موقعیت انسانی، موقعیتی بدنی است. بدن، مادهای است هویتساز، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی؛ فضایی که خود را در معرض دید و خوانش و ارزیابی دیگران قرار میدهد. نامی که ما بر خود داریم، شناخته شدنمان، تعلق ما به یک گروه اجتماعی همه از خلال بدن تحقق یافته و انجام میگیرد. در این میان، پوست، در عین حال که حدود بدن را مشخص کرده، آن را فراگرفته، محاصره میکند و مرزی است زنده میان درون و برون، انعطاف زیادی نیز دارد، زیرا گشایش ما نسبت به جهان نیز از خلال پوست میگذرد که حافظهای حیاتی است. پوست پوششی است که شخص را درون خود میگیرد و با متفاوت کردن او از دیگران یا با شبیه ساختن او به دیگران بنا بر نشانههای به کار گرفته شده، به او موجودیت میدهد. بدن، ریشه هویتی انسان است، مکان و زمانی که جهان کالبد مییابد. بنابراین ما همانگونه که با یک هوشمندی بدنی روبرو هستیم، با نوعی بدنمندی اندیشه نیز سروکار داریم. فنون بدنی برای بیان عواطف، از دریافتهای حسی گرفته تا خالکوبی، از حرکات بهداشتی گرفته تا تغذیه، از آداب سفره گرفته تا شیوههای خوابیدن، از اشکال معرفی خویشتن گرفته تا مدیریت سلامت یا بیماری، از نژادگرایی گرفته تا سیاستهای بهبود نژاد، از خالکوبی گرفته تا سوراخ کردن پوست، بدن مادهای است پایان نایافتنی برای عملکردهای اجتماعی، بازنماییها و خیال. ممکن نیست بتوانیم از یک انسان سخن بگوییم بدون آنکه ابتدا فرض بگیریم چنین انسانی دارای بدنی محسوس و دارای حساسیتهای خاص خود باشد. مرلو پونی میگفت: «بدن ابزار عام ادراک جهان است.»
این کتاب برای شروع پژوهش و سر در اوردن از "بدن" و سرتیتر ها و موضوعات مربوط به اون تو حوزه جامعه شناسی گزینه بسیار خوبیه. متن گاهی ثقیل میشه که دقیقا متوجه نمیشم به خاطر ترجمه ست یا نه.
4
کتاب خوبیه کارشناسان تازه کار مردم شناسی هم میتونن ازش استفاده کنن چون این علم لازمه و در دانشگاههای ایران خیلی خیلی کم در موردش حرف زده میشه
5
من سوال دارم تا نظر!
از دوستان کسی میتونه به بنده اطلاع بده فرق محتوای این کتاب با کتاب دیگری با همین عنوان منتها از مولف و مترجم دیگه و انتشارات نقش و نگار.
4
این کتاب را بخوانید تا بفهمید که چیزی انقدر به ظاهر فیزیولوژیک را هم فرهنگ شکل می دهد. فرهنگ همه چیز است.