علمِ بلاغت در تاریخ مسلمانان چه مسیری را طی کرده است؟ فراز و فرود این جریان در چه «زمینه و زمانه»ای رخ داده است؟ در کدام بخش از تاریخ بلاغت، شاهد بروز خلاقیت در میان ناقدان و بلاغیان خود بودهایم؟ نسبت میان علوم دیگری چون کلام و اصول فقه و ... چه بوده است؟ پرسشهایی از این دست که به قلمرو تاریخِ اندیشۀ بلاغی تعلق دارد، در حال حاضر فاقد پاسخی شایسته و علمی و دقیق است. این احتمال وجود دارد که پژوهشگری بهصورتی تقریبی یا گزینشی، دربارۀ پرسشهای بالا مطالبی نوشته باشد، لیکن ما بهدنبال بهدستآوردن اطلاعاتی حتیالامکان دقیق و جامع هستیم که صرفاً از راه بررسی چند کتاب مهم و شایع بهدست نیامده باشد؛ بهعبارت دیگر، برای فراچنگآوردنِ پاسخ دقیقِ این پرسشها، راهی نداریم مگر آنکه «نقشۀ راهی» برای علم بلاغت ترسیم کنیم. با ترسیم این نقشه تا آنجا که امکان داشته باشد، میتوان گزارشی لحظهبهلحظه از تحولات و اوجوفرودهای این علم بهدست داد.
-قسمتی از متن کتاب-