وقتی با نوشتههای ابراهیم گلستان سروکار داریم، باید یادمان باشد که او یک نویسنده فیلمساز است که داستانهایش را تصویری مینویسد و این امکان را به مخاطب میدهد که جملههایش را به صورت یک پلان مجزا، هم ببیند و هم بخواند. شاید برای همین است که داستان کوتاه «سفر عصمت» را در ذهن خود شبیه یک فیلم کوتاه میبینیم و احساس میکنیم شخصیت اول اثر را به شکلی ملموستر از داستانهای دیگر میشناسیم. داستان کوتاه «سفر عصمت» یکی از آثار زنانه منتشرشده در مجموعه «روایت آواهای سوپرانو» است. این داستان با صدای مرضیه فلاح برای شما روایت شده است. جالب است که گلستان نام «عصمت» را برای شخصیت داستانش انتخاب کرده است. واژه «عصمت» به معنای بیگناهی و پاکدامنی است و این مفهوم در بدنه داستان به شکلی غیرقابل مجزا، تنیده شده است. زن این داستان که بنا بر فرهنگ زمانه، بدکاره به حساب میآید برای توبه کردن به حرم رضوی پناه میبرد و ملاقات با یک مرد، مسیر آمرزش او را عوض میکند. - در بخشی از این داستان صوتی میشنویم: «در این به خود رسیدگی، همه سالهای پیش، بیاعتبار بود. انگار عمر دیگری بوده است. انگار برگشته بود به آغاز روزگار. اکنون رسیده بود به حالی که میدانست هرگز کسی به او عاشق نبوده است، هرگز به هیچکس، او عاشق نبوده است و هرگز نبوده است. انگشت لای محجر فولاد کرده بود و میلههای سفت مصقل را میفشرد. در آرزوی خاک پشت پنجره، انگشت روی آن کشید و بر چشم خود مالید. لب روی میلهها گذاشت تا بوسه فشارنده تبدیل شد به یک مکیدن در حرص جذب هر چه خدایی بود.» همانطور که مشاهده کردید گلستان نثری شعرگون را برای روایت خود انتخاب کرده است. او به جزئیات داستان هم در قالب همین کلمات شعرگونه پرداخته است. سوای ارزشهای ادبی اثر، شما میتوانید اوضاع حاکم بر فرهنگ کوچه و بازار تهران و مشهد دهه ۴۰ را هم با شنیدن این داستان درک کنید. گذشته از آن میتوانید نقد ظریف گلستان را دریابید که چگونه نفس ظلم به یک زن تنها و بیپناه را یادآور میشود و اشاره میکند که بعضی از آفتها حتی با پنهان شدن در لباس دین و شریعت همچنان آسیب و آفت باقی میمانند. زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست. داستان «سفر عصمت» یکی دیگر از داستانهای مجموعه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند و دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 12.۵۳ مگابایت |
مدت زمان | ۱۳:۲۹ |
نویسنده | ابراهیم گلستان |
راوی | مرضیه فلاح |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۱۲/۲۸ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بنظرم محتوی کتاب واقعا بد بود داستان کلا از شکلی به شکل دیگه ای تغییر کرد بدون اینکه در اصل ماجرا تاثیر داشته باشه بنظرم افتضاح بود
اصلا خوشم نیامد. داستان زنی بد کاره که حالا همون کار رو به شکل مثلاً موجه باید انجام میداد.
ابراهیمگلستانهمیشه جذاب است بخصوص اگر داستانی زنانه نوشته باشد.
به نظرم به شدت داستان بدی بود از چاله افتاد توی چاه
خدا قوت خوانشی روان و قابل قبول
جارالنبي
افتضاح