کتاب صوتی گورهای بی‌سنگ نشر رادیو گوشه

نقد و بررسی کتاب صوتی گورهای بی‌سنگ

گورهای بی‌سنگ اثر بنفشه رحمانی، روایتی مستند از فراز و نشیب‌های زندگی زوج‌هایی است که در آرزوی فرزند، در مسیری پرماجرا قدم می‌گذارند. این کتاب، دریچه‌ای به سوی دنیای پنهان زنانی می‌گشاید که با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می‌کنند و در سکوت، رنج بیهوده بودن تلاش‌هایشان را به دوش می‌کشند. رحمانی با ظرافت و صداقتی مثال‌زدنی، لایه‌های عمیق احساسات و دردهای زنی را که در حسرت مادر شدن می‌سوزد، آشکار می‌کند. زنی که گویی هویت و تمامیت وجودش در گرو داشتن فرزندی است و در این مسیر پرفراز و نشیب، با چالش‌های روحی و روانی متعددی روبرو می‌شود. رحمانی با طرح پرسش‌هایی بنیادی و تأمل‌برانگیز، خواننده را به چالش می‌کشد تا تعریفی نو از خوشبختی، عشق و تداوم نسل ارائه دهد. در کتاب گورهای بی‌سنگ، نه خبری از لحنی احساسی و سانتی‌مانتال است و نه اثری از سیاه‌نمایی و ناامیدی به چشم می‌خورد. رحمانی با نگاهی واقع‌بینانه و لحنی صمیمی، خواننده را در مسیر پر پیچ و خم ناباروری همراه می‌کند و او را با رنج‌ها، امیدها و چالش‌های این تجربه دردناک آشنا می‌سازد. گورهای بی‌سنگ اثری ارزشمند و خواندنی است که درک عمیق‌تری از رنج‌ها و آرزوهای زنانی به خواننده می‌دهد که در حسرت مادر شدن، روزهای خود را در انتظار سپری می‌کنند. این کتاب، نه تنها برای زنانی که با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می‌کنند، بلکه برای تمامی انسان‌هایی که در جستجوی معنای زندگی و مفهوم خوشبختی هستند، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز خواهد بود. اگر شما هم به شنیدن  کتاب‌های صوتی ادبیات حوزه جستارها علاقه دارید حتما به دسته‌بندی کتاب‌های صوتی جستار فیدیبو سر بزنید.

بنفشه رحمانی، شاعری و نویسندگی در گذر زمان

بنفشه رحمانی، زاده‌ی سال 1358، شاعری توانمند و نویسنده‌ای خلاق در عرصه‌ی ادبیات معاصر ایران است. رحمانی با قلمی شیوا و لحنی دلنشین، به خلق آثاری بدیع و تأمل‌برانگیز می‌پردازد و در این مسیر، ذوق و استعداد سرشار خود را به رخ مخاطبان می‌کشد.

جهت مشاهده سایر آثار بنفشه رحمانی کلیک کنید.

چرا کتاب صوتی گورهای بی‌سنگ را بشنویم

گورهای بی‌سنگ، کتابی است که به روایت تجربیات واقعی زنان و زوج‌هایی می‌پردازد که با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می‌کنند. این کتاب، صرفاً شرحی از دردها و رنج‌های این افراد نیست، بلکه به مثابه سفری عمیق در وادی فلسفه وجود، هویت انسانی و مفهوم جاودانگی است. رحمانی با لحنی صمیمی و دلی پر از درد، خواننده را به سفری در بیمارستان‌ها، شیرخوارگاه‌ها و مطب‌های پزشکان می‌برد. در این مسیر، شاهد درد و رنج زوج‌هایی هستیم که در حسرت فرزند، روزهای خود را در انتظار سپری می‌کنند. گورهای بی‌سنگ، تصویری واقعی و بی‌سانسور از رنج‌ها و سختی‌هایی که زنان و زوج‌های نابارور با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، ارائه می‌دهد. رحمانی در این کتاب، از پنهان‌کاری‌ها و رودربایستی‌ها دوری می‌کند و با شجاعت، دردها و ناامیدی‌های خود را به اشتراک می‌گذارد. این صداقت و صراحت، باعث می‌شود تا خواننده به طور عمیق با شخصیت‌های داستان همذات‌پنداری کند و درد و رنج آنها را از نزدیک لمس کند. لحن صمیمی و دلی نویسنده در گورهای بی‌سنگ، باعث می‌شود تا خواننده به طور عمیق با شخصیت‌های داستان ارتباط برقرار کند و با آنها همذات‌پنداری کند. رحمانی با ظرافت و مهارت، احساسات و دردهای درونی خود را به تصویر می‌کشد و خواننده را به سفری تأمل‌برانگیز در وادی اندیشه و فلسفه زندگی دعوت می‌کند. گورهای بی‌سنگ، دیدگاهی متفاوت نسبت به فرزندآوری ارائه می‌دهد. در این کتاب، فرزندآوری صرفاً به عنوان یک امر طبیعی و بدیهی تلقی نمی‌شود، بلکه به عنوان انتخابی آگاهانه و همراه با چالش‌های متعدد به تصویر کشیده می‌شود. رحمانی با به چالش کشیدن هنجارهای رایج جامعه درباره فرزندآوری، خواننده را به تفکری عمیق در این باره وا می‌دارد که آیا واقعاً همه انسان‌ها باید و یا می‌توانند صاحب فرزند شوند؟

در بخشی از کتاب صوتی گورهای بی‌سنگ می‌شنویم

دوستی داشتم که از قول مادربزرگش می‌گفت زن‌ها سه پرده‌ی حیا دارند؛ پرده‌ی اول با بلوغ کنار می‌رود، پرده‌ی دوم با از دست دادن بکارت و پرده‌ی سوم با زایمان. بعد می‌خندید که «خوشحال باش، تو هنوز یه پرده‌ی حیا داری.» دوستم نمی‌دانست نازایی خود به‌تنهایی همه‌ی پرده‌های زندگی را می‌اندازد. «پشت پرده لباس‌زیرت رو درآر. بخواب روی تخت.» پیش هر دکتر جدیدی که می‌روی، هربار که درمان تازه‌ای را امتحان می‌کنی، هر جا که برای معاینه، عکس‌برداری و سونوگرافی می‌روی این را می‌شنوی. اغلب هم دکتر یا پرستاری هست که با تشر و تحقیر بگوید: «پاها باز. شل کن. منقبض نباش.» برای دکترها و پرستارها همه‌چیز عادی است و نمی‌دانند ترکیبی از درد و خشم و شرم است که عضلاتت را منقبض می‌کند. دکترها نمی‌دانند تو از اسپکولوم، پروب سونوگرافی، سرنگ تزریق ماده‌ی حاجب یا دستکش‌های لاستیکی نمی‌ترسی، از موقعیتی که در آن قرار گرفته‌ای خجالت می‌کشی، از آن حالت تسلیم و بی‌دفاع بودنی که در مطب‌ها و کلینیک‌های گوناگون و زیر دست دکترهای زیادی تکرار می‌شود. با همه‌ی این‌ها آدمیزاد می‌تواند به هر چیزی هر چند سخت عادت کند. از جایی به بعد، دیگر هیچ‌چیز در این فرایندهای تکراری سخت یا حتی شرم‌آور نیست. عادت کرده‌ای و از همه‌ی پرده‌ها رد شده‌ای. دیگر نه درد می‌کشی، نه خجالت. نه گریه می‌کنی، نه می‌خندی. نه خوشحالی، نه غمگین. آن‌قدر ترسیده‌ای که شجاع شده‌ای. در نازایی چیزهای غریبی هست که کسی نمی‌داند. تجربه‌هایی که هم می‌خواهی فراموش کنی و هم می‌خواهی به خاطر بیاوری. شاید دیوانه شده‌ای و دیوانگی درمان همه‌ی دردهای جهان است. چه کسی گفته است جنون انتها دارد؟ تو می‌توانی تا ابد بر قلاب دیوانگی بیاویزی و خودت را نجات دهی. مثل خفاش از پا آویزان شدم و توی هوا تاب خوردم. دست‌هایم را به دو طرف باز کردم و در حالت واژگون دور خودم ‌چرخیدم. من در چهل و یک‌سالگی می‌خواستم اریال یاد بگیرم؛ نوعی ورزش یا در واقع حرکات نمایشی که به صورت معلق و آویزان از سقف انجام می‌شود. چند ماه قبلش فهمیده بودم دیگر شانس چندانی برای مادر شدن ندارم. تصور نمی‌کردم اریالیست شدن به اندازه‌ی مادر شدن جذاب باشد، ولی احساس می‌کردم باید کاری بکنم؛ کاری برای آرام شدن، برای تمرکز بر بقیه‌ی زندگی. آموزش پیانو را هم کمی قبلش شروع کرده بودم. انگار دنبال راهی بودم برای غلبه بر رنج شکست. احساس می‌کردم سال‌ها وقت و انرژی و حتی پول را هدر داده‌ام و حالا باید کارهایی بکنم تا احساس بهتری داشته باشم. تراپیستم نظر جالبی داشت. می‌گفت خیلی از زن‌هایی که مشکل نازایی دارند سعی می‌کنند کارهای جدید و گاهی سخت یاد بگیرند تا ثابت کنند قوی‌اند و چیزهایی هست که آن‌ها از پسش برمی‌آیند. واقعیت این است که مادرها آدم‌های قوی‌تری هستند و چاره‌ای جز قوی بودن ندارند، چون باید از بچه‌های‌شان مراقبت کنند. در عوض، زنان نازا آدم‌های ضعیف‌تری هستند، چون یک‌بار برای همیشه شکست خورده‌اند. مادرها در بچه‌های‌شان ادامه می‌یابند و مثل بذری تکثیر می‌شوند، ولی زنان نازا در خودشان می‌پوسند و تمام می‌شوند.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب صوتی  گورهای بی‌سنگ

اگر شما هم به شنیدن کتاب‌های صوتی جستار علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

نامه ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی نویسنده  ریچارد براتیگان ناشر آوانامه

13 حکایت شیرین از طهران نویسنده  فرزانه نیکروح متین ناشر  انتشارات سیزده

ماهیگیران تمام عیار نویسنده  کالین ور ناشر  آوارسا