"گئورگ زیمل" از جمله جامعهشناسانی است که معاصر ماکس وبر و امیل دورکیم بود. او چهرهای اصلی در رشد و تحول جامعهشناسی مدرن و یکی از نخستین کسانی بود که جامعهشناسی را به مثابه رشتهای جدا شناسایی کرد. ایدههای او بر وبر، مکتب شیکاگو و بسیاری از جامعهشناسان بعدی تأثیر گذار بود. ارائه پارهای از مفاهیم اصلی جامعهشناسی، از قبیل مبادله، تعامل و تفکیک، توسط او برهانی است بر اعتبار فکری او و اهمیت فراگیر آثارش. نویسنده در این کتاب نه تنها مقدمهای بر نوشتههای جامعهشناختی اصلی این چهره برجسته به دست میدهد، بلکه از بازنگری آثار او دفاع میکند. "فریزبی" خطوط اصلی بستر فرهنگی و تاریخیای را که زیمل در آن کار کرده است ترسیم و مهمترین نو شتههای گئورگ زیمل را نقد و بررسی میکند.