه» اثر «تونی موریسون»، «شبی عالی برای سفر به چین» اثر «دیوید گیلمور» و «پیله و پروانه» اثر «ژان دومینیک بوبی» اشاره کرد که نسخه الکترونیک آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
کتاب «دعا برای ربودهشدگان» برای همهی علاقهمندان به داستان و رمان جذاب است. این کتاب نمایندهای از کشورهای آمریکای جنوبی و ادبیات لاتین است به همین دلیل اگر تا امروز کتابهای این منطقه را مطالعه نکردهاید با خواندن این داستان میتوانید قدم در مسیر زندگی مردم این ناحیه بگذارید و اندازهی دویست صفحه با آنها همراه شوید. ادبیات لاتین یکی از غنیترین بخشهای ادبیات جهان است که داستانهای بلند و کلاسیک بیشماری را شامل میشود و داستان «دعا برای ربودهشدگان» فرزند تازه متولد شدهی این ادبیات است.
همچنین داستان«دعا برای ربودهشدگان» مناسب کسانی است که دغدغهی اجتماعی زنان را دارند، زیرا این داستان قصهای تکراری از آزار و اذیتهای قدرتمندان و مردان نسبت به دختران و زنان است. این داستان ایستادگی و ستیز زنان در برابر مشکلات را به تصویر میکشد و بردهداری در دنیای مدرن را مطرح میکند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 209 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۵۸:۰۰ |
نویسنده | جنیفر کلمنت |
مترجم | میچکا سرمدی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Prayers for the stolen: a novel |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۲۲ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 64,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان جالبی داشت. داستان زنان مکزیکی میتونه داستان خیلی از زنها تو جاهای مختلف دنیا باشه... کتاب موضوع غم انگیزی داره ولی با وجود لحن طنز امیز نویسنده ، فضای کتاب خیلی سیاه و تیره نیست که ادم رو ناراحت کنه. از خوندنش لذت بردم.
کتاب نثر و نوشتار روون و جذابی داره، زندگی پر چالش زنان آمریکای لاتین و تا حدودی تصویرسازی میکنه و بیشتر اینکه اطلاعات کاملی از ناتوانی، بدبختی و فقر حاکمه و به تبع تاثیرش روی زندگی و سرنوشت انسانهای این منطقه در اختیار قرار میده. در مجموع خوندنش غیر مفید نیست.
بعد از مدت ها یه کتابو تو زمان خیلی کم خوندم واقعا لذت بردم داستان غمگینه ولی واقعا زیباست و به ادم یاداوری میکنه که بعضیا در چه شرایط سختی زندگی میکنند شیوه بیان نویسنده هم خیلی به دلم نشست حتما بخوندیش:)
داستان خیلی غم انگیزی داره. ترجمه ی روان و ماجراهای عجیب و غمگینی که توی کتاب اتفاق افتاده باعث شد یه روزه تمومش کنم.
کتاب عالیه. اما این تجربه اولم در خرید کتاب الکترونیک و شاید آخریش بود. خطوط آخر هر صفحه دیده نمیشه و عملا دارم کتاب رو نصفه نیمه میخونم
خیلی کتاب ساده و روانی بود که جنبه های تلخ زندگی رو تو روستاهای مکزیک به شیرینی روایت میکرد و توصیفات خیلی خوبی داشت.
با وجود داستان غمگین و ناراحت کننده ای که داره، نویسنده با زبون طنز از تلخی داستانش کم کرده. داستان خوبی بود
داستانی حقیقی وتلخ از خواندنش لذت بردم بخصوص از نگاه طنزآمیز نویسنده به مصیبتها
داستان پراز حوادث غمناک و ناراحت کننده از جنوب امریکا ومکزیک...درکل برای یکبارخوندن خوب بود
خیلی غمگینه، باید خیلی سلیقه خاصی در رمان داشته باشید تا به دلتون بشیته، من دوستش نداشتم