قصهگویی یک هنر است، یک هنر فوقالعاده که انسانها را از زمان و مکان دور میکند و آنها را به سرزمین خیال میبرد. تاریخ ادبیات قصههای خوب زیادی را به خود دیده است، از چارلز دیکنز، جین آستین، چخوف و داستایوفسکی که ماندگارترین داستانهای تاریخ را خلق کردهاند بگذریم، قرن ما هم نویسندگان زیادی دارد که با قلمشان داستانهایی خواندنی و ماندگار را خلق کردهاند. یکی از این نویسندگان فوقالعاده که چند سالی است خوانندگان زیادی را با قصههایش به دنیای کتابخوانها اضافه کرد هاست، کتلین تسارو است. او چندین و چند جلد کتاب خواندنی نوشته است که مشهورترینشان کلکسیون عطر است؛ داستانی دربارهی آرزوها و اشتیاق و خاطرات.
کتاب کلکسیون عطر یا همان the perfume collector داستانی است که در نیمهی قرن بیستم میلادی اتفاق میافتد اما از زبان یک نویسندهی زن مردن روایت شده است، همین تلفیق این اثر را به اثری متفاوت و خواندنی تبدیل کرده است. این اثر در مدتزمان بسیار اندکی پس از انتشار در سال ۲۰۱۳ به یک کتاب بسیار پرفروش تبدیل شد و در همان سال توانست نامزد بهترین رمان تاریخی سال در گودریدز شود. طراحی جلد این کتاب با طرح یک زن با لباسهای کلاسیک قرمز، یک طرح بسیار دیدنی است و احساسی شبیه رمانهای کلاسیک را زنده میکند. کلکسیون عطر خیلی زود به چندین و چند زبان مختلف برگردانده شد و این روزها در نقاط مختلف جهان خوانندگان زیادی دارد.
داستان کتاب چندان طولانی نیست به زبانی ساده و لطیف نوشته شده است و هرکدام از فصلهای آن جایی در سالهای ۱۹۵۴ و ۵۵ در پاریس، لندن و چند نقطهی دیگر در انگلستان اتفاق میافتند. داستان از زبان سومشخص نوشته شده است، آغاز داستان با زندگی اوا دورسی است و با زندگی گریس مونرو ادامه پیدا میکند. داستان این دو زن جایی به هم گرهخورده و یک روایت بینظیر را خلق کرده است.
داستان کتاب داستان زن جوانی به نام گریس مونرو است تازه ازدواج کرده است و درگیر چالشهای زناشویی است. او از تصویری که از یک زن موفق در دههی ۵۰ قرن بیستم وجود دارد بسیار دور است و به نظر میرسد گیر افتاده است. زندگی او جایی متحول میشود که ارثیهای از زنی ناشناس به نام اوا دورسی به او میرسد، زنی که در عطرهای خاطرهانگیز جاودانه شده است. گریس به دنبال داستان این زن و علت گذاشتن ارثیه میرود و مسیر زندگیاش به شکل جدی تغییر میکند. او دیگر نمیتواند زنی باشد که همیشه بوده است. این داستان پر از معماهای جذاب و شنیدنی است و خواننده را با خود همراه میکند.
کلکسیون عطر با صدای مریم پاک ذات منتشر شده است. صدایی زنانه و دلچسب برای یک داستان زنانه و شنیدنی. داستان بیست و هفت قسمت دارد و هر قسمتش در قالب یک فایل ۲۰ تا ۴۰ دقیقهای ضبط شده است و میتوانید هر شب پیش از خواب یا برای شروع روز آن را بشنوید و لذت ببرید. برای شنیدن کل این کتاب به چیزی نزدیک به ۱۵ ساعت زمان نیاز دارید.
کتلین تسارو متولد سال ۱۹۶۵ در ایالت پنسیلوانیای آمریکاست. این زن نویسنده آمریکایی در دانشگاه پیتسبورگ و دانشگاه کارنگی ملون درسخوانده است و در قالب برنامههای این دانشگاهها در حوزههای مختلفی از جمله نویسندگی درام کارکرده است. او نوشتن را از سال ۲۰۰۳ با رمان ظرافت شروع کرد و دو سال بعد کتاب بیگناهی را نوشت و توانست شهرت زیادی به دست آورد. از میان کتابهای او اشیا کمیاب که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و کلکسیونر عطر به فارسی برگردانده شدهاند. دو کتاب دیگر هم از این نویسنده وجود دارد:
در طی سالهای گذشته، ناشران ایرانی تلاش کردهاند بهروزترین آثار دنیا را به فارسی برگردانند و در اختیار خوانندگان ایرانی بگذارند. انتشارات کولهپشتی یکی از این ناشران است. این ناشر، عرضهکنندهی کتاب کلکسیونر عطر در بازار کتاب ایران هم هست. این کتاب را فیروزه مهرزاد به فارسی برگردانده است و نسخه الکترونیک آن را میتوانید از فیدیبو بخواهید. نسخهی صوتی این کتاب را آوا نامه منتشر کرده است و میتوانید آن را در همین صفحه دانلود کنید و به کمک اپلیکیشنهای کتابخوان این فروشگاه الکترونیکی آن را بشنوید.
قرن بیستم، قرن عجیبی است. قرنی که بزرگترین اتفاقات تاریخ را به خود دیده و بیشترین پیشرفت و تغییر زندگی بشر هم در همین قرن رخداده است. ماجراهای این قرن شنیدنیاند و گاهی روایتهایی گفته میشود که انگار در قصهها اتفاق افتادهاند. کلکسیونر عطر چنین قصهای است. قهرمان آن متعلق به روزگار دیگری است و داستان در همان روزگار هم تا اوایل قرن بیستم عقب میرود. این کتاب یک ماجراجویی است، ماجراجوییای که هم ساده است و هم پیچیده و پر از احساسات متناقض و عجیب است. این کتابی است که میتواند روح را قلقلک دهد، هرکسی که از ادبیات کلاسیک لذت میبرد، داستانهای تاریخی را دوست دارد و میخواهد دقایقی از خواندن کتاب لذت ببرد میتواند به سراغ این کتاب خواندنی برود.
کتاب کلکسیونر عطر در دستهی رمانهای تاریخی قرار میگیرد. اگر از این کتاب لذت بردهاید کتابهای جالب دیگری هم وجود دارند که میتوانید به سراغشان بروید. یکی از این کتابها ماه عسل دوم نوشتهی جیمز پترسون و هوارد روگان است و کتاب دیگری که میتوانید آن را بخوانید خانهی بهشتی از اریکا جیمز است. کتاب ولوا جین یاد میگیرد رانندگی کند اثر جنیفر نیون هم اثر دیگری است که میتوانید به سراغش بروید. هرکدام از این کتابها سفری جالب و بهیادماندنی است و میتواند لحظات دلچسبی را برای خواننده بسازد.
گریس مونرو ناگهان از خواب پرید، نفسش بالا نمیآمد. او در جنگلی انبوه روی زمینی ناهموار میدرید، جستوجو میکرد و فریاد میکشید، اما هرچه سریعتر میدوید جنگل نفوذناپذیرتر میشد. درختان انگور زیر پاهایش رشد کرده بودند و شاخهها بهصورت، بازوها و پاهایش شلاق میزدند؛ مضطرب بود، گویی که زمان به آخر میرسد. او کسی یا چیزی را تعقیب میکرد؛ اما آن همیشه جلوتر و خارج از دسترس بود. ناگهان تعادلش را از دست داد و از پشت به درهای عمیق و سنگی پرتاب شد.
قلبش در سینه میکوبید. گریس لحظهای صبر کرد، چشمانش را در فضای نیمه تاریک باز و بسته کرد و فهمید در اتاقخواب خودش روی تختش دراز کشیده است. آن یک رؤیا بود. فقط یک رؤیا!
دستش را دراز و لامپ کنار تخت را روشن کرد. روی بالش افتاد. قلبش هنوز تند میتپید و دستانش میلرزیدند؛ کابوسی قدیمی از دوران کودکیاش بود. فکر میکرد از شرش رها شده است. اما حالا، بعد از سالها، بازگشته بود.
بههرحال نمیدانست چقدر خوابیده است. به ساعت زنگدار نگاه کرد؛ ساعت ۶:۳۰ بود.
لعنتی ...
میخواست فقط پانزده دقیقه بخوابد، اما نزدیک به یک ساعت خوابیده بود. مالوری هر لحظه ممکن بود سر برسد و او هنوز لباس مهمانیاش را نپوشیده بود. گریس دلش نمیخواست امشب بیرون برود، اما به دوستش قول داده بود. به سمت پنجره رفت تا به پایین میدان وبرن نگاهی بیندازد، گریس پردهی سنگین را کشید.
عصری در ماه آوریل بود. در این زمان از سال، ساعتهای روز مشتاقانه به سمت تابستان بلند میشدند و نور دقایق ابتدایی عصر، آبی مات دلچسب و درخشانی بود که نوید گرمای پیش رو را در خود داشت.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 839.۹۰ مگابایت |
مدت زمان | ۱۵:۰۵:۵۵ |
نویسنده | کتلین تسارو |
مترجم | فیروزه مهرزاد |
راوی | مریم پاکذات |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب خوبی بود، با اینکه از یجایی می شد کلیات داستان رو حدس زد، اما جزئیات همیشه آدم رو شگفت زده می کرد، و اگر بخوام صادقانه بگم روایت بی نقص راوی باعث شد درصد خیلی زیادی از ترجمه ی بد در حاشیه قرار بگیره، اگر ر اوی با صدای متفاوت شخصیت ها و حس واقعی اون ها کتاب رو نمی خوند مطمئنن گیج می شدم. مترجم حتی ضمایر رو هم عین به عین ترجمه کرده، در حالی که باید بدونه ضمیر او مذکر و مونث داره و توو ترجمه همه شخصیت ها رو نباید با «او» معرفی کنه.
داستان تا اینجا که رسیدم نسبتا جالبه. ترجمه... مترجم جایگزین کاملا مناسبی رو برای اصطلاحات انتخاب نکرد ه. در مورد ضمایر که دوستان گفتن مترجم علاقه عجیبی به استفاده از"این و آن" داره که زیبایی متن رو کم کرده. گوینده هم لحظاتی که دو نفر مشغول مکالمه هستن خوب نمیتونه انتقال بده الان کی صحبت میکنه، کلافه کننده ست. به نظرم اینهمه وفادار بودن به ترجمه متنی وقتی راوی مشغول خوندن هست باعث گیجی مخاطب میشه.
کتاب خوبی بود برای من جالب این بود که اگر داستان رو کسی برات تعریف کنه میگی خیلی کلیشه ایه ولی نوع داستان پردازی سورپرایزم کرد با اینکه از همون اول حدس زدم که اوا چه نسبتی با گریس داره ولی باقی داستان همانطور که گفتم جوری داستان پردازی شده بود که نتونستم حدس بزنم. و پرداختن به اجزا تشکیل دهنده عطرها برام جالب بود در کل توصیه میکنم بخونید
کتاب از لحاظ قالب و موضوع بسیار جذاب بود هرچند از ضعف ترجمه شدیدی رنج میبره ، چه بسا با ترجمه درست ارزش اثر در انتقال از یک زبان به زبان دیگه اینقدر آسیب نمیدید، ساختار داستان قدم به قدم با کامل شدن پازلهاست میانه داستان شما میدونید قضیه چیه ولی باز مایلید جزئیاتُ از نگاه نویسنده پیش ببرید ...
سرعت داستان زیاده و اتفاقها پشت هم میفته و همین موضوع باعث میشه خیلی خوب کنجکاوی خواننده رو برانگیخته بشه بطوری که مدام تمایل شنیدنش هست تا ببینی آخر داستان چه اتفاقی میفته . بنظرم عالی بود هیجان انگیز، درام و زیبا .....گوینده هم عالی بود عالی
بسیار معمایی و می تونه برای تلاش همه برای موفقیت، انگیزه بخش باشه. در حقیقت راههای زیادی پیش روی ماست و ربطی به سن و سال نداره. همیشه می توان شروع کرد. به نظرم کتابخوانان با هر سلیقه ای می تونن بخونن و لذت ببرن
مدتها بود کتابی آنقدر زیبا نخوانده بودم ، با کلمات و جملات زی با . داستانی خوش ساختار و کشش برای دنبال کردن ادامه ی داستان . ممنون از اشتراک این زیبایی ، لذت بردم ☘️
بسیار از شنیدن این کتاب لذت بردم هم قلم نویسنده زیبا نگارش کرده بود هم برگردان مترجم گویا بود و هم خوانش گوینده بسیار زیبا و دلنشین بود سپاس از همه ی دست اندرکاران گرامی
متن اصلی باید کتاب خوبی باشه ، اما ترجمه فقط با اجرای عالی خانم پاک ذات زیبا بود 🔥 اینهمه سانسور و ضمائر تکراری « او » که نا به جا ترجمه شده بود خوب نبود 🍃
جدا از اینکه کتاب فوق العاده بود ، راوی ، خانم مریم پاک ذات بی شک یک هنرمند فوق العاده هستند . آدم به صدای ایشان و روایتشان معتاد می شود .