درباره اقتصاد دانش بنیان، ثروت انقلابی در قرن بیست و یکم
این کتاب همانگونه که از نامش پیداست، در مورد اقتصاد دانشبنیان به عنوان ثروت انقلابی و تحولآفرین در قرن بیست و یکم است. باید اذعان کرد هندسه نظم جهانی طی تحولات تاریخی دستخوش تغییر شده است، بطوریکه در برههای این نظم جهانی مبتنی بر کشاورزی و زمینداری و نظام فئودالیته ترسیم شده بود. این نظم جهانی با خود قوانین و مقررات و روابط اجتماعی و سیاسی مختص به خود ایجاد کرده بود و بیش از سه هزار سال بر بشر حاکم بود. با ورود به عصر مدرنیته و آغاز رنسانس، هندسه نظم جهانی تحولات شگرفی به خود دید و خردگرایی و عقلانیت سرلوحه عصر مدرنیته قرار گرفت و ماحصل تفکر و سپس تفکر تکنیک محور، موجبات ظهور تکنیک (کالاهای فنمحور) شد که خود را در ظهور انقلاب صنعتی و عصر ماشینیسم در قرن هفدهم نشان داد. ظهور نظم جدید جهانی که مبتنی بر کارخانه و نظام کارفرما-کارگر و سرمایه داری کالامحور بود و این نظم جهانی نیز هندسه خاص خودش را داشت و روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مبتنی بر نظام سرمایه داری و انقلاب تجاری و صنعتی متحول شد. در واقع با آغار عصر جدید (رنسانس) تغییر و تحولات اقتصادی نیز به تدریج در قرن پانزدهم ظاهر شدند. درحقیقت در نیمه اول قرن پانزدهم قطار انقلاب تجاری ابتدا در ایتالیا و سپس در نقاط دیگر اروپا به حرکت درآمد. درنتیجه آن، تحولات ساختار اقتصادی یک هزارساله اروپا در دوران قرون وسطی (ساختار نظام فئودالیته) فرو ریخت و جای آن را مناسبات اقتصادی جدید (انقلاب تجاری یا مرکانتلیسم) گرفتند. مهمترین تحولی که انقلاب تجاری به وجود آورد این بود که اقتصاد اروپا را از اقتصادی منطقهای و محدود بین شهرهای اروپا به اقتصادی جهانی تبدیل کرد و دولتهای مدرن با هدف رقابت با قدرتهای رقیب و برای تسلط هرچه بیشتر بر منابع و سرزمینهای دوردست و ماورای دریاها ایجاد و تجهیز شدند.