داستان کوتاه «همسایهها» نوشته ریموند کارور، یکی از معروفترین و تحسینشدهترین آثار این نویسنده آمریکایی است که از طریق مینیمالیسم و سبک نوشتاری دقیق و موجز خود، به تأملات عمیق در زندگی روزمره و احساسات درونی انسانها میپردازد.
داستان «همسایهها» روایت زندگی زوجی به نامهای بیل و آرلین میلر است که زندگی روزمره و یکنواختی دارند. آنها در یک آپارتمان زندگی میکنند و به نوعی با زندگی خستهکننده و بیروح خود کنار آمدهاند. اما وقتی همسایههای آنها، یعنی خانواده استونز، برای مدتی به مسافرت میروند و از آنها میخواهند از آپارتمانشان مراقبت کنند، زندگی بیل و آرلین به طرز غیرمنتظرهای تغییر میکند. بیل ابتدا برای انجام وظایف سادهای مانند آب دادن به گلها یا غذا دادن به گربهی همسایه به آپارتمان میرود، اما به تدریج به جستجو و دستزدن به اشیاء شخصی همسایهها علاقهمند میشود.
بیل شروع به پوشیدن لباسهای همسایههایش و بررسی وسایل شخصی آنها میکند و نوعی حس کنجکاوی و هیجان تازهای را در زندگی یکنواخت خود تجربه میکند. پس از او، آرلین نیز با احساسات مشابهی درگیر میشود و این بازی کنجکاوی و بررسی زندگی همسایهها، به نوعی هیجان و شور دوباره در زندگی آنها میافزاید. با این حال، به تدریج این جستوجوی درونی و خارجی به نوعی حس عدم تعادل و حتی خطر منتهی میشود.
کارور در این داستان، از تکنیک مینیمالیستی استفاده میکند تا با جملاتی ساده و موجز، به عمق احساسات و تغییرات روانی شخصیتها بپردازد. زندگی خستهکننده و روزمرهی بیل و آرلین بازتاب نوعی از نارضایتی و دلزدگی است که بسیاری از افراد در جوامع مدرن تجربه میکنند. شخصیتهای داستان از یک زندگی معمولی و بیهیجان فرار میکنند و از طریق ورود به دنیای خصوصی همسایههای خود، به نوعی هیجان جدید دست مییابند.
این داستان به روانشناسی کنجکاوی انسانها میپردازد و نشان میدهد چگونه ما ممکن است به زندگی دیگران نگاه کنیم و چیزهایی را که نداریم، در آنها جستجو کنیم. داستان همسایهها نوعی انعکاس از حس غبطه و تمایل به تجربه زندگی دیگران است، حتی اگر آن زندگی نیز تفاوت چندانی با زندگی خودمان نداشته باشد. این روایت همچنین به محدودههای اخلاقی و حریم شخصی اشاره میکند و خواننده را به تأمل در مرزهای فضولی و کنجکاوی در زندگی دیگران وامیدارد.
هارولد بلوم، منتقد برجسته، دربارهی آثار کارور میگوید ریموند کارور از آن دسته نویسندگانی است که در کوتاهترین جملات، بیشترین عمق احساسی را ایجاد میکند. داستان «همسایهها» نمونهای از توانایی او در بازتاب دادن ناگفتهها و احساسات پنهان است.
در بخشی از داستان «همسایهها» با صدای عاطفه شکوری، محمدرضا محمدخانی و نگین مومنی میشنویم:
«بیل به آپارتمان استونها که رسید نفس عمیقی کشید. هنوز چیزی نشده هوا سنگین بود و کمی بوی نا میداد. ساعتِ طرحِ خورشیدِ روی تلویزیون، هشتونیم را نشان میداد. روزی را به یاد آورد که هریت با این ساعت به خانه آنها آمد تا آن را به آرلین نشان دهد؛ جوری آن شی برنجی را در دست گرفته بود و در مورد آن حرف میزد که انگار نوزادی را در آغوش گرفته است.
کیتی صورتش را به دمپاییهای بیل مالید، به پهلو چرخید و غلتی زد اما وقتی بیل به آشپزخانه رفت تا یکی از قوطیهای کنسرو درون کابینت را بردارد ناگهان از جایش پرید. گربه را به حال خود رها کرد تا با غذایش بازی کند و به سمت دستشویی رفت. خودش را در آیینه دید، چشمهایش را بست و بعد دوباره نگاه کرد.»
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «همسایهها» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 15.۴۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۵:۵۴ |
نویسنده | ریموند کارور |
مترجم | ثریا همتی |
راوی | عاطفه شکوری |
راوی دوم | نگین مومنی |
راوی سوم | محمدرضا محمدخانی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۱۸ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |