ادبیات کلاسیک فرانسه مملو از آثاری است که با خواندن آنها میتوانیم به قصههای زندگی اشرافی قرن نوزدهم میلادی فرانسه سفر کنیم. آثار شاهکار بعضی از نویسندههای این دوران، ادبیات فرانسه را زنده نگه داشته است. اونوره دو بالزاک از جمله افرادی است که با خلق داستانهایی واقعی، جزییات زندگی بورژواهای پاریس را به تصویر میکشد. اوژنی گرانده داستانی رمانتیک و عاشقانه است که در یک خانوادهی متمول اما بسیار خسیس رخ میدهد. دو بالزاک با مهارت فراوانش در نوشتن، رفتار شخصیتهای داستان را تحلیل میکند و ما با خواندن کتاب تا عمق ماجرا پیش میرویم.
اونوره دو بالزاک Honoré de Balzac در مه سال ۱۷۷۹ در شهر کوچکی در جنوب فرانسه به دنیا آمد. او در کودکی مدرسه را ترک کرد و با خانواده به پاریس رفت. مادر اونوره علاقهای به فرزندانش نداشت و به همین سبب فقدان عاطفی همواره گریبانگیر او بود.
اونوره دوبالزاک تحصیلاتش را در پاریس ادامه داد و در رشتهی حقوق فارغالتحصیل شد. او در جوانی رویای ناشر، تاجر، منتقد ادبی و حتی سیاستمدار شدن را در سر میپروراند اما به طور حرفهای به نوشتن مشغول شد. ابتدا تحت تاثیر «والتر اسکات» نویسندهی اهل اسکاتلند قرار گرفت و رمانهای تاریخی نوشت که ارزش ادبی نداشتند. او سپس برای کسب درآمد به نوشتن آثار طنز روی آورد که ناموفق بود. اونوره برای چاپ آثارش با ناشرین مختلف همکاری کرد و در آخر بدهی زیادی متحمل شد.
دوبالزاک سال 1831 رمان «چرم ساغری» را نوشت که برخلاف آثار قبلی او، خوانندگان و مننتقدان از ان استقبال کردند. اونوره دا بالزاک شبانهروز خود را وقف نوشتن کرد و قصد داشت وارد مجامع روشنفکری پاریس شود، اما مسائلی مانع شد.
اونوره دوبالزاک توجه زنان زیادی را به خود جلب کرده است. زنان متعددی در تلاش بودند با او در ارتباط باشند. او روابط عاشقانهی زیادی را تجربه کرد و به تاثیر از آنها، شخصیت زنان داستانهایش را ساخت. روابط او با زنان متفاوت بود. یکی از روابط عاشقانهی مهم بالزاک که در نگارش آثارش موثر بوده است، علاقهی او به «کنتس هانسکا» بود که زنی متاهل بود. «کنتس هانسکا» پس از مرگ همسرش پیشنهاد ازدواج اونوره دو بالزاک را رد کرد ولی در روزهای پایانی زندگی بالزاک که سخت بیمار بود، با او زندگی کرد و نامههای این دو تحت عنوان «نامه به بیگانه» منتشر شد.
اونوره دو بالزاک به زندگی اشراف علاقه داشت و به تقلید از آنها پیشوند «دو» را به اسم فامیلیاش اضافه کرد تا جزئی از خانوادههای اشرافی به حساب بیاید. او همواره ولخرجیهای فراوانی انجام میداد و در داستانهایش مردم اشراف پاریس را روایت میکرد. او از واقعگرایی و صداقت برای روایت شخصیتهای داستانهایش استفاده میکرد و این موضوع سبب میشد برخلاف علاقهاش به اشراف، زوال و مشکلات این طبقهی جامعه را نشان دهد.
مجموعهی آثار اونوره دوبالزاک از سال ۱۸۳۰ «کمدی انسانی» نام دارد. این مجموعه شامل 91 اثر کامل و 46 اثر ناتمام است. «کمدی انسانی» دربرگیرندهی داستانهای کوتاه، رمانها و مقالات اونوره است که بازتابی از اوضاع اجتماعی فرانسه در قرن نوزدهم میلادی است.
در این زمان حکومت «ناپلئون بناپارت» شکست میخورد و «دودمان بوربون» بر تخت سلطنت مینشیند. «دودمان بوربون» از خانوادههای اشرافی اروپا بودند که به شیوههای کهن پادشاهی میکردند. اونوره دوبالزاک به تاثیر از این وقایع به خلق داستانهای اعجاب انگیزی دست زد که افرادی همچون «امیل زولا»، «چارلز دیکنز»، «هنری جیم»، «گوستاو فلاوبرت» و «کارل ماکس» تحت تاثیر او قرار گرفتند. اونوره دوبالزاک در داستانهایش زندگی طیف گستردهای از مردم را روایت میکند؛ همانطور که داستان زندگی اشراف را بازگو میکند تهیدستان و مردم متوسط جامعه فرانسه نیز جای خود را در آثارش دارند. به پاس زحمات اونوره دوبالزاک او برندهی نشان لژیون دونور که بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه است، شد. از داستانهای ترجمه شدهی «کمدی انسانی» به «باباگوریو»، «شوآنها»، «دختر عمو بت»، «پزشک دهکده»، «اوژنی گرانده»، «کشیش دهکده» و «زن بیگناه» میتوان اشاره کرد.
کتاب اوژنی گرانده Eugénie Grandet را بالزاک در سال 1833 نوشت. این کتاب با مقدمهای طولانی شروع میشود که نویسنده در آن شرایط حاکم بر کتاب را توصیف میکند. کتاب اوژنی گراند روایت یک داستان عاشقانه در دل یک خانوادهی خسیس اشرافی است. کتاب داستان خانوادهای به نام گرانده در فرانسه که دختری بااحساس و زیبا به نام اوژنی دارند. اوژنی در کشمکش خواستگارهای اشرافی خود گیج و مبهوت است که ناگهان شارلی سر میرسد. شارلی برادرزادهی بابا گرانده است و او باید شارلی را رهسپار هند کند. اوژنی در مدت زمان کوتاهی که شارلی در خانهی آنها زندگی میکند، دلباختهی او میشود و فکر ازدواج با پسرهای دیگر را از سر بیرون میکند. شارلی به دنبال کسب ثروت باید به هند سفر کند اما قبل از سفرش سوگند پایداری به عشق را میخورد. اما بازگشت شارلی که دیگر جوانی پولدار شده است، سرنوشت داستان را جور دیگری رقم میزند.
کتاب اوژنی گرانده با ترجمهی محسن سلیمانی را «نشر افق» منتشر کرده است. کتاب اوژنی گرانده در مجموعهی عاشقانههای کلاسیک این نشر قرار دارد که نسخهی الکترونیک آن در فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
محسن سلیمانی کتاب را از نسخهی انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است و دربارهی آن میگوید :«متن انگلیسی که من ترجمه را از روی آن انجام دادهام نسخه دقیقی است به همین دلیل فکر میکنم ترجمه اخیر از نسخه قبلی دقیقتر و منطبقتر با نسخه اصلی باشد. مسئله دیگری که به من این انگیزه را داد که اوژنی گرانده را ترجمه کنم این بود که زبان فارسی در طول این سالها دچار تغییر و تحول شده و همچنین واژگان زبانی جدیدی در این زبان ایجاد شده که میشد از آنها در ترجمه جدید استفاده کرد. در این ترجمه سعی کردهام از واژگان جدید فارسی استفاده کنم تا متنی قابل فهم و درک مخاطب امروزی ارائه شود.»
سلیمانی در مقدمهای کتاب اوژنی گرانده نیز در مورد این اثر انوره گفته است: «اوژنی گرانده به لحاظ ساختاری یکی از آثار واقعگرایانهی بالزاک است و بالزاک در آن به پیروی از این شیوهی داستاننویسی، از شخصیتهای چند بعدی، جزئیات دقیق، گفتوگوها و محیطی واقعی و تصویر دقیق وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شخصیتهایش در متن داستانی گیرا استفاده کرده است.»
کتاب اوژنی گرانده را اولین بار «عبدالله توکل» سال 1328 از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده است. این نسخه از کتاب اوژنی گرانده را «انتشارات ناهید» منتشر کرده و در فیدیبو موجود است. همچنین کتاب اوژنی گرانده را «انتشارات اردیبهشت» با ترجمهی «شادی ابطحی» راهی بازار کرده است که این نسخه هم در فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «انتشارات جامی» با ترجمهی «وحید منوچهری واحد» هم کتاب اوژنی گراند را منتشر کرده است.
فیلم مکزیکی اوژنی گرانده یکی از اولین اقتباسهای سینمایی کتاب دوبالزاک هست که در سال 1953 ساخته شد. براساس داستان اوژنی گرانده فیلمی دیگری با همان نام کتاب در سال 1964 در ایتالیا ساخته شد که این فیلم به فارسی دوبله شده است. در سال 1994 هم این داستان موضوع فیلم دیگری شد که برندهی دو جایزهی بهترین بازیگر و بهترین موسیقی شد.
در این موقع ضربهی محکمی به در خورد که در واقع اعلام آمدن خانوادهی دگراسن بود و بعد از آن، ورود و سلام و احوالپرسیهای آنها نگذاشت کروشو جملهاش را تمام کند. محضردار از قطع شدن حرفش خوشحال شد. چون گرانده کم کم داشت با حالت مشکوکی به او نگاه میکرد و غدهی چربی روی بینیاش نشان از خروشی میداد که داشت شکل میگرفت. اما قبل از هر چیز، محضردار درست نمیدانست که رئیس دادگاهی حقوقی برای سواستفاده از طلبکارها به پاریس برود و خودش را درگیر کاری مخفیانه کند که مغایر با اصول صداقت و جوانمردی بود. از این گذشته، چون تا آن موقع بابا گرانده کوچکترین حرفی که نشان دهد میخواهد پولی بپردازد نزده بود، محضردار، به طور حسی از وارد شدن برادرزادهاش در این کار میترسید. به همین دلیل موقع ورود خانوادهی دگراسن از فرصت استفاده کرد و دست رئیس دادگاه را گرفت و جلوی پنجره بود و به او گفت :«برادرزاده، تا این جا هر چه گفتی کافی است. به اندازهی کافی فداکاریات را نشان دادی. اما متاسفانه شوق رسیدن به دخترش کورت کرده. بدبخت! نباید با تمام قوا پیش بروی. حالا بگذار من کشتی را هدایت کنم. تو فقط طنابها را بکش. فکر میکنی درست است شان خودت را به عنوان رئیس دادگاه برای یک همچین کاری خراب بکنی و..» اما حرفش را خورد، چون دید آقای دگراسن دارد با بشکه ساز پیر دست میدهد و به او میگوید :«گرانده، ما از مصیبت وحشتناکی که اخیرا به خانوادهی شما وارد شد، منظورم ورشکستگی شرکت گیوم گرانده و فوت برادرتان است، باخبر شدیم و به خاطر این واقعهی غمانگیز خدمتتان رسیدهایم تا تسلیت بگوییم.» محضردار حرف بانکدار را قطع کرد و گفت :«تنها واقعهی غمانگیز، فوت آقای گراندهی کوچک است. و اگر به موقع از برادرش کمک میخواست، هرگزخودکشی نمیکرد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 399 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۱۸:۰۰ |
نویسنده | اونوره دو بالزاک |
مترجم | محسن سلیمانی |
ناشر | نشر افق |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Eugenie Grandet |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۶/۲۵ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 62,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من نمیفهمم چرا فیدیبو توی خلاصه ی بعضی کتابا به جای این که خلاصه ی داستان رو بگه درمورد شهرت کتاب و نویسنده مینویسه
خیلی بد خیییلی چرت قشنننگ میشد بفهمی چی قراره بشه/ بدون هیچ گونه هیجان یا غافلگیری/ داستان از خودگذشتگی یه دختر احمق و کیف و حال خوشبختی یه پسر گناهگار/ بیشتر از آموزنده بودن بهت یاد میاد که تا میتونی تو دنیا بد باش و کلاه سر مردم بذار و مطمئن باش که هیچ اتفاقی برات نمیوفته
اگر در کتاب باباگوریو از فرط نزدیکی با پدری به دخترانش نفرین میفرستادید اکنون در اوژنی گرانده با نزدیک شدن به دختری، پدری را نفرین خواهید کرد. دو جاودانه اثر از بالزاک.
من اصلااا از این کتاب خوشم نیومد نه از شخصیت کاراکتر اصلی و نه از اتفاقات توی کتاب به نظر من که خییلی کتاب کلاسیک میخونم اصلا ارزش خوندن نداره
نسبت به کتاب های که تا الان خوندم باید بگم این کتاب ریتم خیلی کندی داشت و هیچ قسمتی از کتاب تاثیر گذار نبود برای همین به نظرم خیلی کتاب جالبی نبود
اوژنی گرانده داستان ساده ای دارد. داستان زندگی دخترکی که به خاطر خساست بی حد پدر ، در اوج ثروت ، اما در نهایت بدبختی زندگی میکند .
از خوندن کتاب لذت بردم اصلا خسته نمیشید از خوندنش ترجمه اش هم روان و خوب بود پیشنهاد میکنم بخونیدش متفاوته
سلام ، من کتاب دزیره رو خوندم و می خواستم بدونم ایا این کتاب داستان متفاوتی رو تعریف میکنه یا همان داستانه با روایتی متفاوت
کتاب خوبی بود. پایان تلخی داشت اما با توجه زندگی که پدر فراهم کرده وبجه رو اونطوری بار آورده بود دور از انتظار نبود
من اینو خیلی سال پیش خوندم ولی هیچیش یادم نیست. آخر داستانو میشه یه نفر بهم بگن بیزحمت؟