من کارم را روی اوتیسم در اوایل دهۀ 1970 شروع کردم، زمانیکه به واحد روانپزشکی اجتماعی MRC پیوستم و لورناوینگ را در تحقیقاتش در مورد اپیدمیولوژی اوتیسم همراهی کردم. در آن روزگاران قدیم، مفهوم ما از اوتیسم محدود بود و براساس معیارهای لئوکانر تعریف میشد. در نتیجه تحقیقات، مشخص شد که بسیاری از کودکان دارای تعدادی ویژگی هستند که توسط Kanner و Asperger توصیف شده است. مفهوم طیفی از اختلالات اوتیستیک با یافتهها بهتر از رویکرد طبقهبندی مطابقت دارد. این به معنای تداومی نبود که به آرامی از شدیدترین به کمشدید گذر کند. امکان جمع شدن صفات به هر شکلی وجود داشت.
پس از این کار، کتاب لورنا وینگ که اکنون در حال خواندن آن هستید (نوشته شده در سال 1996) تغییرات عمدهای را در مفهوم طیف اوتیسم نشان داد. گروه وسیعتری از افراد طبقهبندی شدند که در درک روابط اجتماعی مشکل مشترک داشتند. زمانیکه کتاب وینگ منتشر شد، با علاقه والدین و کارشناسان مواجه شد. صدای والدین در حال شنیده شدن است و متخصصان را برای ارائه کمک و حمایت از افراد در طیف اوتیسم آگاهتر میکند
درک ما از این وضعیت پیچیده در بیستوپنج سال گذشته پیشرفت کرده است، اما جالب است که ایدههای لورناوینگ در مورد طیف اوتیسم همچنان اساس نحوه تفکر ما در مورد چگونگی تشخیص ممکن است. ایدههای مدیریت این وضعیت و شیوۀ مدیریتی که ما در عمل استفاده میکنیم، اساساً امروز یکسان است. روشهای درمانی بطور مکرر تغییر میکنند، اما درک ما از نحوۀ رفتار و دیدن جهان افراد مبتلا به اوتیسم، و چرایی این موضوع، بسیار مهم است وبه وضوح دراین کتاب توضیح داده شده است. نقشه راه آینده ترسیم شده در کتاب راهنمای اوتیسم، ایجاد یک محیط و برنامه روزانه بود که موانع را به حداقل میرساند و مهارتهای بالقوه را به حداکثر میرساند.
حتی امروزه هیچ آزمایش فیزیکی یا روانی برای تشخیص اختلالات طیف اوتیسم وجود ندارد. تشخیص با توجه به الگوهای رفتاری از سالهای اول زندگی انجام میشود و این الگوها دراین کتاب به تفصیل شرح داده شده است.
چالشهای مشترکی وجود دارد، اما هیچکس دقیقاً مشابه دیگری نیست و هر کدام مشخصات فردی دارند. فصلی که رفتار کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیستیک را توصیف میکند، نمونههای روشنی از انواع تعامل اجتماعی، ارتباطات و تخیل ارائه میدهد که لورنا برجسته میکند. مهم آنچه اتفاق میافتد این نیست که آیا مشکلاتی وجود دارد یا خیر، بلکه اینا ست که چگونه مشکلات به وجود میآیند و خود را نشان میدهند. علاوه بر سهگانه اختلالات و رفتارهای تکراری، سایر مشکلات مرتبط نیز مورد توجه قرار گرفته است. با اینحال، تصور میشد که پاسخها به محرکهای حسی به جای یک عنصر اصلی در تشخیص، مورد توجه بیشتری باشد. اینها در حال حاضر بخشی از تانن در نظر گرفته میشوند، اما هنوز خیلی مهم در نظر گرفته نمیشوند. در عمل، دانستن اینکه آیا حساسیت به انواع محرکها بیشتر یا کمتر از حد طبیعی است، در حمایت و کمک به افراد در طیف اوتیسم اهمیت زیادی دارد. محیط زیست مهم است؛ شناخت این مشکلات حسی میتواند مشکلات رفتاری را کاهش دهد و این میتواند سطح اضطراب را کاهش دهد. تشخیص اینکه اوتیسم یک وضعیت طیفی است باید با افزایش شیوع آن همراه شود. یک مطالعه اپیدمیولوژیک که در اوایل دهه 1970 انجام شد نشان داد که شیوع بسیار بیشتر از ارقام اولیه است. زیرا کودکان بدون تظاهرات کلاسیک معمولی نیز در مطالعه گنجانده شده بودند. در واقع، عدد پیشنهادی 91 در هر 10000 بسیار نزدیکتر به نرخهایی بود که اکنون ادعا میشود.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۷۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 246 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۱۲:۰۰ |
نویسنده | نسیم سلیمی |
ناشر | کنکاش |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۲/۱۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 180,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |