توشیکازو کاواگوچی، نویسندهی یک سهگانهی جذاب و پرفروش
توشیکازو کاواگوچی نویسنده، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ژاپنی، زادهی ۱۹۷۱ میلادی در شهر اوساکا است. او پیش از این در گروه نمایش «سانیک اسنیل»، به نمایشنامهنویسی و کارگردانی تئاتر پرداخته است. کاواگوچی تاکنون یک کتاب ۳ جلدی نوشته است که «پیش از آنکه قهوهات سرد شود» نام دارد. این رمان، یکی از جذابترین و پرفروشترین آثار او در ایران و سراسر جهان است که حالوهوای رئالیسم جادویی را دارد و مضمون آن سفر در زمان است. این رمان اقتباسی از نمایشنامهی «۱۱۱۰ تولید» نوشتهی کاواگوچی است که «جایزهی بزرگ دهمین جشنوارهی درام سوگینامی» را از آن خود کرده بود. تا امروز بیش از پانصد هزار نسخه از این رمان به فروش رفته و نامزد «جایزهی کتابفروشان ژاپن» نیز شده است. از سایر نمایشنامههای توشیکازو کاواگوچی میتوان به «زوج»، «آهنگ غروب» و «وقت خانواده» اشاره کرد. همچنین ایوکو تسوکاهارا در سال ۲۰۱۸ فیلمی بر اساس رمان معروف توشیکازو کاواگوچی ساخته است.
سفر در زمان، در کافهای قدیمی
ماجرای رمان «پیش از آنکه قهوهات سرد شود» از این قرار است که در کافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو مشتریان میتوانند با نوشیدن قهوهای ویژه «سفر در زمان» را تجربه کنند؛ سفری که قوانین خاص خودش را دارد. قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمیگردنند، نمیتوانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همهی مشکلات گذشته را حل کنند؛ آنها تنها به اندازهی زمان سرد شدن قهوهی مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود به زمان حال بازمیگردند. توشیکازو کاواگوچی با کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود پرسشی تفکربرانگیز در ذهن ما پدید میآورد؛ اگر هر کدام از ما به جای مشتریان کافه بودیم و تنها یکبار فرصت داشتیم تا برای چند دقیقه فردی در گذشتهمان را ببنیم به ملاقات چه کسی میرفتیم؟
بخشی از متن کتاب «پیش از آنکه قهوهات سرد شود»
«تابستان آن سال، موج گرمایی ژاپن را فراگرفته بود. درجهی دما دائماً در سراسر کشور اعلام میشد. هر روز تلویزیون از هوای غیرعادی میگفت و غالباً به گرمایش جهانی اشاره میکرد. فوساگی مرخصی گرفته و با هم به خرید رفته بودند. روز واقعاً گرمی بود. به قدری گرم بود و چنان از این گرما اذیت شده بودند که فوساگی درخواست کرد به جایی خنک پناه ببرند و با هم دنبال جای مناسبی، مثل یک کافه گشتند. مسئله اینجا بود که همه همین فکر را کرده بودند. هیچکدام از کافهها یا رستورانهای خانوادگی که داخلش قدم میگذاشتند، جای خالی نداشتند. تصادفاً، تابلوی کوچکی را در یکی از کوچههای باریک دیدند. اسم کافه فونیکولی فونیکولا بود، مانند نام همان آهنگی که کوتاکه زمانی میشناخت. سالهای زیادی از شنیدن آن آهنگ میگذشت، اما همچنان موسیقی آن را واضح به یاد داشت. متن ترانه دربارهی صعود از یک کوه آتشفشانی بود. تصور مواد مذاب سرخ و سوزان در این روز داغ تابستانی همهچیز را گرمتر بهنظر میرساند و دانههای همچون جواهرِ عرق بر روی پیشانیاش شکل گرفته بودند. به هر صورت، وقتی درِ چوبی سنگین را باز کردند و وارد شدند، کافه خنکای مطبوعی داشت. صدای دینگدینگ زنگوله هم آرامبخش بود. و با اینکه سه میز دو نفره و سه صندلی کنار پیشخان داشت، تنها مشتری آن، زنی با پیراهن سفید بود که در دورترین میز از درِ ورودی نشسته بود. چقدر خوششانس بودند که چنین جای فوقالعادهای پیدا کرده بودند.»
نسخهی صوتی کتاب «پیش از آنکه قهوهات سرد شود»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر مون»، نسخهی صوتی جلد اول کتاب «پیش از آنکه قهوهات سرد شود» اثر «توشیکازو کاواگوچی» را با ترجمهی «روشنک ضرابی»، و با صدای «شیما درخشش» و «مهبد قناعت پیشه» تولید و منتشر کرده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 437.۴۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۷:۴۶:۱۵ |
نویسنده | توشیکازو کاواگوچی |
مترجم | روشنک ضرابی |
راوی | مهبد قناعتپیشه |
راوی دوم | شیما درخشش |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۴/۱۲ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
كتاب بسيار جالبي هست. اين دومين بار بود كه گوش ميدادم. دفعه اول با گويندگيه يك گروه ديگه بود و متاسفانه با سليقه من يكسان نبود اما اين دفعه با ص داي خانم درخشش و آقاي قناعت پيشه واقعا لذت بردم. از گروه هنري آوانامه كمال تشكر رو دارم كه واقعا هنرمندانه كتاب ها رو صوتي مي كنن. موسيقي متن فوق العاده بود مخصوصا موزيك پاياني بسيار با پايان كتاب همخواني داشت و باعث شد كه لذت بي پاياني از شنيدن كتاب ببرم. دفعه قبل فكر مي كردم كتاب بدي بود اما اينبار حتي نظرم نسبت به مفهوم كتاب هم تغيير كرد
انتظاری که از داستانی شگفت انگیز با این عنوان داشتم رو متاسفانه برآورده نکرد. اجرا بسیار خوب بود 🌹