جنگ بیش از صلح ویژگی همیشگی انسان است. اینکه چرا اینگونه است شاید به دلیل اینکه منافع خودش را نمیتواند از راه صلح تأمین کند و بنابراین به جنگ میپردازد تا بهزور آنچه متعلق به دیگران است را به دست آورد. ریشه این مسئله، مثلاً از منظر هابز، غلبه شر بر خیر در ذات انسان است که از نظر ما قابل قبول نیست.
جنگها در طول تاریخ بیش از صلحها مطرح بودهاند. به همین دلیل میبینیم که کتابهایی که در مورد موضوع «جنگ» از دیدگاههای مختلف، نوشته شدهاند بیش از کتابهایی است که در مورد «صلح» میباشند.
مدتی پیش کتاب «هنر جنگ» نوشته «سون تزو» با ترجمه شادروان دکتر حسن حبیبی را میخواندم. مایل بودم که تفاوت نحوه نگاه کردن به جنگ سخت که در این کتاب بهتفصیل آمده با جنگ سرد، جنگ نرم، جنگ هیبریدی، جنگ رسانهای و غیره را بدانم. جالب است بدانیم که «سون تزو» یکی از اتباع دولت «شی» است و رساله هنر جنگ وی نیز در اواخر قرن ششم قبل از میلاد نوشته شده و به «هولو» پادشاه نیمه وحشی «وو» هدیه شده است. در مقدمه این کتاب آمده است که «اهمیت «هنر جنگ» بیش از این است. این کتاب اثری جامع و سرشار از عقل و درایت است و از جهت روشنبینی و ابداع و ابتکار ممتاز است و قرنهاست که در ردیف آثار درجه اول ادبیات نظامی چین جای دارد».
مهمترین ویژگی این کتاب این است که تلاش کرده است که برنامهریزی و راهبری عملیات نظامی و جنگی را بر بنیادی عقلانی استوار سازد. در همین راستا کتاب تأکید میکند که: «استراتژی زبردست باید بتواند لشکر دشمن را بدون درگیری نظامی تسلیم کند و شهرها را بی محاصره تصرف نماید و دولت را بدون آغشتن شمشیرها به خون واژگون سازد».
-قسمتی از متن کتاب-