دویستوسومین برنامه صوتی خانه داستان چوک
داستان «پرندهای که از بالش جدا افتاد» نویسنده «زینب گشتیل» راوی «اکرم دهقان»
بخشی از کتاب
آلبومِ سوم است که نگاهم روی عکس میلغزد: «همین!»؛ مرد، تسبیح تربت را یک دور در هوا میگردانَد و محکم روی میز می کوبانَد؛ بعد با نوکِ انگشت، قاب عینکش را روی صورت بالا میبَرد و عکس را از درز جیبِ نایلونیِ آلبوم، بیرون میکِشد. اگر آنیکی عکس، در اسبابکشی گم نمیشد و کنار اینیکی میگذاشتم، شک ندارم که با هم مو نمیزدند؛ همان اتاق و همان زاویه؛ هرچند، نمیدانم از کیفیت دوربینش بود یا نه، اما آنوقتها هنوز رنگولعاب اتاق، تازهتر بود. رنگ نخودی دیوار، پوستهپوسته نشدهبود و تاقچهای که پشت به آن ایستاده بودم، گوشههای قابَش اینقدر سابیده نبود. پردۀ سبز صدفی هم که شکاف تهِ تاقچه را میپوشاند، حالا رنگپریدگیاش بیشتر و جابهجا چند سوراخ و ردِ نخکشی، بر آن افتاده بود. تاریخِ این عکس به حدود پنجسال بعد از آن برمیگردد؛ یادگاری، از زائری مسافر.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 30.۴۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۳۲:۲۹ |
نویسنده | زینب گشتیل |
راوی | اکرم دهقان |
ناشر | چوک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۶/۲۰ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |