آنچه میبایست طبق عنوان اصلی کتاب، در مقدمه بیان شود، خود بخشی از کلیاتی است که نگارنده بر این باور است که در بسیاری از حوزههای فرهنگی و دینی مغفول مانده و در شأن بیان بهعنوان مقدمۀ صرف نیست. تنها چند سؤال و چند فرضیه، میتواند تشکیلدهندهی سرآغاز سخن بوده و برای رویارویی بهتر با مطالب پیشرو، زمینهسازی نسبتاً خوبی محسوب گردد. شاید بهتر باشد، قبل از خواندن پیرامون جریانسازی و چندوچون آن، خوانندهی گرامی ذهن و دل خود را متوجه چند سؤال و مسئلهی مبنایی و اساسی نماید.
هدف ما از تبلیغ دین چیست؟ در کنار این مسئله، ما (جامعه روحانیت) بهعنوان نمایندهی یک دین جاوید که مدعای جهانیشدن و پایداری و مناسبت با همهی فرهنگها را دارد، در این نقشهی کلی چه جایگاهی داریم؟ نقش یک روحانی مبلّغ در سمتوسوی فرهنگی جامعه چیست و چه راهکارهایی در پیش دارد؟ ما بهعنوان عضوی از جامعه، که از سویی دیگر، عضو نهادی به نام "حوزه" نیز هستیم، در چه جهانی زندگی میکنیم و چه درکی از تحولات آن داریم؟ آیا میتوان همچون انسان صدسالِ گذشته اندیشید و همچون مبلّغ دوران سنت، به ترویج دین پرداخت؟ دراینصورت، مخاطب تا چه حد با ما همراه خواهد بود و پیام ما چه تاریخمصرفی دارد؟ کارکردهای آن کدام است و چالشهای یک پیام موفق و یک پیامآور فعال در دوران جدید و مواجهه با انسان امروزی چیست و این چالشها چگونه عرضاندام میکند؟
آیا میتوانیم به الگویی فراگیر بیندیشیم که همهی حیطههای خطابی ما را تحتالشعاع قرار دهد؟ آیا در قالب مباحث مصداقی و مشخص، میتوان نظریهای جهانشمول ارائه داد و عِلم تبلیغ را چند قدم جلوتر و به برآوردن آنچه امروز از یک مبلّغ دینی خواسته میشود نزدیکتر شده و پیام "الذین یبلغون رسالات الله ..." را به نحو شایستهتری لبیک گفت؟
دهها چرا، آیا، شاید، باید، و حکم قطعی و تردیدی و اساساً فرضیهی اثبات نشده در ذهن است که شاید مجموعهی حاضر توانسته باشد در قالب مسئلهی جریانسازی، بخشی را بازگو نموده و درصدد پاسخ به برخی از این بازگفتهها باشد.
در حوزهی تبلیغ و ترویج دین، بحمداللهوالمنّه، کتب و مقالات و تجربیات مختلف و بسیاری موجود است؛ اما بیشتر ناظر به اصل مسئلهی تبلیغ، روشها و آداب، و یا حتی محتوای دستهبندیشدهی مباحث تبلیغی است. نگارنده در جستوجوی خود در منابع و مراکز عرضه، اساساً دربارهی "جریانسازی تبلیغ دینی" مجموعهای نیافت. ازاینرو، بر این شد تا با استفاده از تجربهی سالهای تبلیغ دینی و آموختههای دورهی تخصصی تبلیغ و سپس تأمل و نظام دهی آنها، مباحث موردنیازی را در این حوزه ارائه نماید.
قابلیادآوری است هرچند در ارائهی مباحث، از کلماتی همچون روحانیت، حوزه، تبلیغ و مانند آن و کلماتی درونسازمانی استفاده شده است؛ اما نکات، مسائل و روشها بهنحوی است که قابلاستفاده توسط همهی دغدغهمندان فرهنگی است. علاوهبر جامعهی روحانیت، معلمان دلسوز، مسئولین محترم کانونهای فرهنگی-هنری، فرماندهان محترم پایگاههای بسیج و سایر نهادهای فرهنگساز، میتوانند از مطالب کتاب مطالب مفیدی را بهدست آورند.