- من آلندهام؛ ایزابل آلنده:
«ایزابل آلنده» نویسنده و روزنامهنگار مشهور شیلیایی است که تابستان ۱۹۴۲ در لیما، پایتخت پرو چشم به جهان گشود. در آن زمان پدر ایزابل سفیر شیلی در پرو بود. اما چند سال بعد همسر و دو دخترش را رها کرد، ایزابلِ سه ساله به همراه خواهر و مادرش به وطن بازگشت و زندگی پر فراز و نشیب خود را در سانتیاگو دنبال کردند. شاید نام آلنده پیش و بیش از ایزابل، اسم «سالوادور آلنده» رئیسجمهور مارکسیست فقید شیلی را یادآور شود. اما نمیتوان شهرت ایزابل را چندان به خویشاوندی با سالوادور مربوط دانست. چراکه نهتنها در هیچ مرحلهای از حیات ادبیاش نام خانوادگی بهرهای برایش نداشت، بلکه در سال ۱۹۷۳ و پس از کودتای نظامی «آگوستو پینوشه»، مجبور به ترک وطن نیز شد و سالها در ونزوئلا طعم انزوای تبعید را چشید. کودتا به مرگ سالوادور آلنده انجامید و حکومت خشونتآمیز پینوشه که هفده سال هم به درازا کشید، زندگی در شیلی را برای یک آلنده بسیار سخت و شاید ناممکن میساخت. اما ایزابل خود نامش را با خلق آثار درخشان و استمرار در فعالیت ادبی به جهانیان شناساند.
- زندگینامهای با مایههای رئالیسم جادویی:
از ایزابل آلنده آثار ارزشمند بسیاری اکنون در دست است که عموم آنها به فارسی نیز ترجمه شدهاند. یکی از مطرحترین کتابهای آلنده «خانهی ارواح» است. «دختر بخت» او نیز محبوبیت زیادی نزد خوانندگان یافته است. «گلبرگ بلند دریا»، «عاشق ژاپنی»، «داستانهای اوا لونا»، «جزیرهی زیر دریا»، «چهرهای به رنگ سپیا» و «در کوران زمستان» تنها چندی از آثار داستانی برجستهی این نویسنده هستند. او داستانهایی برای نوجوانان نیز نوشته که سهگانهی «خاطرات عقاب و پلنگ» مهمترین آنهاست. کتابهای این مجموعه «شهر جانوران»، «سرزمین اژدهای طلایی» و «جنگل کوتولهها» نام دارند. اما در کنار آثار داستانی ایزابل آلنده، «پائولا» اهمیت ویژهای دارد. چراکه این کتاب را میتوان و باید زندگینامهی نویسنده دانست و شنیدن شرح زندگیای چنان پر از پستی و بلندی، قدر و ارزش ویژهای دارد. آلنده هم به سیاق بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین، داستانهایش را به سبک رئالیسم جادویی مینویسند. اما او در تحریر سرگذشتنامهاش هم این سبک را بهکل فرو نگذاشته، و در خیالها و خوابها یا توصیفهایش از آدمها و اتفاقات گاه نقبی به دنیای جادویی میزند و با ارواح درگذشتگانش نیز سخن میگوید. این از عواملی است که کتاب پائولا را به زندگینامهای خاص بدل میکند.
- به نام دختر:
عنوان کتاب ابتدا میتواند پرسشی در ذهن مخاطب ایجاد کند که زندگینامهی ایزابل آلنده چرا باید «پائولا» نام بگیرد؟ پائولا نام دختر ایزابل آلنده است. در دسامبر ۱۹۹۱ پائولا به بیماری نادر پورفیریا مبتلا میشود و مدتی بعد بیماریاش وخامت بیشتری مییابد. چندی بعد و در اثر تزریق داروی اشتباه، پائولا به اغما فرو میرود. مادرش تصمیم میگیرد خاطرات گذشتهی خود و دخترش به همراه آنچه در روزهای دیرگذر انتظار برای بیداری پائولا بر آنها میگذرد را بنویسد تا دخترش وقتی سلامتش را بازیافت، بداند چه بر خودش و عزیزانش گذشته است. آلنده پیشتر نیز چنین تجربهی نوشتنی را داشته است. سالها قبل که پدربزرگش در بستر بیماری بود، ایزابل شروع به نامهنگاری با او کرد و در نامههایش برای پدربزرگ داستان میگفت. همین نامهها بودند که بعدتر تبدیل به رمان درخشان «خانهی ارواح» بدل شدند. پائولا جدای از بار احساسیای که دارد و به بهترین شکل علاقهی مادری به فرزندش را به نمایش میگذارد، حکایت جنگی است میان مرگ و زندگی و روایتی است از تقلای مادری برای ایستادن سمت زندگی و یافتن معنا در آن؛ در حالی که دخترش روی تخت بیمارستان و در اغماست. و همینطور شرح حالی است بهغایت شجاعانه؛ چرا که نویسندهی سطور این کتاب، با نهایت صداقت از اشتباههای بزرگ زندگیاش نیز سخن میگوید.
- یادگاری از کتاب:
در مقایسه با بقیهی کائنات و طول تاریخ، ما انسانها چیزی به حساب نمیآییم؛ بعد از مرگمان چیزی عوض نخواهد شد، گویی که هرگز وجود نداشتهایم. اما با معیارهای بیثبات انسانی، تو، پائولا، برای من از زندگی خودم یا از جمیع بقیهی زندگیها مهمتری. روزانه چند میلیون آدم میمیرند و شاید عدهی بیشتری هم متولد میشوند، اما برای من، تنها تو هستی که متولد شدهای، و فقط تویی که میتوانی بمیری.
- کتاب صوتی پائولا:
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات سخن» کتاب صوتی «پائولا» سرگذشت زندگی «ایزابل آلنده» را با ترجمهی «مریم بیات» و صدای «آزادی رادمهر» منتشر کرده است. پیش از این نیز رمان «دختر بخت» اثر ارزشمند این نویسندهی شیلیایی با ترجمهی «اسدالله امرایی» و صدای «مریم پاکذات» تولید شده بود.
توی سخت ترین سال عمرم، این کتاب رو خوندم و واسم یه همراه و همدم شد ، یه رفیق که هر روز میزد روی شونه ام و میگفت :<< تو تنها آدم دنیا نیستی که زندگیش سخته... >>
لحظه ای توی گوش دادن این کتاب ، شک نکنید
5
عالی بود بیان احساسات یک مادر وترسیم کشور شیلی کاش با صدای خانم ازادمهر کتابهای بیشتری بکذارید صدایی سراسر ارامش
5
حالخوبکن ✨
انگیزهبخش 🚀
آرامشبخش 🌱
اجرای روان 🎙️
اثری زیبا و شنیدنی. من آدمی ام که کتابها رو نیمه رها میکنم اما این کتاب من رو مجذوب خودش کرد و تا آخر گوش دادم. بسیار لذت بردم
5
عالي بود بيان احساسات مادرانه و خيلي دردناك من در بخش آخر گريه امانم نميداد صداي راوي هم بسيار عالي بود
1
موضوع داستان غمباره، صدای راوی از اونم غمبارتر. اصلا لذت نبردم و نیمه رهایش کردم