حمد و سپاس لایتناهی ذات لایزالی را سزاست که بر اساس حکمت بالغه تکوین، شرع مبین را هادی و راهنمای ابناء بشر قرار داد تا از ورطه اجمال و استعداد به منزلگاه فعلیّت و شهود وفود نمایند و در این سیر، راه یافتگان منزل محبوب و ذائقین زلال معشوق، سرگشتگان وادی حیرت و تشنگان متوغّل در کثرت را به سرمنزل معهود رهنمون گردند و با موازین رصین و قوانین متین، فطرت پاک و ضمیر بیآلایش الهی، و عقل مستنیر به انوار ساطعۀ نشئۀ ربوبی را در وصول به مرتبه معرفت و تجرّد یاری رسانند. چنانچه مولای متّقیان فرمود:
فَبَعَثَ فیهِم رُسُلَه، و وَاترَ إلیهم أنبِیائَه، لِیَستَأدوهم میثاقَ فِطرَتِه، و یُذَکِّروهم مَنسِیَّ نِعمَتِه، و یَحتَجّوا علیهم بِالتَّبلیغِ، و یُثیروا لهم دَفائِنَ العُقولِ...
«تا اینکه خدای متعال پیامبرانش را در میان مردم برانگیخت، و انبیائش را پیدرپی به سوی آنان روانه ساخت تا میثاق و عهدی را که در فطرت آنان نسبت به حقیقت توحید و اقرار به ربوبیّت حقّ و عبودیّت خویش مستتر بود، باز جویند، و نعمت فراموش شدۀ اتّصال به مبدأ ربوبی را یادآوری نمایند، و با حجّت و برهان، تبلیغ مبانی و اصول معرفت را به انجام رسانند، و دفینههای عقول مستتر را بگشایند تا حقایق هستی بر آنان مکشوف شود، و به مرتبۀ عقل فعّال متّصل شوند و دولت معرفت را بهدست آورند.»
و نیز شایستهترین درودها بر روان پاک و مطهّر لوادار عرصۀ توحید و تک سوار وادی تجرید، خلاصۀ جوهرۀ وجود و ثمرۀ تکوین ربّ ودود، خاتم سفراء مقرّبین و غایت تشریع انبیاء و مرسلین، محمّد بن عبدالله و اهلبیت او صلوات الله و سلامه علیهم أجمعین باد که با تبیین حقایق و رقائق دقائق، شاهراه سیر الی الله و تمکّن در ذات احدیّت را برای پویندگان سیر توحید بگشودند؛ و کلمات عرشی آن بزرگواران همچون آفتابی تابناک، ظلمات وادی حیرت و سواد مهالک جهالت را محو و نابود ساخته، نور امید را در دلهای سرگشته و سرگردان ابناء بشر برافروختهاند، و تلألؤ بوارق قدسی را از مبدأ انوار ربوبی بر قلوب واله و گمگشته در کثرات دنیای دنیّ بشارت میدهند.