در جامعۀ ما رسم بر این است که وقتی بزرگی از دنیا میرود دیگران تأسف خود را از فوت او اعلام میکنند و صفات او را با الفاظ و عبارات ستایشآمیز وصف میکنند و دریغا دریغ میگویند، یا اگر بخواهند برای او بهاصطلاح سنگتمام بگذارند، علاوه بر اظهار تأسف، گزارشی همراه با گاهشماری از مراحل و سوانح زندگی او بهدست میدهند که کی به دنیا آمد و در کجاها درس خواند و چه مسئولیتهایی برعهده داشت و چه کتابهایی از خود بهجا گذاشت. این اظهارات بهخودی خود عیبی ندارد و حتی باید گفت لازم نیز هست، اما کافی نیست. مقصود این است که نباید واکنش جامعه نسبت به شخصیتهای ارجمند و مؤثری که چشم از جهان فرو میبندند به همین عبارات و جملات متعارف و مرسوم محدود و منحصر شود، بلکه میباید در کنار «آگهی»های رسمی نوعی «آگاهی» نیز از جایگاه و پایگاه شخصیت موردنظر به جامعه داده شود و اهمیت کار او تشریح شود و تواناییها و مهارتهای وی و تأثیری که او در عمر خود بر جای نهاده توضیح داده شود. اگر قبول داریم که حقیقت انسان همان «اندیشۀ» اوست، احترام واقعی به انسان شناخت اندیشۀ او و ارزیابی آن و معرفی آن به دیگران خواهد بود. این کتاب با چنین نیت و انگیزهای تألیف شده است و غرض از تألیف آن این بوده که بیست و دو سال پس از درگذشت احمد آرام بعضی از ابعاد شخصیت علمی و فرهنگی او به درستی و دقت تشریح شود و شناخته آید.