بسیاری از خانمها در سراسر دنیا دردها و مشکلات یکسان دارند به همین دلیل است که زنان در دوران مختلف تاریخ در همهجای این کره خاکی میتوانند دردها و رنجهای یکدیگر را بهتر از بقیه درک کنند.
همین موضوع کتاب خانهای در انتهای کوچه هوپاستریت را برای هر خواننده خانمی جذابتر از بقیه میکند. کتابی که داستانی روان و آشنا دارد؛ ماجرهایی که هریک از زنان به نوعی آنها را پشت سر گذاشتهاند اما چه چیزی این کتاب را به یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز تبدیل کرده است؟
کتاب خانهای در انتهای کوچه هوپاستریت (House at The End of Hope Street) رواینت زندگی زنی به نام آلبا است. آلبا که دانشجوی دکتری در دانشگاه کمبریج است مدتی است تحت فشار کاری و روانی شدیدی قرار داد و در ناامیدی مطلق به سر می برد. با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند و در جدال با روزمرگی است تا بتواند زنده بماند و زندگی کند. در همین بین است که ناگهان به خانهای روبهرو می شود که تا به حال آن را ندیده است و انگار مانند قارچ ناگهان در انتهای کوچه از دل زمین سردرآورده است. صاحبخانه پگی است. زنی مسن و مهربان و البته زیبا چهره. آلبا رفته رفته در طی صحبتهایی که با پگی دارند، شیفته او میشود و این دوستی به قدری جلو میرود که پگی به او پیشنهاد میدهد برای مدتی معلوم و تنها برای ۹۹ روز در خانه او زندگی کند تا بتواند بهتر از پس مشکلاتش بربیاید و به نوعی در بین این طلاطم خودش را پیدا کند.
آلبا با قبول این پیشنهاد خود را به چالشی باورنکردنی وارد میکند و از زمانی که وارد خانه پگی میشود اتفاقهایی را تجربه میکند که تابهحال حتی فکرش را هم نمیکرده است.
خانه پگی خانهای زیبا و فریبنده اما عجیب و جادویی بود. خانهای که ارواح در آن رفته و آمد دارند و آلبا با دوروتی پارکر و دافنه دوموریه و سایر مشاهیر و حتی ادمهایی عادی دیگری که قبلا در این خانه برای ۹۹ روز ساکن بودند ملاقات میکنند. داستان از این قرار است که حتی روح اشپزخانه البا را در مسیری قرار دهد تا بتواند ناامیدی را کنار بزند و مسائل و مشکلاتش به خوبی کنار بیاید و آنها را پشت سر بگذارد.
کتاب خانهای در انتهای کوچه هوپاستریت شاید یک داستان خیالی بهنظر برسد اما نویسنده با هنر نویسندگی و خیال پردازی خود به خوبی توانسته است مقصود خودش را در قالب رمان به خواننده نشان دهد.
منا ون پراگ تاریخدانی است که کتابهای رئالیسم جادوییاش خیلی سریع به فروش میرسد. پراگ در کمریج انگلستان به دنیا آمده است و در آکسفورد تاریخ خوانده. قدرت نویسندگی او به قدری خوانندهگان را مسحور میکند که رمان اولش به نام مردان، پول و شکلات به ۲۶ زبان دنیا ترجمه است. کتاب درمورد داستان زندگی پیشخدمتی است که آرزوی نویسنده شدن دارد. از دیگر آثار میتوان به لباسفروشی رویاها (2015)، جادوگران کمبریج (2016)، هنر گمشده نامهنویسی (2017) و قدیس حامی روحهای گمشده (2018) اشاره کرد.
آلبا با حواسپرتی میپرسد: «واقعا؟» او در قاب بالای ظرفشویی آشپزخانه نقاشی رنگروغن زنی با موی طلایی را میبیند که اطراف سرش روبانهایی بسته است. آلبا چشمهایش را ریز میکند تا بهتر ببیند. «ولی این... پگی برنمیگردد تا ببیند. «بله. اون سال ۱۸۵۹ اینجا بود. از یه دوره بیکاری نویسندگی رنج میبرد. اون درست توی این آشپزخونه شروع کرد به نوشتن میدلمارچ.
آلبا نفسزنان میگوید: «نه» واقعا؟!
اوه, بله. اگه این خونه هرگز ساخته نمیشد. نصف تاریخ انگلستان طور دیگهای میشد. باور کن و با اينکه او نمیتواند چرایی آن را توضیح دهد. اما آلبا باور میکند. او بیشتر از خانواده خودش به این زنِ مسن احساس نزدیکی دارد. پگی دست از هم زدن میکشد. به طرف یخچال میرود. بهزور در آن را باز میکند سرش را داخل میکند و یک کاسه چینی بیرون میآورد. لبخند میزند و میگوید: «اين خامه خودٍ جنسه. خودم درستش کردم. نمیتونم قبول کنم که یه آشغال مصنوعی از یه بطری فوران کنه. تو میتونی؟ آلبا همعقیده است. «نه.» او از شنیدن بدوبیراه گفتن چنین زن مسن بامزهای لذت میبرد. پگی کاسه را روی پیشخان مرمرین کنار اجاق میگذارد. «اصلاً نمیتونم به کسی که خامه واقعی یا شکر واقعی نمیخوره اعتماد کنم. اونها... پگی به دنبال واژهای کشوقوسی به خودش میدهد و تکانی میخورد. «اونها شیرینکنندن. اونها واقعاً از مرحله پرتن. اینطور نیست؟ آلبا پگی را که کاکائو را در شیر هم میزند تماشا میکند. ناگهان دلش نمیخواهد از آنجا
برود. دلش میخواهد در اين آشپزخانه بنشیند. بوی ادویه احاطهاش کند. تا ابد. آلبا کتش را درمیآورد. متوجه میشود از وقتی قدم به این خانه گذاشته. تقریباً بیست دقیقه است که به بدترین اتفاق زندگیاش فکر نکرده است.
با توجه به توضیحاتی که در بالا نوشته شد این کتاب برای هر فردی که به رمانهای رئال با چاشنی جادو علاقهمند است توصیه میشود. کتاب خانهای در انتهای کوچه هوپاستریت شما را تا برگه آخر میخکوب خواهند بود.
اگر از مطالعهی کتاب خانهای در انتهای کوچه هوپاستریت لذت بردید، کتابهای زیر نیز میتواند برای شما جالب توجه باشند؛
کتاب جایی برای پیرمردها نیست اثر کارم کمک کارتی
کتاب دختر ساعت ساز اثر کیت مورتون
کتاب نزدیک خانه به قلم کارا هانتر
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۹۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 320 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۴۰:۰۰ |
نویسنده | منا ون پراگ |
مترجم |