0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  روباه مزرعه نشر کتاب چ

کتاب روباه مزرعه نشر کتاب چ

کتاب متنی
نویسنده:
ناشر:
درباره روباه مزرعه

آقای دارک شبی در اوایل ماه مارس روباه را شکار کرد، شبی که از سرمای هوا، همه‌چیز یخ زده بود و ماه و ستارگان در پهنه‌ی آسمان قیرگون با درخششی خیره‌کننده نورافشانی می‌کردند. روباه ماده‌ی زرنگی بود؛ گوش‌ها و چشم‌های تیزی داشت و سال‌ها بود که از دست دشمنانِ دوپایش جان سالم به در برده بود، اما دیگر عمرش به سر رسیده بود. پسرها در رخت‌خواب‌هایشان بیدار بودند و انتظار صدای تیر را می‌کشیدند. نه‌تنها آن شب بلکه هفته‌ها هر شب منتظر این تیر خلاص بودند، از زمان نخستین حمله‌ی روباه به مرغدانی و صبحِ اول وقت و روبه‌رو شدن با منظره‌ی‌ دلخراش پرهای پراکنده‌ی خونین. پس صدای گلوله غیرمنتظره نبود، اما وقتی که صدا به گوش‌شان رسید، کوتاه و ناگهانی و بدون کم‌ترین لرزش، تأثیرش وحشتناک بود: شدت ‌گرفتنِ‌ ضربان قلب، گرفتگیِ گلو، جمع شدن عضلات بدن که فنر تخت‌خواب‌های دوطبقه را به حرکت درآورد، و هم‌زمان احساس تأثر و پشیمانی. هر دو، آرام‌وبی‌صدا، از تخت‌خواب‌هایشان بیرون آمدند. پابرهنه روی کفِ لینولئوم اتاق به طرف پنجره رفتند و پرده‌ی نازک را کنار زدند تا از لای آن به شب سرمازده‌ی روشن و سایه‌های نوک‌تیز نگاه کنند. پرندگانِ لابه‌لای شاخه‌های انبوه درختانِ میان خانه تا رودخانه، که با صدای تیر وحشت‌زده از خواب پریده بودند، پس از قدری ناآرامی به این نتیجه رسیدند که صدا ربطی به آن‌ها ندارد و بار دیگر با اوقاتِ تلخ در لانه‌هایشان آرام گرفتند. به‌جز سروصدای آن‌ها، آب از آب تکان نخورد. زیبایی درختان سیب مانند طراحی‌های سیاه قلم با زغال و کنته روی کاغذ می‌مانست، انبوه و مخملی. در هر زمینه‌ی کاغذ سُرمه‌ای آسمان،‌ تصویرِ ماهِ کامل در جریان آرام رودخانه به هزاران تکه تقسیم شده بود. هیچ علامتی حاکی از این‌که مرگی ناگهانی موجودی آزاد و وحشی را درربوده است نبود. سپس، از پنجره‌ی اتاق ‌نوری روی زمین افتاد که شکل مستطیل داشت. کسی درِ عقبِ ساختمان را گشوده بود. پسرها سرک کشیدند و دیدند که پدر با جثه‌ی بزرگش، پوشیده در پالتویی کوتاه، از کنار خانه پیدایش شد و چیز سیاهی را روی زمین می‌کشید. آن را خارج از دیدرس آن‌ها کنارِ در انداخت و وارد آشپزخانه شد. نورِ روی سنگ‌فرشِ جلوِ خانه ناپدید شد و پسرها بدون ردوبدل کردن کلامی به رخت‌خواب‌هایشان برگشتند. صبحِ سحرِ روز بعد هم که برای دانه دادن به مرغ‌ها و بردن سطل غذای خوک‌ها به خوکدانی رفتند و جنازه‌ی روباه مادر را دیدند که خشک و سرد روی زمین دراز بود، باز هم حرفی به هم نزدند. روی چشم‌های روباه را لایه‌ی نازکِ خاکستریِ شفافی پوشانده بود و دندان‌هایش، که در دهانِ نیمه‌بازِ خشک‌شده‌اش‌ آشکار بود، نشان از زوزه‌ای منجمد و برنیامده داشت. دیدن پشت بلند و منحنی مُرده‌اش تأثربرانگیز بود، همین‌طور خون خشک‌شده‌ی اطراف سوراخِ گردِ محلِ اصابت گلوله در سینه‌اش. پسرها از دیدن موجود مفلوک، با آن حالت عریان و زبون، متنفر بودند. اما وقتی برای صرف صبحانه آمدند،‌ متوجه شدند که پدر و دیوید نعش روباه را برده‌اند. -بخشی از کتاب-

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۴۷ مگابایت
تعداد صفحات
203 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۶:۴۶:۰۰
نویسندهآیلین دانلپ
مترجمگلی امامی
ناشرکتاب چ
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۵/۰۱
قیمت ارزی
4 دلار
قیمت چاپی
85,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۴۷ مگابایت
۲۰۳ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
1
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
0 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
100 ٪
1
(1)
47,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
روباه مزرعه
آیلین دانلپ
کتاب چ
1
(1)
47,000
تومان