زمان خیلی سریع میگذرد، مثل یک چشم به هم زدن. همین دیروز پای نیمکتهای چوبی نشسته بودند و حروف الفبای فارسی را یاد میگرفتند. از آن روزها تا حالا نزدیک چهار دهه گذشته است. این چهار دهه یعنی فرصت کافی برای یاد گذشته و خاطرهبازی. برای بچههای دهه 60 و 70، دوران کودکی چندان هم با خاطرات خوب و خوشی همراه نبوده است. هرچه باشد نسل بعد از جنگ چندان فرصتی برای استفاده از امکانات روز دنیا ندارد و باید با کمترین داشتهها زندگی خود را بسازد. شاید تنها چیزی که از آن روزها مانده باشد، همین خاطرات و یادش به خیرهایی باشد که با آهی عمیق از دل همراه میشود. کمی به فکر فرو میروند و در پایان فقط لبخندی است که روی لبها میماند. گاهی حتی حسرت نداشتهها هم دوستداشتنی میشود و تمام دغدغههای کودکانه و معصومانهی آن روزها جلوی زندگی مدرن امروز رنگ میبازد. اما چه اهمیتی دارد، وقتی این بخشی از همان زندگی ساده و بیشیلهپیلهای بوده که داشتهاند. شاید گاهی دلمان همان زندگی را میخواهد، ساده و صمیمی. کتاب «فارسی اول دبستان» با همان صفحات رنگباخته و نقاشیهایی که بعد از آن مثل آن دیگر دیده نشد، بار دیگر وارد بازار کتاب شده تا یادگار و ادای احترامی باشد به تمام خاطرات پاک و کودکانهی بچههای دیروز و والدین امروز و فردا.
در کتاب درسی فارسی اول دبستان، همه چیز همانطور است که باید باشد، دستنخورده و ناب، درست مثل همان روزهای قدیم. صفحات این کتاب و خطبهخطش مثل همان روزهاست. این کتاب شاید برای بچههای امروز چندان جذابیتی نداشته باشد. اما برای بچههای دههی شصت و هفتاد، تمام دنیایشان بوده و هست. جلو جلو صفحاتش را ورق میزدند و چشمهایشان از این همه چیزی که باید یاد بگیرند باز میماند. در دنیای کودکانهی خود فکر میکردند «یعنی میشه من تا حرف "ی" رو یاد بگیرم؟ "ج" چقد سخته! دایرهی "م" کدوم طرفی بود؟ بالا یا پایین؟». این طور بود که پابهپای معلمهای مهربان و صبور، از الف تا ی را خواندند. حالا تابلوهای توی خیابانها را مدام با صدای بلند میخواندند و اسم خودشان را با افتخار مینوشتند، اما هنوز هم یکی دو جا چند تا دندانه زیاد و کم میآمد. این کتاب فارسی تا وقتی که این بچهها خیلی بزرگ شده و وارد کلاس پنجم شده بودند، همچنان کنار دستشان بود و هر از گاهی با فخرفروشی از روی آن الفبا را به بچههای کوچکتر از خودشان یاد میدادند.
کتاب اول دبستان این بچهها مثل دفترچه خاطراتی است که نوشتهها و رازهایش را با تمام همدورهها و بچههای محل خود شریک شدهاند، بچههایی که دلخوشیشان در زندگی همین درس و کتاب بود و بعدش هم یک دست گل کوچیک در بن بست محله. کتابها را آنقدر پرشور و سریع ورق میزدند که گوشهی تمام آنها جابهجا تاخورده و فرسوده شده بود. قهرمان زندگیشان نه باربی بود و نه بنتن، نهایتش امین و اکرم را داشتند. خواهر و برادری که الگوی رفتار و سبک زندگیشان هم بودند. دختر و پسری باادب که همیشه به پدر و مادر خود احترام میگذاشتند. از آن اولش که امین در سینی سیب داشت، تا جایی که ماه را تماشا میکردند، یا به سفر میرفتند، بچهها را هم با خودشان به دنیای کوچک و زیبایشان میکشاندند. از کوکب خانم، کبری و... هم تا دلتان بخواهد نکات زندگی و رفتارهای درست را یاد گرفتند. تا وقتی به پایان کتاب رسیدند و از «معلم عزیزشان تشکر کردند که به آنها خواندن و نوشتن را یاد داد». حالا این کتاب اینجاست، هرچند قدیمی و رنگورو رفته، اما برای بچههایی که زبان مادری را با همین کتاب یاد گرفتهاند، حس نوستالژیک آن شیرین، عمیق و ماندگار است و دوستداشتنیترین حسی است که تا بهحال تجربه کردهاند.
نقد و بررسی کتاب فارسی اول دبستان که در بالا آمده، فرصت مطالعه و انتخابی درست را در اختیار شما میگذارد. نسخهی الکترونیکی این کتاب در قالب pdf از طریق وبسایت فیدیبو و یا اپلیکیشن آن، بهآسانی قابل خریداری و دانلود است.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 3.۲۱ مگابایت |
تعداد صفحات | 108 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۳۶:۰۰ |
نویسنده | گروه نویسندگان |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۱/۲۵ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
وااااای تمرین خط و نقطه خخخخ یادتونه از این کارتهای حروف میذاشتن توی یه تابلوی نایلونی هر دفعه که یه حرف رو یادمون میدادن یکی از این کارتها پشت و رو میشد چقد ذوق میکردیم :) کارتهای خودمونو با کلاس بقلی مقایسه میکردیم پز میدادیم درس ما جلوتره خخخخ
برای ما که دهه ۷۰ هم بودیم همین کتاب تدریس میشد
احساس میکنم چیز بزرگی رو از دست دادم. دنیایی ک توش هرجوری بود راضی بودم. انقد همه چی در عین سختی خوب بود ک هیچوقت فک نکردم میشه راحت ترم بشه.سختی هاش شیرین ترین سختی ها بود.یادم اومد کتاب علوممون عکس مار داشت. من اون صفحه رو باز نمیکردم میترسیدم دستم بهش بخوره. روزی ام ک درسمون اونجا بود کتابمو بسته بودم و زیر چشمی کتاب دوستمو میدیم ک اگه معلم پرسید بدونم کجاشه. حداقل ماره ازم دورتر بود.چقد افسردم این روزا
من با دیدن این نوستالژی ها خیلی ناراحت میشم.. بخاطر نبود کسانی که اون روزها بودند و امروز دیگه نیستند .. هر چند نوستالزی ها رو دوست دارم . اینکه چرا دهه شصتی ها این چیزها رو بولد میکنند بخاطر اینه که اون روزها جز کتاب و درس چیزی نبود که دلخوش باشیم بهشون..فقط سختی بود و بی پولی .. دلمون به سادگی ها خوش بود . به آینده ای که قرار بود برامون گلستان کنند ... امید داشتیم که بزرگ میشیم و آینده درست میشه .. همه چیز رو دوست داشتیم و امیدوارانه به آینده چشم دوخته بودیم ... ولی نشد که نشد ... الان در سن بالای چهل سالگی چشم باز کردیم و دیدیم که سن مون بالا رفت و چهل سال سر کار بودیم و سر کارمون گذاشتند.. آینده ای هم که دیگه امیدی بهش نداریم .. چهل سال دروع و فریب .. و آینده ای سیاه و تاریک ...
این دقیقا کتاب ماست. سال ۱۳۶۷ من رفتم کلاس اول. کلی از خاطرات فراموش شده ام زنده شد. تصویر آن مرد با اسب آمد رو داییم برام نقاشی کرده بود. الان که دیدم یادم اومد. داییم فوت کرده .باورم نمیشه ۲۸ سال گذشته!!!!۲۸ سااال. دلم گرفت. مثل برق و باد گذشت. :(((
یک پیشنهادی دارم این کتاب را مطالعه کنید و با دست غیر مسلط یادگیری را از جمله خط و ... مجدد انجام بدهید و این کار نیمکره دیگر مغز را به شدت فعال می کنه مرحله به مرحله در اینجا نتیجه را براتون قرار می دهم به این فکر بودم که چنین کاری را انجام بدهم و دیدم فیدیبو کتاب اول دبستان و قرار داده در این عمر کوتاه راهی جز یادگیری ، رشد و لدت نیست جوینده یابندست سروشمس
ﻳﺎﺩ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﺑﺨﻴﺮ. ﺑﺎ ﺷﻮﻗﻲ ﻛﺘﺎﺑﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪﻭ ﻛﻪ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﻴﺪاﺩﻥ ﻭﺭﻕ ﻣﻴﺰﺩﻳﻢ و اﻭﻝ ﻋﻜﺴﺎﺷﻮ ﻣﻴﺪﻳﺪﻳﻤﻮ ﺑﻌﺪ ﺭﻭ ﺟﻠﺪﺵ ﻧﺎﻳﻠﻮﻥ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪﻳﻢ ﺗﺎ ﻛﺜﻴﻒ ﻧﺸﻪ و ﺑﻮﻱ ﻛﺘﺎﺏ ﻧﻮ ﺭﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻴﻢ.ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺧﻴﺮ
وای خدایا این کتاب واقعا محشره وای دوران کودکی من این درس ها . یادش بخیر اون زمان ها برف می اومد حسابی قد کمر ، بارون می زد سیل می شد تابستان های گرم که تو کوچه اب بازی می کردیم واقعا یادش بخیر ??????????????
آخ نههههههه کتاب من شعر خوشا به حالت ای روستایی رو داشت بهههههتریییییییین درس کتاب فادسی اول دبستان چقققققدر جاش تو این نسخه خالیه البته حتنا اونایی که این کتاب کتابشون بوده با شعر داخل این نسخه خاطره دارن آخی همیشه آخر شعر می گفتم جعفر ابراهیمی شاهد!
اخ آخ افسوس این دوره آلوده است نه به دود بلکه به گوشی و تبلت و بازی رایانه ای که بیشتر و بیشتر میشه . یاد دوران قدیم به خیر