کتاب صوتی روش کنترل ذهن نشر استودیو نوار

کتاب صوتی «روش ‌های کنترل ذهن» را «خوزه سیلوا» (دانشمند مردمی آمریکا) بنیان‌گذار روش سیلوا و متخصص فرا روان‌درمانی، به رشته‌ ی تحریر درآورده است. این کتاب روش ‌های استفاده از توانایی ذهنی و پیش رفتن به‌ سوی آگاهی برتر را به ما می ‌آموزد. روش این کتاب بر پایه‌ ی مراقبه و همچنین تصویرسازی ذهنی است.

تحلیل کتاب صوتی روش کنترل ذهن

سیلوا در این کتاب، روش ‌های مراقبه و رسیدن به سطح آلفا و تصویرسازی ذهنی همراه با گفتگوی درونی را به ما می ‌آموزد و معتقد است که انسان هرچه بیشتر به مراقبه بپردازد، ذهن او آرامش و ثبات بیشتری پیدا می ‌کند و درنتیجه زندگی او متزلزل نخواهد بود و بیشتر می ‌تواند از توان ذهنی خود بهره جوید و قوه ‌ی تجسم خود را تقویت کند. همچنین باثبات ذهن نیروهای عجیب و غیرقابل‌باور آن را تجربه خواهیم کرد و به آگاهی برتر دست خواهیم یافت. به گفته ‌ی سیلوا همان طور که قلب ما دارای ارتعاش است، مغز ما نیز ارتعاش دارد و امواج مغز یک فرد بیدار بیست دور در ثانیه است.

مغز دارای چهار موج «بتا»، «آلفا»، «تتا» و «دلتا» است. از این چهار موج، بتا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف و دنیای فیزیکی است و سه تای دیگر برای ارتباطات روحی و رویا دیدن است. هرکدام از این موج ‌ها در بسامد خاصی از فرکانس ‌های مغزی قابل بهره ‌جویی و فعال شدن هستند و زمانی که ما با مراقبه (البته نه مراقبه معمولی زیرا روش مراقبه‌ ی سیلوا فعال است نه نافعال) کنترل ذهنمان را به دست می ‌گیریم. قادر خواهیم بود از این توانایی‌ ها حداکثر بهره را ببریم و هدایت و کنترلشان را به دست بگیریم. متد سیلوا یکی از اولین روش‌هایی است که فعالیت هوشیارانه ‌ی ذهن در سطح موج آلفا و فعال کردن و استفاده از نیمکره ‌ی راست مغز برای اندیشیدن را آموزش می ‌دهد. او معتقد بود با این روش می ‌توان انرژی مثبت را چه از راه دور و چه از راه نزدیک منتقل کرد و کنترل آن را به دست گرفت. نیمکره ‌ی راست مغز نقش مهمی را در روش سیلوا ایفا می ‌کند و به‌واقع نیمکره ‌ی راست وظیفه ‌ی حل و ارائه‌ ی راه ‌حل برای مشکلات و برطرف کردن عیب ‌ها و نواقص را دارد. پس با به کنترل درآوردن آن می توانیم از خلاقیت ‌هایش استفاده ‌های زیادی کنیم.

برای کنترل نیمکره ‌ی راست مغز ابتدا باید ارتعاشات مغزی‌مان را به طول‌موج آلفا برسانیم و سپس می‌ توانیم از نیمکره ‌ی مغزمان بهره ببریم. برای رسیدن به سطح پایه یا آلفا از روش شش به یک استفاده می شود. ۶- بعد بیرونی، ۵- خسته شدن پلک چشم ‌ها، - بسته شدن پلک چشم ‌ها، ۳- آرامش تن، ۲- آرامش روان، ۱- سطح پایه (آلفا)، تکرار برخی عبارت ‌ها در سطح آلفا بسیار سودمند است. مانند «من هرروز از هر لحاظ بهتر و بهتر می‌ شوم» و «من همیشه تن و روانم را سالم نگاه خواهم داشت».

روش سیلوا به‌ طور کل روش رسیدن به سطح آلفا، سپس تصویرسازی مثبت در جهت خواسته ‌هایمان و بعد بیرون آمدن از سطح آلفا است که آن نیز مانند وارد شدن به سطح آلفا روش خاص خود را دارد.

برشی از کتاب روش‌های کنترل ذهن

«من کمک می ‌کنم تا مراقبه را بیاموزید. هرچه بیشتر به مراقبه بپردازید، به همان نسبت عمیق تر به درون خود سفر خواهید کرد. با انجام مراقبه شخصی به آرامشی درونی و به ثبات دست می‌ یابید. ثبات این آرامش موجب می‌ شود که دیگر هیچ‌چیز نتواند زندگی فرد را متزلزل سازد. با انجام مراقبه، به آرامشی عمیق و همیشگی دست می‌ یابید؛ تجربه ‌ای شادی‌بخش برای دستیابی به سطوح عمیق آگاهی. هنگام مراقبه متوجه می‌ شوید که دیگر هیچ‌گونه نگرانی و احساس گناهی ندارید. زیباترین چیز هنگام مراقبه در سطح آلفا این واقعیت است که احساس گناه و خشم خود را نمی ‌توانید با خود همراه کنید.

وجود چنین احساساتی باعث می ‌شود که خودبه‌خود از سطح آگاهی مراقب ‌ها، خارج شوید؛ اما این‌گونه احساسات منفی با تمرین مداوم به ‌مرور از شما فاصله می ‌گیرند و سرانجام روزی برای همیشه محو خواهند شد. این بدان معنی است که فعالیت‌ های ذهنی ‌ای که بدن را بیمار می ‌سازند، خنثی می‌ شوند و بدن سالم می ‌شود».

در قسمت دیگری از کتاب آمده است:

«بیش از چهارمیلیون ‌نفری که تا امروز در دوره‌ های آموزشی سیلوا شرکت کرده‌ اند، می ‌دانند که پس از چهار روز آموزش با روش کنترل ذهن، می توان به این احساس دست‌یافت. هرچه با کاربرد روش ‌هایی که موجب بروز چنین احساساتی می‌ شوند، بیشتر آشنا شوید، به همان میزان، زندگی شما سالم تر، پربارتر و بی‌دردسرتر خواهد شد. در این کتاب «خوزه سیلوا» به شرح برخی از این روش ‌ها پرداخته تا بتوانید به‌تنهایی آن ها را به کار بندید».

ابتدا شروع دوره‌های آموزشی را پیگیری می‌ کنیم و به بررسی آنچه اتفاق می ‌افتد، می ‌پردازیم.

در کلاسی به مدت یک ساعت و بیست دقیقه، گزارشی مقدماتی درباره ‌ی دوره ‌ی آموزشی ارائه می‌ شود و مربی مفهوم «کنترل ذهن سیلوا» را تشریح کرده، به بررسی کلی دو دهه تحقیقی که، توسعه ‌ی این روش در طول آن شکل‌گرفته، می‌ پردازد. وی سپس به ‌اجمال به روش ‌هایی اشاره می ‌کند که شرکت‌کننده از طریق انجام آن ‌ها قادر خواهد بود آموخته ‌های خود را برای دستیابی به تندرستی، حل مشکلات روزانه، تسهیل روند آموزشی و تشدید آگاهی‌ های ذهنی به کار گیرد. آنگاه شرکت‌کنندگان به مدت بیست دقیقه به استراحت می‌ پردازند. طی این استراحت کوتاه‌مدت، شرکت‌کنندگان با یکدیگر بهتر آشنا می‌ شوند. این افراد از گروه ‌های مختلف شغلی همچون پزشک، منشی، معلم، راننده ‌ی تاکسی، خانم ‌های خانه ‌دار، دانش‌آموز و دانشجو، روان‌پزشک، کشیش و بازنشستگان تشکیل می‌ شوند.

خوزه سیلوا

«خوزه سیلوا» در سال ۱۹۱۴ در آمریکا به دنیا آمد. وقتی چهارساله بود پدر او از دنیا رفت و مادرش نیز ازدواج کرد. سیلوا نزد مادربزرگش زندگی می ‌کرد و از همان کودکی مجبور به کار شد. او هرگز نتوانست به مدرسه برود و خواندن و نوشتن را از خواهرش آموخت. اما در جوانی به تحقیق در رابطه با روانشناسی و هیپنوتیزم پرداخت. او بعدها به حوزه ‌ی فرا روان‌درمانی وارد شد و سال ‌ها در زمینه‌ی روش ‌های کنترل ذهن مطالعه کرد و درنتیجه روش سیلوا را بنا نهاد. او علاقه‌مندان زیادی را با این روش آشنا کرد و شاگردان زیادی در این زمینه داشت. روش او کم‌کم در دنیا فراگیر شد و طرفداران زیادی پیدا کرد. سیلوا ثابت کرد که وقتی مغز انسان به مرحله آلفا وارد شود توانایی بسیاری پیدا می ‌کند و انسان قادر خواهد بود در این مرحله کارهای زیادی را باقدرت ذهن و افکارش انجام دهد. او ذهن را از هرگونه هیاهو به دور می ‌ساخت و معتقد بود این روش همان روش عیسی مسیح است که می ‌گفت: بهشت در درون ماست.