شاید این نخستین کتابی باشد که به پدیدۀ مرگ در جامعۀ گذار از سنتِ ایران و ورود به دنیای مدرن، از حوزههای متفاوت، میپردازد و عمیقاً هم تلاش بر همین بوده است. بر همین اساس، سعی داشتهام که این کتاب و جستارهایش را در نقطۀ صفرِ «مرگ، مطالعهای میانرشتهای» در ایرانِ دیروز و امروز قرار بدهم که چالشی باشد برای گفتوگو و صحبت از پدیدهای که جفری گورر آن را موضوعی تابویی مینامد که موجبِ درگیریِ ذهنیِ اعضایِ بیشتری از جامعۀ آکادمیک ایران باشد و آن را بهمثابۀ شاخهای بینارشتهای به رسمیت بشناسد. موضوعی که اگرچه ساکت و آهسته حرکت کرده و گاهی وقفه هم داشته است اما دیگر خود را ملزم به تکرار اندیشههای دورکیم، ونجنپ، هرتز، برگر، کوبلر راس و دیگر پژوهشگران نمیداند و در مسیری نو با شتاب در دیگر نقاط جهان در حرکت است.
-قسمتی از متن کتاب-