سرزمین قصهها، قلمرویی جادویی است که میتواند ساعتها خواننده را در ماجراهای خود غرق کند. قصههای کهن ایرانی به جز سرگرم کردن خواننده منبعی از آداب و رسوم گذشتگان این مرز و بوم است که قرنها با قصهگویی فرهنگ والای خود را به نسلهای بعدی منتقل کردهاند.
یکی از این فرهنگهای قدیمی، عیاری و جوانمردی است که گوشههایی از آن هنوز در زندگی امروزی به چشم میخورد. سمک عیار اولین داستان بلند و یکی از زیباترین داستانهای ادبیات فارسی است که ماجراهای آن دربارهی عیاران است.
مرزبان شاه، پادشاه ماچین پس از سالها صاحب پسری میشود که او را خورشید مینامد. زمان میگذرد و خورشید بزرگ میشود و در حین یکی از شکارهایش مه پری، دختر فغفور شاه چینرا میبیند و دلباختهاش میشود. اما برای رسیدن به مه پری مشکلات بسیاری هست. یکی از این موانع دایهی جادوگر اوست که برای خواستگاران مه پری شروط سختی مثل رام کردن اسب وحشی میگذارد؛ هر کدام از خواستگاران در این چالشها شکست بخورند، جادوگر آنها را میرباید. خورشیدشاه تلاش میکند از پس این چالشها برآید اما اتفاقاتی میافتد و جادوگر فرخ روز، برادر خورشیدشاه را اسیر میکند.
سمک از عیاران و پهلوانی نامآور است که با خورشیدشاه، پسر شاه حلب دوست است و با هم سوگند برادری خوردهاند؛ سمک که خورشید را در وضعیتی دشوار می بیند به کمکش میشتابد تا دایه را شکست دهند و دو دلداده به هم برسند. دیری نمیگذرد که پسر خورشیدشاه، فرخ روز متولد میشود؛ پسری که بارها از پدر و مادرش جدا میشود. در طالع او آمده است که بر سرزمینهای وسیعی فرمانروایی خواهد کرد. شرح رسیدن فرخ روز به معشوقش، گلنار نیز از بخشهای جذاب داستان سمک عیار است.
یکی از حریفهای اصلی آنها در داستان، زلزال شاه است و بین عیاران طرفدار او و گروه سمک جنگهای بسیاری درمیگیرد. قصۀ سمک عیار، شرح ماجراهای گوناگونی است که بر سر راه این دو قرار می گیرد و سمک تلاش می کند بر خیانتها و دروغها غلبه کند و راستی و جوانمردی را زنده نگه دارد.
سمک عیار داستانی بازمانده از سدۀ ششم هجری است که ریشههای قدیمی تری در دورهی باستانی ایران دارد. اصل داستان به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل شده تا فرامرزبن خدادادبن عبدالله کاتب ارّجانی آنها را جمعآوری میکند. از آداب و رسوم گذشتهی ایران هیچ سندی در دست نیست؛ کتاب سمک عیار مرجع ارزشمندی برای دستیابی به برخی آداب و رسوم و شرایط اجتماعی گذشته است.
قصهگویی و نقالی از زمانهای دور در جامعهی ایرانی رواج داشته و یکی از مهمترین کاربردهای آن سرگرم کردن است. به همین منظور، قصهها از مجموعهای از حوادث و ماجراهای جذاب شکل گرفتهاند که با همراه کردن خواننده با خود برای مدتی او را به دنیای ساختگی قصه وارد میکنند و ارزشها و آموزههای اخلاقی را به او منتقل میکنند. در داستانهای عامیانه از گروههای مختلف نماینده وجود دارد با این حال شخصیت اصلی داستان اغلب از طبقهی بالا انتخاب میشده است. سمک عیار در این میان نمونهی منحصر به فردی است چون قهرمان آن از طبقهی متوسط است.
فرامرزبن خداداد، راوی داستان را «صدقه بن ابیالقاسم شیرازی» معرفی کرده که او را با الفاظی چون «خداوند حدیث»، «راوی قصه» و «مولف اخبار» نیز مینامد. داستان نثری ساده و روان دارد و از ویژگی تو در تویی برخوردار است به طوری که هنوز یک داستان تمام نشده، داستان دیگری شروع میشود و داستانها در دل هم قرار دارند. راوی هر جا که قسمتی از داستانی را که بهخاطر شرح حادثهای رها شده، دوباره آغاز میکند، مطلب را با عبارتی مثل «ما باز آمدیم بر سر قصهی ...» ادامه میدهد.
شیوهی قصهگویی در داستان سمک عیار استفاده از چند الگوی پرتکرار از جمله وصف مکان اتفاقها، شرح هویت شخصیتها، اشارههایی به زمان و ارائهی نقد و نظر دربارهی پیشامدهای گوناگون است. مکان در داستان سمک عیار حضور پررنگی دارد و از مهمترین آنها میتوان به زندان و قلعه اشاره کرد. قصهگو از تواناییهای عیاران در نقب زدن و نجات دادن زندانیان استفاده میکند تا داستانش شیرینتر و شنیدنیتر شود.
راوی روشهای گوناگونی برای معرفی شخصیتهای داستان بهکار میبرد که یکی از آنها نسبت دادن برخی صفتها مانند زیبایی، زشتی، قدرتمندی و ... به شخصیتهاست.
یکی از درونمایههای اصلی داستان سمک عیار، جوانمردی و وصف حال عیاران است. سمک، قهرمان داستان خود از گروه عیاران است که از مریدان و شاگردان جوانمردی به نام «شغال پیل زور» محسوب میشود. بنابراین داستان مملو از حکایت عیاریها، پهلوانیها و نبردهایی در دورهی خاصی از تاریخ است و آداب و رسوم عیاران را به خواننده معرفی میکند. برای مثال نخستین گام برای پیوستن به عیاران، «به شادی خوردن» بوده است؛ به این معنی که عیار تازهوارد با دیگران پیمان میبندد و حلقهی ارادت در گوش میاندازد. منظور از شادی خوردن، نوشیدن آب و نمک است که به آن جام جوانمردی نیز میگفتند و هدف از این کار نمادین، احترام گذاشتن به حق نمک بوده است. حرمت نان و نمک، یکی دیگر از آدابی است که از عیاران بهجا مانده و امروز نیز در بین مردم کاربرد دارد. اصطلاح شادی خوردن در داستان سمک عیار بیشتر به معنای شاگردی و خدمتکاری به کار رفته است و عیاران بسیاری برای خدمت کردن به سمک شراب مینوشند.
رسم برادری و خواهری عیاران از آداب دیگری است که در داستان سمک عیار به وفور به آن اشاره شده است. رسم به این صورت است که وقتی عیاری به عیار دیگر یا پهلوانی یا حتی یک فرد عادی برخورد میکند که با یکدیگر قصد انجام عملیاتی را دارند، دست همدیگر را میگیرند و به پروردگار و نور و نار سوگند میخورند که برادر، پشت و پناه هم باشند و به یکدیگر وفادار بمانند.
عیاران همیشه با خود وسایل و لوازمی برای ماموریتهای عیاری یا دفاع از خویش به همراه دارند. از جمله ابزاری که در داستان سمک عیار زیاد از آن استفاده میشود، کمند، کارد، سوهان، خنجر، نمد و ... است. کیسهی دارو هم از وسایل سمک است که در آن هم داروهایی برای تغییر چهره و هم زهرهایی برای نابودی دشمن دارد. یکی از نقات قوت سمک که باعث جذابیت داستان میشود، استفاده از قدرت فکر برای پیروزی بر موانع است. او با استفاده از ترفندهای مختلف از تغییر چهره گرفته تا پوشیدن لباسهای گوناگونی چون لباس گدایان، مطربان، سرهنگان، زاهدان، زنان و دشمنان تلاش میکند تا به اهدافش برسد.
بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، خلاصهای از داستان سمک عیار را با کوشش مهدی مرعشی منتشر کرده است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه با مجموعهی “یکی بود یکی نبود” تلاش میکند تا متون ادبی قدیمی و ارزشمند ایران را برای مخاطبان نوجوان، جوان و بزرگسال تهیه کند. سمک عیار جلد ششم این مجموعه است که به بازنویسی و بازروایی این داستان کهن ایرانی اختصاص یافته و با ساختار و زبانی جدید و امروزی همراه با تصویرگریهای دیدنی محمد فتاحی برای خوانش آسان در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
روایت تصویری در قصهگویی عمری دراز دارد. خیلی قبلتر از ظهور فناوریهای رسانهای، اجداد ما با کشیدن تصویرهایی ساده بر دیوار غارها برای هم قصه میگفتند. بعدها، قصهگوها تصویر ماجراهای هیجانانگیز قصهی خود را بر پردههایی میکشیدند و حین نقالی، آن را به شنوندگان خود نشان میدادند و بر تاثیر داستان بر آنها میافزودند.
با اختراع فن چاپ، پای تصویر به کتابها باز شد و گونهای از کتاب تصویری به نام کمیک استریپ به وجود آمد که روایت آن بیشتر بر پایهی تصویر بود و در آن از متن بسیار کمی استفاده میشد. داستانهای مصور ژاپنی را «مانگا» مینامند و اصطلاح «انیمه» برای کارتونهایی که بر اساس مانگاها ساخته میشود، به کار میرود.
برخی از هنرمندان جوان ایرانی به صورت خودجوش تلاش کردهاند تا مانگایی طراحی کنند که بر پایهی داستان سمک عیار است. این اثر ترکیبی از فرم ژاپنی، قهرمان پردازی نسبتا غربی و درونمایهی ایرانی است و طراحی های آن نسبت به همتاهای ژاپنی خود چیزی کم ندارد.
این مانگا با عنوان «عیار» توسط سایت دنیای انیمه طراحی و منتشر شده و یکی از اولین مانگاهای ایرانی است که توانسته دوستدارانی برای خود پیدا کند. اسطوره ها و قصه های کهن ایرانی با ماجراهای پرکشش قابلیت تبدیل شدن به کمیک استریپها و انیمیشنهای جذاب را دارند. اما نحوهی قصهگویی و بیان داستانها در همراه کردن مخاطب شرطی اساسی است.
یکی از نکاتی که باعث موفقیت مانگای «عیار» شده، طراحان آن هستند که خود به دلیل آشنایی با انیمهها و مانگاهای ژاپنی سعی کردهاند این داستان مصور را جذاب تولید کنند. گرچه حال و هوای تصویرها تقلیدی از مانگاهای ژاپنی است ولی اقتباس از یک داستان ادبی و باارزش ایرانی در ساختاری امروزی باعث جذابیت بیشتر داستان شده و توانسته نسل امروزی را طرفدار خود کند. این موفقیت نشان میدهد که گنجینهی داستانهای ایرانی ظرفیت خوبی برای روایت شدن در قالبهای جدیدی چون انیمیشن دارد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۸۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 168 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۳۶:۰۰ |
نویسنده | مهدی مرعشی |
ناشر |