استارتآپ را میتوان یک مجموعه (شرکت، مؤسسه و...) نوپا و جدید تعریف کرد که در مرحله اول عملیات خود قرار دارد و راه حل نوینی برای یک مسئله و نیاز، معرفیکرده و بخشی از فعالیتهای آن مبتنی بر فناوری و خاصه فناوریهای نوین نظیر اینترنت است، در حالی که تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد. به معنایی دیگر هر کسب و کاری که بر پایۀ فناوری است لزوماً استارتآپ نبوده و از طرف دیگر هر کسب و کاری که بر پایه فناوری نباشد نیز لزوماً غیراستارتآپ نیست. هدف آن نیز برطرف کردن مشکل و نیازی خاص در بازار است که راه حلی برای آن پیش از این وجود نداشته یا در صورت وجود راه حلهای پیشین، استارتآپها برای بهینهسازی و کاهش هزینهها تلاش میکند. نیاز بازار یا جامعه ممکن است به صورت آشکار یا مخفی بیان شده باشد. نیاز مخفی، نیازی است که تا پیش از ارائه محصول و خدمات توسط استارتآپ، کمبود آن در بازار احساس نشده اما با ارائه محصول به بازار، مورد استقبال قرار میگیرد. پس استارتآپ یک مرحلۀ همیشگی برای کسب و کارها نیست و اکثر آنها پس از گذشت چند سال به اندازهای رشد میکند که دیگر نمیتوان آنها را استارتآپ نامید؛ برخی توسط شرکتهای بزرگتر خریداری شده و بخشی از آن میشود و برخی، به یک شرکت مستقل تبدیل میشوند که بخشی از بازار را در دست داشته و تعداد نیروی بیشتر از ۵۰ نفر دارد. تا اینجای کار مشخص شد که استارتآپ، یک مؤسسه و شرکت است که تنها مرحلهای از مراحل کسب و کار بوده که چند ویژگی خاص خود را دارد. به نظر من استارتآپ پاسخی به محدودیتهای بازار کار رسمی یا خروج از انزوای حوزه خصوصی تلقی میشود و همچنین بهترین انتخاب برای ایجاد توازن بین نقشهای سنتی و نقشهای مدرن، که نیازهای نادیده انگاشته شده نظام رسمی کسب و کار را پوشش میدهد. واژه نامه وبستر استارتآپ را یک کسب و کار جدید معرفی میکند. یک عملیات، حرکت یا عملیات تنظیم و راه اندازی. مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا آن را کسب و کاری میداند که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد. اریک ریس در کتاب نوپای ناب در سال ۲۰۱۳ معتقد است، استارتآپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود میآید. منظور وی از ابهام، ابهام در موفقیت و آینده شرکت است.