0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  خانه روبه رویی نشر افراز

کتاب خانه روبه رویی نشر افراز

گزیده ی داستان های کوتاه امروز آسیا

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
درباره خانه روبه رویی

درباره کتاب خانه روبه‌رویی

کتاب «خانه روبه‌رویی» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و معروف آسیایی است که به همت «اسدالله امرایی» گردآوری و ترجمه شده است. داستان «خال» در این اثر از «یاسوناری کاواباتا» نویسنده‌ی ژانی قرن بیستم است که به‌عنوان اولین ژاپنی توانست جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کند. این نویسنده در کودکی تمام اعضای خانواده‌اش را از دست داد به همین دلیل فضای منزوی و تاریکی در اکثر داستان‌های او دیده می‌شود. داستان «خال» در این کتاب روایت زنی به نام سایوکو است که خالی بزرگ بر روی شانه‌اش دارد. داستان دیگر مجموعه «خانه روبه‌رویی» به نام «قرض» از «فاضل اسکندر» نویسنده‌ی ایرانی‌تبار اهل آبخاز است. «فاضل اسکندر» تحصیلاتش را در مسکو گذراند و مدتی را به روزنامه‌نگاری مشغول بود و بیشتر آثارش را به زبان روسی منتشر کرد. داستان «شکار» در این مجموعه از «کنزابورو اوئه» نویسنده‌ ژاپنی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۴ است. این نویسنده مسائل اجتماعی و سیاسی را دست‌مایه‌ی داستان‌هایش قرار داده است. «ر. ک. نارایان» نویسنده‌ی داستان «خانه روبه‌رویی» این اثر است، این نویسنده‌ی هندی تألیف و نگارش داستان، رمان و مقاله در کارنامه‌ی کاری‌اش دارد. او یکی از چهره‌های برجسته‌ی ادبی قرن بیستم هند است که با زبانی طنز و کنایه‌آمیز داستان‌های زیادی خلق کرده است.

about book image

کتاب «خانه روبه‌رویی» اثری خواندنی و دل‌نشینی است که خواننده را در مدت‌زمان کوتاهی با بیشمار نویسنده‌ی کمتر شناخته‌شده‌ی ادبیات آسیا آشنا می‌کند. برخی از داستان‌های دیگر این کتاب عبارت‌اند از «کف بین» نوشته‌ی «اندرو لام»، «پسر» نوشته‌ی «حزقل آوشلاموف» و «رام کننده‌ی شیر» نوشته‌ی «ویکتور آردوف».

ترجمه کتاب خانه روبه‌رویی به زبان فارسی

کتاب «خانه روبه‌رویی» را انتشارات افراز با ترجمه‌ی «اسدالله امرایی» در سال 1389 منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «اسدالله امرایی» مترجم و نویسنده‌ی پرکار ایرانی در اردیبهشت سال 1339 در شهر ری به دنیا آمد، او تحصیلاتش را در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی به سرانجام رساند و از دهه‌ی شصت همکاری‌اش را با نشریات در حوزه‌ی ترجمه‌ی آثار بین‌الملل آغاز کرد. او درباره‌ی ترجمه‌ی مجموعه کوتاه «خانه روبه‌رویی» گفته است: «برای گردآوردن این مجموعه در حوالی خودمان گشت‌وگذاری داشته‌ام تجربه‌هایی از آثار انتقادی، تبلیغی و گاه و شتاب‌زده‌ی باب روز را یافته‌ام و برخی را کنار گذاشته‌ام... بسیاری از این نویسندگان امروز نیستند، حتی برخی از آن‌ها هیچ رد و نشانی باقی نگذاشته‌اند. برخی نیز به قله‌های ادب جهان رسیده‌اند. هند و چین و ژاپن و همسایه‌مان ترکیه سهمی در جایزه‌ی نوبل هم داشته‌اند که الگوی خوبی هستند. در این مجموعه هم به کمیت فکر کرده‌ام هم به کیفیت.» ازجمله آثار ترجمه‌ شده‌ی دیگر «اسدالله امرایی» می‌توان به «داستان‌ ناگهان»، «برف‌های کلیمانجارو»، «مردان بدون زنان»، «خزان خودکامه» و «کوری» اشاره کرد که نسخه‌ی الکترونیک و صوتی آن‌ها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای مطالعه و دانلود موجود است.

about book image

در بخشی از کتاب خانه روبه‌رویی می‌خوانیم

باگذشت سال، شوهر دیگر به زن فکر نمی‌کرد. نه به ‌این ‌علت که از علاقه‌اش به او کاسته شده باشد یا شوک گم شدن زن کمتر آزارش دهد. تمام مدت به او فکر نمی‌کرد. گاهی اوقات مثلاً وقتی با مشتری مهمی تلفنی حرف می‌زد و یا وقتی بعد از شام تلویزیون تماشا می‌کرد یا پسرش را به کلاس ورزش کودکان می‌برد، فراموش می‌کرد که زنش رفته، يا اصلاً زنی داشته است. وقتی می‌فهمید که فراموش کرده است، قلبش مختصری تیر می‌کشید، شبیه دردی که با نوشیدن سریع مایعات تگری بیخ دندان‌هایش احساس می‌کرد. پسر هم مثل قدیم زیاد سراغ مادرش را نمی‌گرفت. دوباره شب‌ها خوب و راحت می‌خوابید، چاق شده بود. مادربزرگ می‌گفت حالا خوب می‌خورد. مادربزرگ ر مامان صدا می‌زد، مثل پدرش.

بنابراین کاملاً طبیعی بود که یک روز تصمیم بگیرد عکس‌های قاب گرفته‌ی زنش را از روی تاقچه بردارد و به‌جایشان عکس‌های خودش و پسر کوچولو را بگذارد که دوستانش در سفر اخیر گرفته بودند. همین‌طور عکس پسربچه را درحالی‌که روی زانوی مادربزرگ نشسته و یک بادکنک قرمز جشن تولد دستش گرفته. به قول مادربزرگ عین پدرش وقتی که هم سن او بود، لبخند می‌زد. عکس‌های زنش را در یک پاکت گراف و ته کشو گذاشت که وقتی پسرش بزرگ شد به او نشان دهد. دفعه‌ی بعد که مادرش برای چندمین بار پرسید که ساری‌ها و کامیزهای او را جمع کنم تا فضای کمد بازتر شود گفت هر طور میل اوست.

مادرش گفت که الآن یک سال از این فاجعه می‌گذرد، بهتر نیست برای او در یکی از معابد برایش مراسم دعا بگیریم، گفت باشد. وقتی گفت که هنوز جوانی و باید به فکر ازدواج باشی و تازه پسرت هم به مادر احتیاج دارد، به خاله‌ی کوچکت در هند بگویم، سکوت کرد، اما مخالفتی هم نشان نداد.

یک شب که مادرش سرگرم پختن کاری گل‌کلم بود که در آن تخصص داشت، مادرش سرکه تمام کرد که برای این خورش ضروری می‌دانست. خواربارفروشی هندی بسته بود. شوهر یادش آمد که زنش همیشه ادویه‌های اضافی را توی قفسه‌ی بالایی می‌گذاشت.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
921.۳۲ کیلوبایت
تعداد صفحات
181 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۶:۰۲:۰۰
نویسندهگروه نویسندگان
مترجماسدالله امرایی
ناشرنشر افراز
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۳/۰۸/۲۵
قیمت ارزی
6 دلار
قیمت چاپی
4,400 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۹۲۱.۳۲ کیلوبایت
۱۸۱ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.4
از 5
براساس رأی 14 مخاطب
گیرا 🧲 (1)
5
64 ٪
4
21 ٪
3
7 ٪
2
0 ٪
1
7 ٪
9 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

این کتاب چهارمین کتاب از سری پنج کتاب داستانهای کوتاه اقای امرایی بود که خواندم بعد از سری داستانهای اروپا بهترین بود البته هنوز داستانهای افریقا مونده و نخوندم. از داستان شکار و در جستجوی شهربدون دیوانه و رام کننده شیر و قرض خیلی خیلی خوشم اومد

5

داستانهای خوبی داره و حسن چنین کتابهایی اینه که شما با نویسندگان مختلف آشنا میشید و بعد دیگر داستانهای نویسنده رو دنبال می کنید.

5

واقعااااا ارزش چند بار خوندن رو داره.مخصوصا داستان شکار که بسیار زیباست

5

این کتاب نسبت به سایر کتابهای کوتاه قاره های دیگه بنظرم خیلی بهتره و بیشتر توصیه میکنم

4

بعضی از داستاناش جالب بود ولی بیشتریاش خسته کننده دلستان دیوانه اش خوب بود

4
حال‌خوب‌کن ✨
خوش‌خوان 🪶
تلخ ☕️
پربار 🌳

چند داستان کوتاه ولی پر معنایی بود ، خیلی جذاب بودن من که خیلی دوست داشتم

5

داستانهای عالی، با ترجمه عالی استاد امرایی، شدیدا توصیه می‌شود..

5

کتاب بسیار خوبیه .واقعا دوست داشتم .

5

عالی بود

4.1
(16)
گیرا 🧲 (1)
165,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
خانه روبه رویی
گزیده ی داستان های کوتاه امروز آسیا
نشر افراز
4.1
(16)
گیرا 🧲 (1)
165,000
تومان